فرهنگ ایجاد شده در برنامه های ارتباطی تلفن های همراه

بگذاریم که فرهنگ هوایی بخورد!

ماندانا بخشی | بیش از دو سه سالی نیست که برنامه های ارتباطی تلفن‌های همراه مانند واتس اپ، تلگرام، وایبر و … جای خودشان را در میان روش‌های ارتباطی ایرانی‌ها باز کرده‌اند، اما در همین زمان کم به قدری گسترش یافته و محبوب شده‌اند که حالا از مهم‌ترین روش‌های ارتباطی – اگر نگوییم مهم‌ترین آن‌ها – شده‌اند و تصور دنیای ارتباطی پیش از ورود این برنامه‌ها، قدری مشکل به نظر می‌رسد!
دیگر دورۀ پیامک‌های چند خطی و یا رد و بدل کردن پیام‌های گاه به گاه در شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک یا حتی چت کردن در مسنجرهایی مثل یاهو به پایان رسیده است؛ حالا با کمک برنامه‌های ارتباطی جدید و به وسیلۀ تلفن همراهی که همیشه در دستمان است(!) می توانیم هر لحظه و هر چند خط که بخواهیم، برای دوستانمان پیام بفرستیم و اخبار و جوک‌ها و خواندنی‌های جدید را به طور مرتب در گروه‌های مختلف دنبال کنیم و بعد هم به سرعت نور، دستمان را روی دکمۀ فوروارد گذاشته و مطالب مورد علاقه‌مان را در گروه‌های دیگر نیز به اشتراک بگذاریم.
ولی آیا هیچ حواسمان هست که این شیوه‌های ارتباطی جدید – که روز به روز هم استفاده از آن‌ها آسان‌تر و گسترششان بیشتر می‌شود، تا جایی که جزئی از لاینفک زندگیمان شده‌اند – تاثیرات خودشان را بر زندگی، رفتارها و در واقع فرهنگ ارتباطی ما هم خواهند گذاشت؟ بله، فرهنگ ارتباطی! از آن‌جا که برقراری ارتباط نیز مانند هر عمل انسانی دیگر، بایدها و نبایدهای مخصوص به خود را دارد (به خصوص در دنیای امروز که در آن بسیاری از حدود و مرزها رنگ باخته اند)، بنابراین در مجموع، اصول و باید و نبایدهای این حوزه – که توسط تمامی افراد شکل می‌گیرند – فرهنگی را شکل می‌دهند که به آن فرهنگ ارتباطی گفته می‌شود.
فرهنگ ارتباطی بسیار پویا بوده و در همه‌جای جهان و در تمام جوامع، هر روزه در حال دگرگون شدن است. در دنیای امروز، از موارد بسیار مهم و تعیین‌کننده‌ای که به این فرهنگ شکل می‌دهند، همین روش‌های ارتباطی جدید (شبکه‌های اجتماعی، برنامه‌های ارتباطی همراه و … ) هستند. تاثیر این برنامه‌ها در شکل‌دهی به فرهنگ ارتباطی و تغییر و تحول آن، در کشورمان ایران و در چند سال اخیر به وضوح قابل رویت بوده است. می‌دانیم که در سال‌های اخیر استفاده از روش‌های ارتباطی دنیای مجازی در کشورمان افزایش چشمگیری داشته و تا حدی جایگزین روش‌های پیشین شده است. اما حتی نوع انتخاب و استفادۀ کاربران از خود این برنامه ها (از گذشته تا حال) تغییرات فراوانی داشته و این خود بر پویایی این حوزه صحه می‌گذارد. از وبلاگ‌ها به شبکه‌های اجتماعی و بعد هم به اپلیکیشن‌های ارتباطی تلفن همراه و … . در یک بررسی کلی می‌بینیم که هرچه جلوتر آمده ایم، برنامه‌ها کارایی آسان‌تر و گستردگی بیشتر یافته‌اند و در حال حاضر دیگر فقط جوانان و نوجوانان نیستند که از این برنامه‌ها استفاده می‌کنند و بزرگسالان و حتی کودکان هم به خیل کاربران برنامه‌های ارتباطی پیوسته‌اند. البته کارایی و گستردگی تنها مواردی نیستند که بیشتر شده‌اند؛ مختصرتر شدن مطالب، بی‌توجهی به محتوای تولید شده، شایعه پراکنی و نقض حریم خصوصی افراد (که زمانی تابو بود و حالا گویا به ابزار سرگرمی تبدیل شده است) و … مواردی‌اند که افزایش بیشتری یافته‌اند.
تمام فعالیت‌ها و عادت‌های رفتاری ما در این برنامه‌ها و آن‌چه که با هم به اشتراک می‌گذاریم و … در مجموع فرهنگی را از ما به نمایش می‌گذارند که از جنبه‌های مختلف قابل بررسی است. البته که رفتارهای مثبت بسیاری نیز دیده می‌شود اما به اعتقاد نگارنده، مصرف گرایی، ساده‌انگاری و نقض حریم خصوصی افراد، سه مورد مهمی هستند که این روزها در برنامه‌های ارتباطی تلفن‌های همراه بسیار دیده می‌شوند و این‌ها تاثیرات خود را بر ارتباطات روزمرۀ افراد در دنیای واقعی نیز می‌گذارند. در ادامۀ گزارش به بررسی هر یک از این موارد پرداخته ایم.
مصرف‌گرایی: مصرف‌گرایی تنها محدود به خوراک، پوشاک و … نمی‌شود. نوع دیگری از مصرف‌گرایی زمانی رخ می‌دهد که انسان‌ها حتی در تحلیل مسائل پیرامون خود، تمایلی به تفکر و اندیشه نشان نمی‌دهند و اصرار دارند که از محصول تفکر دیگران استفاده کرده و تنها نقش تایید کننده را بازی کنند. این روزها که دربارۀ هر اتفاق و جریانی در جامعه، موجی از واکنش‌ها در فضای مجازی به راه می‌افتد، شاهد دست به دست کردن چند باره و به اشتراک‌گذاری دائم مطالبی تکراری هستیم، بی آن‌که کسی به خودش زحمت دهد و حاضر به تایپ چند خط و بیان نظر شخصی (حاصل از تفکر) خود باشد. اگر زمانی نه چندان دور در وبلاگ‌ها، افراد مطالب طولانی را می‌خواندند و دربارۀ آن نظر هم می‌دادند، حالا دیگر خیلی‌ها حوصلۀ خواندن بیشتر از چند خط را ندارند و مطالب طولانی‌تر را نخوانده پشت سر می‌گذارند. در گروه های مختلف، معمولا شاهد هستیم که عدۀ کمی مطالب مختلف را کپی-پیست کرده و بقیه تنها به تشکر کردن اکتفا می‌کنند. در اکثر گروه‌ها مطلقا تولید محتوا، بحث‌های مفید و … وجود ندارد. ممکن است عده‌ای بگویند که این برنامه‌ها تنها برای سرگرمی تولید شده‌اند و قرار نیست تولید محتوایی در آن‌ها صورت گیرد؛ این حرف را تنها در صورتی می‌شد پذیرفت که این برنامه‌ها تبدیل به یکی از پرکاربردترین روش‌های ارتباطی ما نشده بودند. در حال حاضر خواه ناخواه ما از این برنامه‌ها برای راه‌اندازی بخش اعظم فعالیت‌های ارتباطیمان استفاده می‌کنیم و قطعا، همۀ ارتباطات ما نمی‌توانند محدود به سرگرمی شوند.
ساده‌انگاری: در برنامه‌های ارتباطی و گروه‌های آن‌ها، اکثرا ترجیح می‌دهند عکس ببینند و مطالب بامزه و کوتاه بخوانند. آمار بالای گروه‌های سرگرمی نسبت به گروه‌های کتابخوانی و … خود گواه این موضوع است؛ چرا که موضوعی که متقاضیان بیشتری داشته باشد، عرضۀ بیشتری نیز خواهد داشت. بسیاری اصرار دارند که این گروه‌ها تنها برای سرگرمی است و از هرچیزی که فکر آن‌ها را به چالش بکشد دوری می‌کنند. البته در همان گروه‌های کتابخوانی محدود هم اوضاع فرق چندانی ندارد و اتفاقی جز به اشتراک گذاشتن سطرهایی از کتاب‌ها و دریافت جمله‌های تشکر، نمی‌افتد. البته که سرگرمی هم از ضروریات است و در جای خود لازم است، اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که به آن در جای خود پرداخت نشده و نه تنها زمان زیادی از هر یک از ما روزانه صرف خواندن مطالب بی‌اهمیت می‌شود، بلکه ما حتی به مسائل اجتماعی و حوادث پیرامون خود هم به دیدۀ خنده و شوخی نگاه می‌کنیم و این روزها دربارۀ هر چیزی جوک ساخته و به آن می‌خندیم، بی آن‌که متوجه باشیم جوک و سرگرمی هم حیطۀ خودش را دارد و بعضی مسائل به تحلیل‌های جدی‌تری نیاز دارند. ترویج این نگاه و گسترش آن، باعث ساده انگار شدن افراد شده و اگر ادامه یابد، می‌تواند آسیب‌رسان باشد.
نقض حریم خصوصی: این روزها برای بسیاری از ما رد و بدل کردن مواردی همچون عکس‌ها و فیلم‌های خصوصی افراد مختلف که به هیچ وجه به ما مربوط نمی‌شوند، به آسانی آب خوردن شده است. بدون در نظر گرفتن این که چه تعدادی از این عکس‌ها با رضایت یا بدون رضایت صاحبانشان منتشر شده‌اند، در هر صورت دیدن و به اشتراک‌گذاری چندبارۀ آن‌ها هیچ‌گونه توجیه اخلاقی و انسانی ندارد و نباید به عادت و رویه‌ای در ارتباطات میان افراد تبدیل شود. اما نقض حریم خصوصی تنها شامل چنین مواردی نمی‌شود؛ زیر ذره‌بین بردن اشخاص و عملکرد آن‌ها و بی‌حرمتی به افراد مختلف و روانه کردن سیل حرف‌های ناروا به سوی ایشان (به جای انتقاد صحیح و منصفانه)، متاسفانه مورد دیگری است که این روزها به کرات در فضاهای مختلف مجازی و برنامه‌های ارتباطی دیده می‌شود و گویا هر روز هم سوژۀ جدیدی برای هدف قرار گرفتن انتخاب می‌شود! این نیز از مواردی است که باید در مورد آن اندیشید و از تبدیل شدن آن به عادت، جلوگیری کرد.
باید این را بدانیم که تکنولوژی و امکانات جدید ارتباطی برای خدمت به ما، سهولت امورمان و البته برای تبدیل ما به انسان‌هایی بهتر و آگاه‌تر و در نتیجه برای بهبود فرهنگ ارتباطی به وجود آمده‌اند. به همین دلایل است که روز به روز گسترش بیشتری یافته و استفاده از آن‌ها آسان‌تر می‌شود. اما همۀ این‌ها در صورتی است که ما شیوۀ صحیح استفاده از آن‌ها را بدانیم و اجرا کنیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم گسترش این برنامه‌ها از این نیز بیشتر خواهد شد و آیندۀ ارتباطی جامعۀ ما و سایر جوامع تا حد زیادی به این ابزار و برنامه‌ها بستگی خواهد داشت، بنابراین یادگیری استفادۀ مناسب و کاربری درست آن‌ها اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد. اما اگر ما بی‌توجه به کارکردهای فراوان این برنامه‌ها، با استفادۀ نامناسب، خودمان و وقتمان را به خدمت تکنولوژی درآوریم، نه تنها از سویه‌های مثبت این پیشرفت بهره‌ای نخواهیم برد، بلکه به زودی پیامدهای منفی آن نیز گریبانمان را خواهد گرفت. از یاد نبریم که فرهنگ ارتباطی از عادت‌های رفتاری تک تک ما شکل می‌گیرد و البته به عادت‌های رفتاری تک تکمان شکل می‌دهد. پس هر یک از ما به سهم خود می‌توانیم قدمی در اصلاح و ارتقای آن برداریم.

این مطلب در زمستان ۱۳۹۶ به سفارش موسسۀ مطبوعه تهیه و منتشر شد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved