شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! ملکشهرمان با پسر خود قمرالزمان گفت که: تو را تا اکنون تأدیب نکردهاند و نمیدانی که اگر این کار که از تو سر زد از رعیتی نادان سر می زد هر آینه او را سرزنش میکردند. پس از آن ملک، خادمان را فرمود که او را در برجی از برجهای قلعه به زندان اندر کنند…
ادامۀ قصه را گوش کنید.