احمد شریعت: تصور کنید که شما در بیابانی در حال مسافرت باشید، به قصد رسیدن به منطقهای مناسب و خوش آب و هوا. در این مسیر طولانی، جیرهای غذایی و قمقمهای پر از آب دارید که برای شما بسیار ارزشمند است، زیرا امکان یافتن دوباره آنها و جایگزینیشان را ندارید و برای آنها متحمل تلاش و نیروی زیادی شدهاید. اگر قمقمه شما سوراخ باشد و شما به قطرات آبی که بیهدف بر زمین میچکند حساسیت کافی نداشته باشید، چه اتفاقی برای شما رخ خواهد داد؟ بیتفاوتی به این هدر رفت را چیزی جز نادانی میتوان نامید؟ و… .
در این گزارش قصد داریم تا به بررسی و معرفی نقاط اصلی هدر رفت منابع یا همان اسراف بپردازیم اما برای شناخت مهمترین نقاطی که به پدیدۀ اسراف دچار هستند، لازم است که در ابتدا مهمترین منابع را بشناسیم تا محل هدر رفت آنها را تشخیص داده و بتوانیم اولویتبندی مناسبی در مقابل آن داشته باشیم. اما مهمترین منابع کدام هستند؟
در یک تقسیمبندی کلی، منابعی باارزش محسوب میشوند که جایگزینی آنها سختتر و یا ناممکن باشد. کمیاب بودن یا نبودن منابع نیز نقش مستقیمی در شناخت ارزش منابع ایفا میکند. در نهایت نیز نقش منابع در زندگی بشر سومین ضلع اهمیت منابع را تشکیل میدهد. به این ترتیب میتوان حدس زد که منابعی چون آب، سوختهای فسیلی یا محصولاتی غذایی در راس این هرم قرار میگیرند، اما نگارنده اعتقاد دارد که هیچکدام از آنها در راس قرار ندارند.
زمان یا عمر: مهمترین
بیشک مهمترین منبعی که در اختیار هر فرد و به صورت کلی جامعۀ بشری قرار دارد، عمر و زمان است چرا که به هیچ وجه امکان بازگشت یا جایگزینی آن مقدور نیست. از سوی دیگر نیز با کیفیتترین بخش عمر را دورۀ جوانی تشکیل میدهد، زیرا که عوامل انگیزه، تلاش، نیروی فیزیکی و… به سطح بیشینه خود میرسند.
متاسفانه به دلایل گوناگون فرهنگی-اجتماعی در ایران توجه کافی نسبت به این سرمایه مهم وجود ندارد. امروزه شبکههای اجتماعی در نقش هیولایی ظاهر شدهاند که زمان و عمر مردم و به خصوص جوانان را به کام خود میکشد. مشاور وزیر ورزش و جوانان در سال 1394 در گفتگویی از صرف 9 ساعت از زمان جوانان در شبکههای اجتماعی خبر داد، آماری که به نظر میرسد در این یکسال باز هم جهش قابل توجهی داشته باشد. این زمان مصرف شده در دنیای مجازی بر روابط خانوادگی نمود بیشتری دارد. بهعنوان مثال طی پژوهشی که توسط مرکز پزشکی بوستون صورت گرفته مشخص شده که 54 درصد از کودکان اعتقاد دارند که والدین آنها «بیش از حد» ابزارهای هوشمند خود را چک میکنند و 32 درصد نیز میگویند که وقتی توجه والدینشان به تلفن همراه جلب میشود، حس «مهم نبودن» به آنان دست میدهد.
از سوی دیگر میتوان به بازیهای رایانهای -و به ویژه بازیهای تلفن همراه در سالهای اخیر- اشاره کرد. اگر در جریان اخبار دنیای مجازی باشید، حتما به تازگی اسم بازی «پوکمون گو» را شنیدهاید. این بازی علاوه بر جنبه غیرمعمول خود در تلفیق محیطهای مجازی و حقیقی، در مدتی کوتاه تمام رکوردهای بازیهای تلفن همراه را جابجا کرده است. جالب است بدانید تنها دو روز پس از عرضۀ بازی پوکمون، تعداد کاربران فعال روزانه آن به تعداد کاربران شبکه اجتماعی توییتر در آمریکا رسید و مدت زمان استفاده از آن بازی، از همه شبکههای اجتماعی پیشی گرفته و به محبوبترین بازی تاریخ آمریکا بدل شده است. اگر سیر تحول بازیهای رایانهای و بهخصوص تلفن همراه و رشد سریع آنها را در نظر بگیریم، به راحتی میتوان پیشبینی کرد که تا چندی دیگر این محصولات زمان بسیار بیشتری را از جوانان و جامعه خواهند ربود.
علاوه بر دنیای سرگرمی و زمانی که از جامعه میربایند، مشکلاتی نیز وجود دارند که بهطور ویژه مختص شرایط کشور ما هستند و سربازی پسران نیز یکی از همانها محسوب میشود. طبق آماری که کمپین بهبود سربازی به تازگی منتشر کرده است، سالانه 800 هزار نفر از جوانان در حالی وارد خدمت سربازی میشوند که اکثر آنها مهمترین معضل سربازی را اتلاف وقت بالای آن میدانند. در نتیجۀ وجود فشارهای گوناگون و البته در حسرت زمان از دست رفته، متاسفانه 62 درصد سربازان مهمترین تفریح خود را سیگار کشیدن میدانند.
آب مایه حیات، ولی کمارزش!
با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیم حاکم بر سرزمینمان، همۀ ما به صورت کم و بیش از بحران کم آبی و اهمیت منابع آبی باخبریم، اما به صورت عجیبی هیچ تلاشی برای مقابله با هدر رفت آن مشاهده نمیشود! با وجود اینکه میزان بارندگی در کشورمان یک سوم میانگین جهانیست، اما در بسیاری از شبکههای آبرسانی تا 30 درصد، نشتیِ آب وجود دارد! از سوی دیگر الگوی مصرف نیز به شیوۀ مناسبی در کشور خشکِ ما رعایت نمیشود. البته لازم به ذکر است که هر چند برخی آمارها از مصرف چندبرابر مشترکین ایرانی نسبت به دیگر کشورها خبر میدهند، اما نگارنده با این آمار موافق نیست و ضریب خطای آن را بسیار بالا میداند، زیرا معمولا در این آمارها مصارف گوناگون آب مثل هدر رفت در شبکۀ توزیع، استفادۀ اشتباه برای آبیاری شهری توسط شهرداریها و… مورد توجه قرار نمیگیرد. با این حال احتمالا همۀ شما با منظرۀ شستن حیاط در تابستان با آب پُر فشار روبرو شدهاید و همین مورد مثالی عینی از وضعیت فعلی جامعۀ ماست. از سوی دیگر، متاسفانه در نگاه دولتی ما نیز توجه خاصی نسبت به کمبود آب وجود ندارد. کاشت گیاهانی زینتی مثل چمن که مناسب کشورهای پرباران اروپایی بوده و تا چندین برابر گیاهان اقلیم خشک نیز آب مصرف میکند، گواهی بر همین موضوع است. بر همین اساس میتوان تصویر اسراف منابع آبی در ایران را تصویر غالب اسراف نامید.
سوختهای فسیلی: همیشه در دسترس
هر چند داستان اسراف در سوختهای فسیلی داستان تازهای نیست، اما باید اذعان کرد که پس از اجرای هدفمندی یارانهها به صورت کلی دگرگون شده است. با واقعی شدن بهای سوخت و واریز آن به حساب مردم، فصلی نوین در موضوع مصرف سوختهای فسیلی اتفاق افتاد: اول اینکه مردم در مصرف سوخت خود تا حدودی بازنگری کردند و دوم اینکه ساختارهای تولیدی قدیمی که با انرژی بسیار ارزان فعالیت کرده و به لطف انرژی تقریبا مجانی قیمت تمام شده آنها رقابتی میشد، مجبور به استفاده از سیستمهای نوین و کممصرفتر شدند. علاوه بر آن با اجرای این طرح، جلوی سوءاستفادۀ دشمنان ایران با طرح تحریم فروش بنزین به ایران -که میتوانست اوضاع سختی را بر مردم و کشور ایجاد کند- گرفته شد. شاید این مورد را بتوان موفقترین تجربه کشورمان در راستای مبارزه با اسراف و کاهش مصرف دانست.
گندم و برنج
از آنجایی که مهمترین کالاهای غذایی مردم را برنج و گندم تشکیل میدهند، دولت برای حفظ ثبات، آنها را به صورت دولتی و با نظارت زیاد توزیع میکند؛ ولی باز هم دورریز و اسراف در این بخش مشاهده میشود. تجربه نشان داده در ایران میان دورریز و اسراف اقلام غذایی و حداکثر شدن تجمل رابطۀ مستقیمی وجود دارد. تصویر تالارهای عروسی با انواع غذاها که مقدار زیادی از آنها استفاده نمیشوند، پای ثابت مباحث مربوط به اسراف محسوب میشوند.
***
با این حال گستردهترین آسیب ناشی از اسراف و سوءمصرف منابع معمولا متوجه زمین شده و این آسیب پس از یک چرخه به زندگی بشر باز میگردد. اسراف در مصرف مایحتاج نقش مهمی در وارد کردن فشار مضاعف به زمینهای کشاورزی و دیگر منابع اولیه که سرانجام راهیِ چرخ صنعت میشوند بر عهده دارد، و هر چند در کوتاه مدت موجب رونق فعالیتهای صنعتی میشود اما اثرات مخرب بلندمدتی بر روی منابع زمین باقی میگذارد. به عنوان مثال با برداشت بیش از اندازه آب از منابع زیرزمینی و اسراف آن، هر چند بخشی از آب مصرف شده به فاضلاب و سیستم تصفیه طبیعی باز میگردد اما اولا، این آب آلوده شده و امکان انتقال آلودگیهای مختلف را به انسان دارد و ثانیا، با برداشت آب از سفرههای زیزمینی، سطح ایستابی آب در این سفرهها کاهش یافته و باعث نشست زمین میشود، و این یک وضعیت غیرقابل بازگشت در زمین محسوب میشود. حال آنکه با کمی صرفهجویی میتوان از بسیاری از این آسیبها به طبیعت جلوگیری کرد، آسیبهایی که بسیاری از آنها برگشتناپذیر محسوب میشوند.
این مطلب، در تابستان ۱۳۹۵، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.