شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! ملک قمرالزمان بقچهها گشوده جامههای فرزندانش را این سو و آن سو همی گردانید و همی گریست. پس چون جامۀ پسر کهتر، ملک اسعد بگشود، در جیب او ورقهای که به خط زن خود ملکه بدور مرقوم بود دریافت …
ادامۀ قصه را گوش کنید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبگاه
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ