پرستو علی عسگرنجاد: از روز اول بنا بر این بوده که برنامۀ جامعی داشته باشد برای همۀ دوران حیات بشر و این «همه»، از لحظۀ تولد او و پیشتر از آن را حتی شامل میشود تا آخرین لحظهای که بر این کرۀ خاکی است. اسلام، کاملترین دستورالعملهای اخلاقی، تربیتی و اجتماعی را در اختیار مردم گذاشته است و پای مسئلۀ مهمی مثل «دوران بلوغ» اگر در میان باشد، باید بهترین برنامه برای این دوران را در آموزههای این دین مبین جستجو کرد.
ناگفته پیداست که دوران بلوغ، با مختصات خاص فیزیکی و روانی خود، دورهای بسیار سخت، حساس و تأثیرگذار در طول زندگی هر فرد است. نوسانات رفتاری و حالات هیجانی که در این دوران به اوج خود میرسند؛ اگر به درستی و با کفایت و درایت لازم مدیریت شوند، میتوانند فرد را به سر منزل نهایی خلقت وی رهنمون شوند؛ اما اگر بدون پیروی از برنامهای آگاهانه و متناسب با سرشت بشر با این دوران مواجه شویم، بیشک میبایست منتظر نتایج ناخوشایندی باشیم. برای گریز از این نتایج و به جهت کسب نگاهی مشتمل و همهجانبه به مسئلۀ بلوغ، در این نوشتار، عقیده و متد تربیتی دین مبین اسلام دربارۀ دوران بلوغ را مرور میکنیم.
یکی از معروفترین روایات در زمینۀ تربیت فرزند که زیربنای اندیشۀ اسلامی را در این باره نشان میدهد، حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) است که میفرمایند: «کودک در هفت سال اول، سرور است، در هفت سال دوم، بنده است و در هفت سال سوم، مشاور و دستیار است.» (مکارمالخلاق، ج 1،ص 478) این روایت مشهور، در عین سادگی و کوتاهی، مهمترین زیربنای تربیتی یک نوجوان است. با نگاهی دقیقتر به این حدیث، درمییابیم که هزار و چهارصد سال پیش، پیش از ظهور نظریههای روانشناختی امروزی و پیش از خلقت نظریهپردازان بزرگ اروپایی، پیامبر اکرم(ص)، دورههای زندگی انسان را به سه دورۀ کودکی، نوجوانی و جوانی تقسیمبندی کرده و برای هر یک، مختصات ویژهای را ذکر کردهاند. در بخش میانی حدیث که مطلوب نظر نوشتار فوق است، حضرت رسول(ص) اشاره میکنند فرزندی که در دومین دهه از زندگی خود قرار دارد و پا به دوران مهم و حساس بلوغ گذاشته، بنده است؛ بدین معنی که اگر تربیت صحیح اسلامی، با رعایت تمامی موازین اخلاقی و آموزشی بر وی اعمال شده باشد، این فرزند آمادۀ فرمانبرداری از گفتههای والدین خود است. در حقیقت، آشکار است که این حدیث گهربار در صدد است به مخاطب نشان دهد فرزند در هفت سال دوم زندگی خود که برهۀ آغازین دوران نوجوانی و بلوغ اوست، میبایست به نحوی تربیت شود که مطیع حرف پدر و مادر خود باشد. چه آنکه در این دوران است که حیاتیترین آموزههای اخلاقی و دینی در جان کودک وارد شده و ماندگار میشوند. پس والدین باید توجه داشته باشند که روانشناسی اسلامی از آنها میخواهد در ابتدای دوران نوجوانی فرزندشان، قوۀ حرفشنوی و فرمانبرداری وی را تقویت کنند تا با روحی آماده، به فراگیری آنچه در طول زندگی احتیاج خواهد داشت، بپردازد.
اما قسمت سوم حدیث که در حقیقت با توجه به تقسیمبندی امروزی روانشناسانی که دورۀ نوجوانی را از 12 تا 18 سالگی در نظر میگیرند، بخش اعظم دورۀ نوجوانی و ابتدای دورۀ جوانی فرزند را شامل میشود و به نقش وزارت وی اشاره دارد. در این دورۀ سنی است که فرزند، عمیقترین بحرانهای دورۀ بلوغ خود را سپری میکند. عصبیتهای تنشی، افسردگیها و هیجانزدگیهای نوسانی، غلیان احساسات و عاطفه، استقلالطلبی و توجه به گروه همسالان و … از جمله مسائلی است که یک نوجوان در دورۀ حساس بلوغ خود با آنها مواجه میشود. با توجه به فرمودۀ رسول گرامی اسلام(ص)، درمییابیم که والدین در این دوران، باید با باور تواناییهای فرزند و درک درایت و فهم او از محیط اطراف، به وی اجازه بدهند نقش مشاور خانه را برایشان ایفا کند. اسلام با توجه به مختصات اصلی دوران بلوغ که استقلالطلبی و اتکای به نفس است، شیوهای پیشِ روی والدین میگذارد تا با ارضای حس فردگرایی فرزند، اعتماد به نفس وی را بالا برده و جایگاهش را در خانواده به عنوان عضو متفکری که میتواند مشاوره بدهد، بالا ببرند. با همین دستورالعمل ساده، حس خودباوری نوجوان تقویت میشود و وی را در گذر از بحرانهای دورۀ بلوغ، یاری میدهد. علاوه بر آن، با ایجاد فضایی مشارکتی و دوستانه در خانه، از تنشها و درگیریهای لفظی میان والدین و فرزندن کاسته خواهد شد. چه آنکه بزرگترین مسئلهای که یک نوجوان در مواجهه با خانوادۀ خود با آن روبروست، این باور است که «من دیگر بچه نیستم و میتوانم از پس کارهای خودم بربیایم.» اینجاست که مشخص میشود اسلام با واگذاری نقش مشورتی به یک نوجوان، تا چه اندازه به وی عزت گذاشته و جایگاه او را در خانه جدی میگیرد. وقتی نوجوان، مشاور منزل قلمداد شود، دیگر نگاهها نسبت به او به صورت فردی که نمیتواند درست تصمیم بگیرد، نخواهد بود. در این شرایط، نوجوان خود درمی یابد برای تثبیت جایگاه مشورتی خود، میبایست سنجیده و عاقلانه رفتار کند و این خود به رشد تواناییهای ذهنی و اجتماعی وی کمک خواهد کرد.
اسلام با توجه ویژه به دوران بلوغ، از والدین میخواهد به فرزندان نوجوان خود عزت گذاشته، و از تبعیضها و بیعدالتیهایی که زمینهساز تشدید بحرانهای دوران بلوغ میشود، بپرهیزند. در روایتی از رسول اکرم(ص) نیز میخوانیم که وقتی ایشان مردی را دیدند که دو فرزند داشت و یکی از آنان را در حضور دیگری بوسید و فرزند دیگر را رها کرد، حضرت به وی اعتراض کردند و فرمودند: «پس چرا دیگری را نبوسیدی و با آن دو مثل هم رفتار نکردی؟» میبینیم که پیامبر مکرم اسلام(ص) در این روایت با نگاهی روانشناسانه، خواهان برقراری عدل و توازن میان فرزندان هستند تا از بههم ریختگی عاطفی آنان جلوگیری کرده، زمینه را برای رشد موفق آنها در کانون گرم خانواده، مهیا کنند. در دوران سخت بلوغ که نوجوان با کوچکترین بهانهای به هم میریزد و کمترین بیمهری و تبعیض در خانواده میتواند وی را به وادی افسردگی بکشاند، توجه اسلام به چنین مسئلهای حقیقتاً ستودنی است.
برخلاف برخی روشهای تربیتی نوین مبتنی بر روانشناسی غرب که «محبت بیقید و شرط» را به عنوان اصل اساسی تربیت یک نوجوان معرفی میکند، و همچنین بر خلاف عقیدۀ تنگنظرانی که میپندارند اسلام دینی خشک و عاری از احساس و عاطفه است، اسلام اعتقاد دارد در دورۀ بلوغ، والدین میبایست رفتاری محبتآمیز، اما همراه با قاطعیت با فرزندان خود داشته باشند. حضرت رسول(ص) میفرمایند: «هر کس فرزندش را ببوسد، خداوند عزّوجلّ برای او حسنه مینویسد و کسی که فرزندش را شاد کند، خداوند در روز قیامت او را شاد میسازد…» ( الکافی، ج6،ص 50) اما این محبت، همراه با تکریم شخصیت و قاطعیت به هنگام آموزش است. همچنین در حدیثی دیگر از ایشان میخوانیم: «کسی که به کودکان محبت نکند و بزرگسالان را احترام ننماید، از ما نیست.» (مجموعه ورّام، ج 1، ص 34)
در الگوی تربیت اسلامی، علاوه بر محبت و قاطعیت، بعد دیگری به نام «تکریم» وجود دارد. تکریم، احترام گذاشتن به فرزند، ارزش قائل شدن برای شخصیت او و ابراز محبت دائمی به وی در تمامی مراحل زندگی است. ناگفته پیداست این الگوی تربیتی، دقیقاً هر آنچه را که یک نوجوان برای سپری کردن دورۀ حساس بلوغ خود بدان نیازمند است، در اختیار او خواهد گذاشت تا در فضای امن و سالم خانواده، مجالی برای پرورش و شکوفایی استعدادهای خود و پشت سر گذاشتن این دوره داشته باشد.
این مطلب، در زمستان ۱۳۹۴، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.