ماندانا بخشی: دورۀ نوجوانی، از مهمترین دورههای زندگی هر انسانی است. بلوغ، اتفاقی است که در این دوره برای فرد نوجوان رخ میدهد و او را وارد مرحلۀ تازهای از زندگی و دریافتهایش میکند. بنابراین، این دوره دارای حساسیت ویژهای بوده و چگونگی گذراندن آن از اهمیت بالایی برخوردار است. نوجوان، با رسیدن به سن بلوغ، در مواجهه با مسائلی که برای اولین بار تجربه میکند، نیاز به آگاهی و راهنمایی دارد. اما این فقط خود او نیست که به این آگاهی نیازمند است؛ اطرافیان او نیز باید آمادگی و اطلاعات لازم را برای چگونگی همراهی با وی در این سنین، کسب کرده باشند.
خانواده بهعنوان اولین خاستگاه و محیط زندگی یک فرد، مهمترین جایی است که باید در آن نیازهای مختلف روحی و جسمی او برطرف شود. اما در سنین نوجوانی، نقش مدرسه نیز به عنوان تکمیلکنندۀ این فرایند، نقشی حیاتی است. مدرسه در صورت داشتن عملکرد مناسب، میتواند عملکرد درست والدین را تقویت کند. همچنین در مورد نوجوانانی که درگیر مسائل و مشکلات خانوادگی هستند، مدرسه میتواند در نقش یاریرسان و حمایتگر عمل کند. باید پذیرفت که دورهای که در آن مدارس، تنها نقش تدرس و آموزش علمی را بر عهده داشتند، گذشته است. در جوامع امروزی، لازم است که مدارس نقش اساسیتری را بر عهده بگیرند.
در این گزارش قصد دارم تا با بررسی تاثیر مدارس در کیفیت گذراندن دورۀ نوجوانی افراد، به چگونگی عملکرد آنها و همچنین همکاریهای ممکن بین خانوادهها و اولیای مدرسه در جهت بهتر کردن شرایط نوجوانان در دورۀ بلوغ، بپردازم.
همانطور که گفته شد، در جامعۀ امروز، مدرسه رسالتی فراتر از آموزش علمی بر عهده دارد. فرد در سنین نوجوانی (12-17 سالگی) با داشتن روحیهای استقلالطلب و ماجراجو، علاقۀ زیادی به حضور در جمع دوستان همسن و سال و گذراندن وقت با آنها پیدا میکند. مدرسه، به عنوان محیطی که در آن مطمئنترین فرصت برای حضور در یک جمع – در کنار افرادی که نوجوان بیشترین اشتراکات را با آنها دارد – فراهم است، جایگاهی کلیدی دارد. بنابراین لازم است که اولیای مدارس از چنین فرصتی بهره برده و بهترین محیط را برای گرد هم آمدن نوجوانان در کنار هم ایجاد کنند. تشکیل گروههای مختلف علمی، هنری، ورزشی و … و تشویق نوجوانان به فعالیت در این گروهها از جمله کارهای مهمی است که مدارس میتوانند در این باره انجام دهند. نکتۀ مهم، استفاده از مربیان تربیتی مجرب و کارآزموده در کنار این گروهها است تا اصول مهمی همچون اهمیت همکاری و دوستی به جای خودخواهی و رقابتهای ناسالم را به نوجوانان بیاموزند. همچنین توجه به استعدادهای منحصر به فرد هر نوجوان و تشویق او در زمینهای که در آن موفقتر است، به جای مقایسۀ او با همسن و سالانش، موضوع مهمی است که توجه به آن، منجر به بالا رفتن عزت نفس و شوق فعالیت، در نوجوان میشود. باید دانست که نوجوانان به حفظ شخصیت خود در برابر گروه هم سن و سالان اهمیت فوق العادهای میدهند و هر گونه تحقیر و یا توهین، اثرات روحی بسیار بدی بر آنها خواهد گذاشت، بنابراین لازم است در برخورد با آنها به این موضوع توجه شود. ویژگیهای روحی و حساسیتهای خاص نوجوانان و چگونگی برخورد با آنان، موردی است که باید هر معلم یا مربی و هر کسی که در هر مقامی با آنان سروکار دارد، از آن آگاهی داشته باشد.
ضرورت دارد که در مدرسه دربارۀ بلوغ و تغییرات جسمی و روحیِ صورت گرفته در این دوره، با دانشآموزان صحبت شود و مسوولان مربوطه، به آنها دربارۀ اینکه بلوغ نیز جزئی از مراحل زندگی است توضیحاتی ارائه کنند. چیزی برای شرمندگی یا پنهانسازی وجود ندارد؛ بنابراین باید راهکارهای لازم برای روبرویی با تحولات این دوره به دانشآموزان آموزش داده شود. نوع مواجهۀ اطرافیان یک نوجوان با این مرحله از زندگی او، تاثیر غیر قابل انکاری بر شکلگیری شخصیتِ در حال تکامل او خواهد داشت.
نوع رابطۀ اولیای مدرسه با دانشآموزان باید به گونهای باشد که نوجوان در مدرسه احساس آرامش کند و در صورت لزوم، بدون هیچ ترسی از مشاورۀ مربیان و معلمان خود بهرهمند شود. اگر دانشآموزی در محیط خانوادۀ خود احساس امنیت و راحتی نکند و مدرسه نیز در انتقال چنین حسی به او ناتوان باشد، ممکن است برای تامین نیازهای روحی خود، به افرادی خارج از این دو محیط پناه برده و آسیبهایی برایش ایجاد شود.
کارکرد مهم دیگر مدرسه، شناسایی استعدادهای در حال ظهور نوجوانان و کمک به شکوفایی این استعدادها است. نوجوانی، سن شکلگیری علایق فردی و بروز اولیۀ اهداف هر فردی است. مدرسه بهترین جایی است که در آن، زمینۀ رشد استعدادها فراهم است. باید زمینهای فراهم شود تا در تمام مدارس کشور – و نه فقط مدارسی که برای ثبت نام دانشآموزان شهریههای کلان میگیرند – برنامههای مدونی برای کمک به رشد و شکوفایی نوجوانان اجرا شود. همچنین باید بدانیم این تنها استعدادهای علمی نیستند که باید پرورش یابند. هر چند اهتمام به پیشرفت علمی برای هر نوجوان ضروری است، اما ممکن است هر نوجوان در زمینۀ خاصی استعداد بیشتری داشته باشد (رشته های مختلف هنری، ورزشی و …) و بنابراین بهتر است به تمام رشتهها و علایق آنها توجه یکسان شود. توجه به تواناییهای تکتک دانشآموزان و کمک به پرورش آنها، نه تنها باعث رشد شخصی خود نوجوان میشود، بلکه برای پیشرفت هر کشور و جامعهای ضروری است.
همکاریهای ممکن میان مدارس و خانوادهها
خانواده و مدرسه به عنوان دو محیط تاثیرگذار که فرد نوجوان بیشترین ساعاتش را در آنها سپری میکند، با داشتن همکاری و ارتباط متقابل، میتوانند تاثیرات مثبت خود را دوچندان کرده و کیفیت زندگی نوجوان را بهبود بخشند. در این میان، مدرسه که با به کارگیری افراد تحصیلکرده و آموزشدیده، محیطی برای اعتلای فرهنگ و دانش افراد است، نقشی اساسی دارد. چرا که تمام خانوادهها از افراد تحصیل کرده و کارآزموده تشکیل نشدهاند و چه بسا خانوادههایی باشند که در آنها والدین به فقر فرهنگی یا اخلاقی دچارند، حال آن که کادر مدرسه به صورت پیش فرض، باید از افراد متخصص و کاردان، تشکیل شدهباشد؛ افرادی که متوجه نیازهای مختلف نوجوان بوده و توانایی ارتباط مناسب با او را داشتهباشند. برگزاری جلسات هفتگی یا ماهانه میان اولیای مدرسه و والدین دانش آموزان، میتواند کمک زیادی به ایجاد تعامل میان این دو گروه کند. منظور از برگزاری چنین جلساتی، تکرار الگوی جلسات اولیا و مربیان که تنها در آن ارتباطی یک سویه و بیهدف برقرار میشود، نیست. بلکه لازم است در چنین جلساتی گفتگویی کارآمد و دوسویه دربارۀ وضعیت هر دانش آموز و چگونگی تلاش برای بهتر شدن و پیشرفت او، در میان خانواده و مدرسه صورت گیرد. همچنین در این جلسات میتوان زمینههای مناسب برای همکاریهای لازم میان خانوادهها و مدارس را شناسایی کرد. این همکاری جدا از کمک به بهتر شدن امور مدرسه و پیشرفت دانشآموزان، موجب ایجاد همدلی و صمیمیت بیشتر میان خانوادهها و مدارس نیز خواهد شد. در این جلسات بهخصوص خانوادههایی که دچار مشکلات مختلفی در محیط خانه هستند (مشکلات مالی، درگیری میان اعضای خانواده و …) میتوانند با در میان گذاشتن شرایط خود، از اولیای مدرسه راهکارهایی را دریافت کرده و برای حل مشکلات تدبیری بیاندیشند تا کمترین لطمه به نوجوان وارد شود.
بررسی عملکرد مدارس کشور در سالهای اخیر
برای بررسی نوع عملکرد آموزش و پرورش و مدارس مختلف سراسر کشور در مباحث مطرح شده، آمار و اطلاعات دقیق مورد نیاز است که متاسفانه چنین آماری توسط نهادهای رسمی و قابل اعتماد منتشر نمیشود. همچنین یک دست نبودن مدارس در سطح کشور و وجود مدارسی با عناوین مختلف دولتی، غیردولتی، غیرانتفاعی، استعدادهای درخشان و … که البته نوع فعالیت هر یک حتی از محلی به محل دیگر متفاوت است، نیز شرایط را برای کسب اطلاعات دقیق در این باره دشوارتر میکند.
اما چیزی که مشخص است این است که در سالهای اخیر، اکثر مدارس قدمهایی را در زمینۀ شادتر کردن فضای مدرسه، گنجاندن فعالیتهای فوق برنامۀ غیر درسی، ایجاد ارتباط موثرتر با والدین و … برداشتهاند. هر چند هنوز راه درازی تا رسیدن به شرایط ایدهآل – برای تمام مدارس کشور و نهتنها تعدادی خاص – در پیش است، اما برداشتن همین قدمهای بلند، نشانۀ خوبی از توجه به اهمیت موضوع و تلاش در راه آن است.
در همین رابطه، طی تماس تلفنی با خانم وحیدی، از معلمان باسابقۀ مقطع راهنمایی شهر کرج، دربارۀ تجربیاتشان و پیشرفتهایی که در طول سالهای فعالیت در مدارس مختلف – در راستای بهتر شدن شرایط دانشآموزان نوجوان – به دست آوردهاند، سوالهایی مطرح کردیم. در ادامه، گفتگوی کوتاه من با ایشان را میخوانید.
با عرض سلام. برای شروع ابتدا کمی از خودتان و سوابق کاری و آموزشیتان بفرمایید.
با سلام. وحیدی هستم. از سال 73 مشغول به تدریس هستم. در طول سالپهای فعالیتم، تجربۀ تدریس در چندین مدرسۀ مختلف در شهر کرج و اطراف آن را داشته و همچنین به عنوان معلم ادبیات، عربی، قرآن و دینی مشغول به تدریس بودهام. سابقۀ چند سال ناظم بودن را هم دارم.
از آنجا که شما بهخصوص تجربۀ ناظم بودن را هم داشتهاید، احتمالا آشنایی خوبی با فعالیتهای اجرایی در مدارس دارید. در طول این سالها، در مدارسی که در آنها فعالیت داشتهاید، چه اقداماتی در راستای ایجاد یک محیط مناسب برای نوجوانان و کمک به آنان در گذراندن دورۀ حساس بلوغ، انجام شدهاست؟
من بیش از بیست سال، تجربۀ حضور در مدارس مختلف را داشتهام؛ از مدارس اطراف شهر تا مدارس شهری و همچنین مدارس دولتی و غیرانتفاعی. نمیشود گفت که فعالیتهای صورت گرفته در همهجا یکسان و به یک شکل بوده است، اما تقریبا در هر مدرسهای که بودهام، با توجه به بضاعت و شرایط همان مدرسه، نهایت تلاش برای برقراری ارتباط مناسب با دانشآموزان صورت میگرفت و تمام تلاش کادر آموزشی همین بود. حتی اگر دانشآموزی، مشکلی داشت که باعث میشد نتواند تمرکز مناسبی بر نقش دانشآموزیاش بگذارد، در صدد کمک به او برمیآمدیم. طبعا در مدارسی که جمعیت دانشآموزان بیشتر بود، چنین کاری سختتر میشد، اما به شخصه هیچوقت اهمالی ندیدم. دانشآموزان در سنین نوجوانی دقیقا به همان دلیلی که گفتید – یعنی قرار گرفتن در دورۀ بلوغ – روحیۀ حساستری دارند. اگر با آنها به درستی رفتار نشود، احتمال سرکشی و همچنین بیزاری آنها از محیط مدرسه وجود دارد. خود من در تمام سالهای تدریس یا انجام وظیفه به عنوان ناظم، تمام تلاشم این بود که خدای نکرده دانشآموزی را مورد تحقیر یا اهانت قرار ندهم و اگر هم خطایی از او سر زد، با زبان خوش به او تذکر دهم، چرا که چنین رفتاری در نهایت به خود ما باز میگردد. سعی من و همکارانم بر این بوده که به دانشآموزان احترام بگذاریم و الحمدلله با اکثر آنها روابط دوستانهای داریم.
آیا در سالهای اخیر پیشرفتی در این زمینه مشاهده کردهاید؟
بله، حتی اگر در سالهای ابتدایی فعالیتم موارد محدودی از رفتارهای بعضا نامناسب را مشاهده کردهبودم، در سالهای اخیر چنین رفتارهایی بسیار کمتر شدهاست. احساس میکنم امروزه اهمیت درک نوجوان و همراهی با او دیگر بر کسی پوشیده نیست و در نتیجه نوعی آگاهی در همۀ افراد – از معلمان گرفته تا والدین – برای رسیدن به زبان مشترک با آنها ایجاد شده است.
جدای از نوع رفتارها، میتوانید مثالی هم از فعالیتهای صورت گرفته در این زمینه بزنید؟
بله، مثلا در یکی از مدارسی که بودم، در طول سال چند دوره مسابقات والیبال میان معلمان و دانشآموزان برگزار شد که تماشاگران نیز، خود دانشآموزان بودند. شاید باورتان نشود که این کار باعث ایجاد چه دوستی عمیقی میان کادر آموزشی مدرسه و دانشآموزان شد. همچنین برگزاری جلسات منظم گفتگوی والدین و معلمان، موردی است که در چند سال اخیر در چند مدرسه اتفاق افتاد. نوجوانان بسیار ساده و بیآلایش هستند و اگر به درستی با آنها رفتار کنیم، جوابی جز خوبی و احترام از آنها نخواهیم دید. امیدوارم که با رفتاری درست، آنها را در گذر از دورۀ حساس بلوغ همراهی کنیم و اجازه دهیم تا ما را به عنوان دوست و همراه در کنار خود ببینند.
این مطلب، در زمستان ۱۳۹۴، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.