شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! گوهرفروش علیبنبکار را وداع کرده بازگشت و نمیدانست که در کار علیبنبکار چه کند و همی رفت و در فکر کار علیبنبکار بود که دید به راه اندر ورقهای افتاده…
ادامۀ قصه را گوش کنید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبگاه
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ