شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! ملکامجد از اشارت ماهرو دانست که قصد ماهرو این است که ملکامجد به هر جا رود او نیز با ملک امجد برود. و اما ملکامجد شرم داشت از این که او را به منزل خیاط که امجد را جای داده بود ببرد…
ادامۀ قصه را گوش کنید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام*
ایمیل*
وبگاه
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ