نقدی به دستگاه های امنیتی

سیمی که وصل نیست

بی‌نام: دستگاه های امنیتی در هر کشور، حسب وظایف شان، معمولا با فاصله زودتری نسبت به جامعه، از اخبار و جریانات مطلع می شوند. این آگاهی زودهنگام و به موقع جزوی از ماهیت کاری این نوع دستگاه هاست و به بیانی دیگر نبود چنین ویژگی جای تعجب بسیاری در مقابل بودن چنین خاصیتی در این دستگاه‌ها دارد.
اما صرف مطلع بودن به موقع از وقوع یک پدیده یا یک جریان به تنهایی امتیاز خاصی برای چنین مراکزی محسوب نمی شود! چه آن که بسیاری از مردمان عادی نیز با دنبال کردن روزانه اخبارT قدرت تحلیلی و آینده نگری خوبی پیدا می کنند. لکن اگر این آینده پژوهشی و آینده نگری به مرحله اقدام برای مقابله یا اقدام برای حمایت نرسد، می توان گفت داستان عالم بی عمل و زنبور بی عسل تکرار خواهد شد.
در این میان دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، از انقلاب تا به امروز به خوبی توانسته اند با اطلاع و سپس اقدام به موقع بسیاری از توطئه ها و دسیسه های دشمن درونی و بیرونی را با جانفشانی خود خنثی و از میدان به در کنند؛ اما در کنار تمام مجاهدت های خاموش این دستگاه ها، نقدهایی نیز در حوزه ی رسانه به آنان وارد است.
متاسفانه یکی از نقاطی که هنوز برای تقویت آن اقدامی صورت نگرفته است چه در دستگاه های امنیتی چه در بسیاری از دستگاه های دیگر، عدم وجود ساختار و تعریفی صحیح در ارتباط این دستگاه ها با رسانه‌هاست. باید توجه داشت مخاطب برخی از پدیده ها و وقایعی که در جامعه رخ می دهند، تمامی مردمان آن جامعه است و برای حل آسیب و معضلات پدیده مذکور، تصور اینکه یک دستگاه امنیتی به تنهایی بتواند کاری از پیش ببرد غلط است.
آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و جریانات هنجارشکن در جوامع، معمولا از این دست پدیده‌ها هستند که جلوگیری از شیوع و همه گیرشدن آن نیازمند به پای کار آمدن تمامی دستگاه‌ها آن هم به شیوه ی کار ِ تیمی و گروهی است. به این صورت که دستگاه امنیتی موظف شود در صورت اطلاع از شکل گیری یا ورود جریان‌های هنجار شکن یا آسیب زا، تا حد امکان و توان آن را در رابطه‌ای تعریف شده در اختیار رسانه‌ها قرار دهد. یا از زاویه ی دیگر، به رسانه‌ها این مشاوره را بدهند که در صورت پرداختن به فلان موضوع، ممکن است در آینده با آسیب های ایکس و ایگرگ رو به رو شوند. موضوعاتی که پرداختن بیش از حد به آن نه تنها راه درمان نبوده که بیشتر باعث قبح شکنی می شوند از جمله ی این موارد هستند. برای مثال در موضوع «ازدواج سفید» که نوعی نامگذاری محترمانه بر فساد و فحشاست، نهادهای امنیتی و حتی بسیاری از نهادهای فرهنگی می توانند در مقام مشاوره وارد شده و به رسانه‌ها این اخطار را بدهند که در صورت همسو شدن با چنین موج‌هایی و یا با تصور اینکه قرار است جامعه را آگاه کنند، باید منتظر شکستن قبح چنین منکری در جامعه باشند.
اما موضوع دیگری که در هفته های اخیر به شدت جامعه را درگیر حواشی خود کرده است، اینترنت پرسرعت تری جی بود. اگر نقطه شروع این جریان را بررسی کنیم، متوجه می شویم پس از آن که اپراتورهای مذکور حسابی تبلیغات خود را انجام داده و مشترکین خود را تحریک و تهییج و آماده ی استفاده از این سرویس کردند، تازه برخی رسانه ها حواسشان به تهدیدات نگران کننده تربیتی و فرهنگی این سرویس جلب شد و شروع به انتشار مطالبی هرچند اندک در این باره کردند. قصه پرغصه ماجرا آن جاست به جای آن که نهادهای مسئول به خصوص نهادهای امنیتی پیش از راه افتادن این جریان به رسانه ها اطلاعات و مشاوره های لازم را بدهند، شاهد آن بودیم که حتی مسئولین مخابراتی امر نیز در کمال تعجب چشم خود را بر آسیب‌ها و تهدیدات اخلاقی و اجتماعی این موضوع بسته و در پاسخ به اینکه در صورت ورود چنین سرویس‌هایی در شرایطی که نه ساختار فنی آن را هم اکنون فراهم ساخته ایم نه ساختاری برای مواظبت و کنترل اخلاقی و اجتماعی آن در اختیار داریم، جواب هایی به اصطلاح از سر باز کن داده و با قیاسی اشتباه و به منظور بستن دهان مخالفین، استفاده نکردن از تکنولوژی را غارنشینی خواندند. در اینجا بود که شاهد ورود علما به موضوع بودیم و بار دیگر این علما بودند که بار کم کاری و بی توجهی مسئولین را بر دوش گرفته و خود را سپر بلا ساخته و جامعه را از خطرات این نوع سرویس مطلع ساختند.
جدای از اینکه آیا صرف مصرف کننده تکنولوژی بودن به معنای به روز بودن است یا خیر، این انتظار از دستگاه های مسئول به ویژه دستگاه های امنیتی می‌رفت که پیش از ورود چنین جریاناتی که بار سنگین فرهنگی و اجتماعی دارد و به شدت زمینه انحراف اخلاقی را به ویژه در بدنه جوان فراهم می کند، وقوع آن را با رسانه ها در میان می گذاشتند و مشاوره های لازم را به اهالی رسانه می دادند تا رسانه پیش از وقوع حادثه به فکر علاج و پیشگیری بیفتد؛ نه حالا که با تبلیغات سنگین اپراتورهای مذکور بسیاری از کاربران راغب به استفاده از این سرویس ها شده اند و عملا دام اخلاقی را برای خود خریده و دیگر گوش شنوایی برای شنیدن هشدارها و انذارها ندارند.
باید توجه داشت که همیشه پیشگیری هزینه مالی و انسانی کمتری نسبت به درمان دارد، هنگامی که در برابر شیوع زمینه جرم و انحراف دست روی دست گذاشته شود، هر روز بر بار مسئولیت و هزینه تمامی دستگاه ها چه فرهنگی و چه امنیتی افزوده می شود، حال آن که به راحتی و با یک اقدام به موقع و همکاری بین دستگاه های امنیتی و رسانه ها این امکان بود که با استفاده از ظرفیت تاثیر گذار رسانه ها زمینه بسیاری از جرم ها و کج روی ها برچیده شود.
لذا به نظر می رسد نبود ساختار و تعریف صحیحی از رابطه میان اهالی امنیت و اهالی رسانه یکی از مشکلات اصلی کشوری است که شب و روز در زیر هجمه ی سنگین فرهنگی و اخلاقی دشمن قرار دارد و مادامی که این ارتباط و کارگروهی تعریف نشود باید منتظر بروز آسیب های جدی در حوزه فرهنگ و اخلاق باشیم.

این مطلب، در پاییز ۱۳۹۳، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved