پرش به محتوا

خانه
شهرزاد قصّه‌گو
شعر عاشقانه
پادکست‌ها
پرونده‌ها
تدریس
دربارۀ من
تماس با من

چون شب دویست و هفدهم برآمد

تاریخ انتشار : 4 تیر 1400
00:01

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! ملک به نخجیر رفت و پسران خود را فرمود که به عادت معهود هر یکی روزی حکمرانی کند…

ادامۀ قصه را گوش کنید.

المیرا شاهان, شهرزاد, شهرزاد قصه گو, هزار و یک شب

دیدگاه‌ خود را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اینجا بنویسید…

نام*

ایمیل*

وبگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

Δ

تازه ها

شمس تبریزی حجاب شمس تبریزی شده‌ست*
احساس سوختن به تماشا نمی‌شود
از بغض گلوی تو کسی نیست خبردار
کِای محمّد! این جهان و آن جهانی نیستی
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
صدای پای قافله‌ای می‌آید…
خوش آن ساعت که می‌رفتی و طاقت می‌رمید از من…
تو را می‌خواهم، برای پنجاه سالگی…
بیرونی، نابغه‌ای برای تمام فصول
اگر چه بین من و تو هنوز دیوار است…
رازی، کیمیاگری طبیب و داروساز
ما هردو شاعریم و تو شیرین‌زبان‌تری…
ابوعلی سینا، استاد بی‌بدیل طب و فلسفه و علوم طبیعی
و چای دغدغۀ عاشقانۀ خوبی‌ست…
همچو من وصل تو را هیچ سزاواری هست؟
هزار سال به امید تو توانم بود…
باز این چه شورش است که در خلق عالم است…
چشم تو را اگر چه خمار آفریده‌اند…
من زنده بودم اما انگار مرده بودم…
ریمیکس هشت آهنگ به مناسبت ولادت امام رضا(ع)

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

مطالب تصادفی

چون شب دویست و دوازدهم برآمد
نویسندگان بزرگ چطور با مرگ زندگی کردند؟
بلوغ را جدی بگیرید!
شاعر امروز می‌بایست آب را از سرچشمه بردارد

پیوند دوستان

آبان مدیا
سرو سهی

نوشته‌ها
معرفی کتاب
معرفی فیلم
بلاگ
خانم فارسی
تماس با من

Menu

نوشته‌ها
معرفی کتاب
معرفی فیلم
بلاگ
خانم فارسی
تماس با من

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved