شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! چون ملکاسعد از ایام عزت و نیکبختی و بزرگی یاد کرد بگریست. سپس دست دراز کرده به نزدیک سر خود قرصهای و کوزهای از آب شور یافت…
ادامۀ قصه را گوش کنید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبگاه
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ