المیرا شاهان | سوم بهمن، سالروز تولد «مریم کرباسی نجفآبادی» است. گفتگوی من با او (بهسفارش شهرستان ادب) را در ادامه میخوانید:
*دومین اردوی این دورۀ چهارم آفتابگردانها چطور بود؟
فوقالعاده بود. من در تمام این سالها که شعر مینوشتم و در جشنوارهها حضور داشتم، از یکسال پیش که با اردوی آفتابگردانها همکاری دارم، میبینم چه امکانات خوبی در اختیار دختران شاعر قرار میگیرد؛ امکاناتی که ما در زمان خودمان نداشتیم و حتی جلسهای پیدا نمیشد -هرچند من خیلی هم اهل جلسۀ شعر رفتن نبودم- اما ارسال کتاب، نقدهای تلفنی و … فرصت خوبی برای دختران جوان ماست. من به شخصه نقدهای تلفنی را خیلی دوست دارم؛ جدا از اینکه تلفنی است یا قطع و وصل می شود، تصویری نیست و شعرها اگر مکتوب باشند بهتر است، در این نقدهای تلفنی میبینم که جوانها چقدر خوب کار میکنند، با وجودیکه سن کمی دارند. به نظر من همه مدیون شهرستان ادب هستند. حتی فعالیتی که در گروه مجازی دارند، صمیمیت و سادگی در گفتارشان و نصیحت ها و حرفهای برادرانه و پدرانۀ خوب استاد مؤدب واقعاً لذتبخش است. من فکر میکنم که همۀ دختران شاعری که در این اردوها هستند و بعدها شاعر موفقی میشوند، همه به شهرستان ادب، استاد مؤدب و آقای عرفانپور مدیوناند.
*به نظر شما شعر امروز چقدر توانسته در رساندن پیام انقلاب مؤثر باشد؟
دربارۀ شعر امروز نمیتوان نظریۀ ثابتی گفت یا شعر امروز را از شعر قدیم جدا کرد؛ اما به نظر میرسد شاعرانی که امروز موفق هستند، همان کساناند که شعر دیروز و آثار بزرگان دیروز مثل سعدی، حافظ، بیدل و شُعرای سبک هندی را خواندهاند. همانهایی که با استفاده از مضامین، اصول و قوانینی که قُدما شعر گفتهاند، امروز شعر میگویند. شعر امروز اما به دلایل مختلفی هم خیلی موفق بوده و هم خیلی کم ناموفق. موفقیتش برای امکاناتیست که گفتم، مثل جلسات شعر و اساتید خیلی خوبی که هستند. آقای اسماعیل امینی در یکی از کتابهایشان نوشتهاند که به همراه آقای مجاهدی جلسۀ شعر میرفتند و کسی را نداشتند که آنها را معرفی کند. یعنی شاعرانی نبودند که بتوانند جوانها را راهنمایی کنند. اما الان به هر شهری که نگاه کنیم، می بینیم چه شاعران خوب و موفقی دارند که خوشبختانه همه خوب با جوانها کار میکنند و ارتباط میگیرند. همین باعث شده که شعر امروز موفق شود. در همین اردوی آفتابگردانها میبینیم از هشتاد نفر شاعر نوجوان و جوان، حداقل هفتاد نفر دارند خوب کار می کنند.
*از بین شاعران انقلاب، آثار کدام یک از شُعرا را میپسندید؟
آثار سید حسن حسینی و قیصر امینپور.
*فکر میکنید فضای مجازی چه تأثیری بر شعر ما دارد؟
من با فضای مجازی کاملا مخالفم؛ اولا اینکه خیلی وقت جوانها را میگیرد. ای کاش فقط شعر بود، نوشتههای مسخرهای منتشر میکنند و زیر آن اسم فروغ فرخزاد یا قیصر امینپور را مینویسند و این آفت بزرگیست. من در خیلی از گروهها از روی رودربایستی ماندهام و پیامهایشان را نمیخوانم. اما 500-400 پیام، وقتگیر است. همیشه به جوانها و نوجوانهایی که با آنها شعر کار میکنم میگویم که وقتشان را هدر ندهند و به جای عضویت در این گروه ها دو تا شعر بخوانند یا بیست صفحه کتاب؛ این خیلی برای آنها مفیدتر است. چون خیلی از شعرهایی که در فضای مجازی منتشر میشوند، یا اشکال تایپی دارند یا شاعر آنها معلوم نیست. در حالیکه میتوانند کتاب شاعر را تهیه کنند یا از کتابخانه بگیرند و از آن استفاده کنند.
*وضعیت شعر زنان امروز چگونه است؟
من همیشه گفتهام و همیشه خواهم گفت که آقایان در خیلی از هنرها از خانمها برترند. من در کنار شعر، ممتاز خوشنویسی دارم و همیشه فکر میکنم انقدر که در این زمینه میگوییم استاد غلامحسین امیرخانی، استاد یدالله کابلی و از همشهریهای خودم استاد عزیزالدین وکیلی و استاد مهدی فروزنده، هیچوقت نمیگوییم استاد زهرا حجتی. خوشنویس معروف خانم نداریم و در زمینۀ شعر هم جز دو سه نفر نمیتوانیم شاعر خیلی خوبی معرفی کنیم.
*فکر میکنید بین بانوان شاعر معاصر، کدامها قویتر عمل کردهاند؟
من نظری در این مورد ندارم؛ اما با بحثهایی که با دوستان داشتهایم به این نتیجه رسیدیم که خانم پانتهآ صفایی در این حوزه موفقتر بودهاند. آن هم به این خاطر که وقتی ایشان شعر را شروع کردند، زنانگی و جسارت زنانه را به شعرهایشان وارد کردند.
*اگر بخواهید از آثار بانوان شاعرِ هم عصر خودمان کتابی معرفی کنید، چه کتابهایی را پیشنهاد میکنید؟
کتابهای خانم کبری موسوی قهفرخی. اولین مجموعهشعر ایشان، کتاب «ترانهماهیها» و بعد کتابهای «میشکر» و «غروب پا به ماه». کتابهای خانم موسوی قهفرخی پر از تصویر و اندیشه و به سبک هندیست. در هر بیتی شما را میخکوب میکنند که مدتها به خاطر اندیشهاش به همان بیت فکر کنید. از آثار خانم پانتهآ صفایی کتاب «خوش به حال آهوها» که اولین کتابشان است و با استقبال زیادی روبرو شد را پیشنهاد میکنم. بعد از این کتاب شاید پنج-شش کتاب دیگر چاپ کردند که من متأسفانه نخواندم.
*از بانوان شاعر گذشته آثار کدامیک از شاعران را برجسته میدانید؟
فروغ فرخزاد یکی از بهترینها بود. همیشه حسرت میخورم که اگر فروغ که تا سی و سه سالگی چندین مجموعه شعر چاپ کرد، خیلی زود از دنیا نمیرفت و الان بود چه میشد! یا پروین اعتصامی چقدر زندگی کوتاهی داشت. البته هرکدام از این دو شاعر در فضای خاص خودشان کار کردند؛ پروین در قطعه، قصیده و مناظره موفق بود و به جرئت میتوانم بگویم صد در صد مناظراتی که پروین داشته هیچکدام از آقایان نخواهند داشت. فروغ هم واقعا سبک مختص به خودش را داشت. وقتی زندگینامهاش را میخوانیم میبینیم از کودکی مشکلات زیادی داشته اما همیشه تاکید کرده باید شاعر زندگی کنیم و میگوید خیلیها فقط لحظهای که شعر میگویند شاعرند و لحظه ای که به سمت زندگیشان میروند شاعر نیستند و از انسانیت خیلی دور میافتند. فروغ حرفها، رفتار و زندگیاش شعر بود و به نظر من، نجمه زارع هم شاعری بود که اگر مانده بود فروغ دوم می شد.
*نظر شما دربارۀ خانم دکتر طاهره صفارزاده چیست؟
به شخصه شخصیت ایشان را آنطور که در زندگینامهشان خواندم و به آثارشان نگاه کردم، خاص و منحصر به فرد میدانم. من با اینکه خیلی با شعر سپید ارتباط برقرار نمیکنم و این بانوی شاعر بیشتر سپیدسرا بودند، کتابهای خیلی خوبی از ایشان خواندم. دکتر صفارزاده کسیست که در کنار قرآن به شعر پرداخته. ایشان با اینکه در حدود پنج سالگی پدر و مادرشان را از دست دادند و تحت سرپرستی مادربزرگشان بودند، تبدیل به یکی از بزرگترین و بهترین شاعران ما شدند. من حدود هشت سال است که مادرم را از دست دادم و بعد از آن فکر کردم که زندگی برای من تمام شد و یکی دو سالی از زندگی و شعر و خوشنویسی عقب ماندم. اما زندگینامۀ ایشان را که میخوانیم، سختیها و از دست دادن فرزندشان و جدایی از همسر، مانعشان نشد و ایشان را به یکی از بانوان موفق ما در عرصه شعر تبدیل کرد.
*به عنوان حُسن ختام، بیتی که خیلی در ذهنتان ماندگار است به مخاطبان شهرستان ادب تقدیم کنید.
«من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم/ تو میروی به سلامت سلام ما برسانی»؛ سعدی.
این گفتگو در زمستان 1394، بهسفارش سایت شهرستان ادب صورت گرفت.