ماندانا بخشی: در جامعۀ اسلامی، برای بهبود روزافزون شرایط جامعه و حرکت به سوی کمال، تکالیفی معین شده که عمل به آنها ضروری و متضمن بقای جامعه و حرکت رو به رشد آن است. یکی از تکالیفی که در قرآن کریم و احادیث مختلف، بارها مورد تاکید قرار گرفته، صلۀ رحم است. صلۀ رحم به معنای رسیدگی به خویشاوندان و دید و بازدیدِ همراه با محبت و توجه آنهاست و مسئولیتی است که هیچگاه از فرد مسلمان سلب نمیشود. عمل به این تکلیف مهم، آثار مثبت خود را نه فقط بر افراد، بلکه بر کل جامعه آشکار میسازد. بنابراین افراد نه تنها باید در اجرای این مسئولیت از جانب خود بکوشند، بلکه در صورت ایجاد قهر، کدورت و … در میان خویشاوندان و نزدیکان نیز، باید با احترام و محبت زمینۀ ایجاد آشتی و سازش را در میان آنها فراهم کنند.
اما صلۀ رحم تکلیفی نیست که تنها عمل به آن مورد سفارش قرار گرفته شده باشد؛ ترک این عمل – با نام قطع رحم که به معنای قطع ارتباط با خویشاوندان است – از اعمال بسیار مذموم در دین بوده و به طور جداگانه، بارها در قرآن کریم و احادیث مختلف آمده و دربارۀ عواقب ناخوشایند این عمل و همچنین لزوم دوری از آن سخنان بسیاری گفته شده است. در این گزارش قصد دارم به عواقب فردی و عمومی قطع رحم از دیدگاه اجتماعی پرداخته و همچنین با مرور آیات قرآن و احادیث بزرگان در این باره، آن را از دیدگاه مذهبی و دینی نیز بررسی نمایم.
پیش از ادامۀ این بحث، لازم است یادآوری کنم که در این گزارش، مقصود از صلۀ رحم همواره هر دید و بازدیدی است که در آن شرایط صحیح و بایدها و نبایدهای این تکلیف رعایت شده باشد. سادگی و دوری از تجملات، رفتار دوستانه و داشتن زبان نرم و … از مواردیاند که لازم است رعایت شوند و در صورت رعایت این بایدها و نبایدهاست که صلۀ رحم تاثیرات مثبت خود را بر فرد و جامعه به جا خواهد گذاشت.
آثار و پیامدهای قطع رحم از دیدگاه اجتماعی
رفت و آمد پیوسته با خویشاوندان و محبت به آنان، برای هر یک از افراد خانواده آثاری دارد؛ کودکان، جوانان و بزرگسالان با قرار گرفتن در جمع همسالان خود و برقراری رابطۀ دوستانه با آنها، در عین حال میتوانند رابطهای صمیمی و توام با احترام با سایر اعضای خانواده برقرار کنند و در نتیجه به روحیهای شادتر، مهربانتر، صبورتر و اجتماعیتر دست پیدا کنند. حال تصور کنید اگر فردی فرصت حضور در چنین جمعی را به دست نیاورد، حتی اگر در خوشبینانهترین شکل ممکن در جمع دوستان خود حضور داشته باشد، بهطور قطع بخشهایی از شخصیت او به درستی شکل نخواهد گرفت. همچنین قطع رحم میتواند تمایل افراد به ارتباط را کمتر کرده و به انزوای آنان بیانجامد و از آنها افرادی افسرده بسازد. بدین ترتیب فرصت معاشرت با اقوام و بهرهمندی از همنشینی افراد بزرگتر و با تجربۀ فامیل نیز از دست میرود. عدم حضور در جمع خویشاوندان، احساس تعلق و حمایتی را که هر فرد به طور فطری به آن نیازمند است، از او میگیرد و در مقابل میتواند منجر به ایجاد حس ناامنی در او شود.
موضوع دیگر آن است که رفت و آمد پیوسته با اقوام، مانع از شکلگیری کدورت میان اعضای خانواده میشود و حتی در صورت وقوع چنین مسائلی، به اختلاف موجود و بزرگ شدن آن دامن نمیزند. برعکس، افراد چون به هم نزدیکاند، میتوانند با گفتگو، کدورتهای پیش آمده را رفع نمایند و از بروز اختلافات و درگیریهای بزرگ خانوادگی جلوگیری کنند. بنابراین واضح است که از این منظر، قطع رحم چه آسیب بزرگی بر پیکرۀ خانواده وارد میکند و با از بین بردن فرصت گفتگو، اختلافات را در چشم افراد بزرگ کرده و آنها را برای همیشه از هم دور میکند.
از دیگر عواقب ناگوار قطع رحم برای افراد، به فراموشی سپردن اصالت فردی و خانوادگی است. فردی که به خانواده و خویشاوندان خود متصل باشد، مانند درختی است که ریشههای عمیقی در درون خاک دارد و با هر طوفانی به راحتی از جایش در نیامده و به ساز هر بادی نمیرقصد. فرد با حفظ این اتصال، همواره اصل خود را در پیش چشم دارد و بنابراین خلاف آداب خانوادگی خود، دست به عمل نمیزند. در تمام آموزههای مرتبط با صلۀ رحم، به رفت و آمد با تمامی خویشاوندان توصیه شده اما درجات آن نسبت به شرایط و افراد، متفاوت است. در مواردی که این رفت و آمد باعث ضرر (دنیوی یا اخروی) شود، لازم است تغییراتی در مورد آن لحاظ شده و کمتر شود، اما هیچگاه به قطع ارتباط کامل توصیه نشده است، بلکه همواره توصیه شده که این صلۀ رحم به گونهای انجام شود که افراد را از راه درست منحرف نسازد. برای مثال در ارتباط با ظالمان (یا مرتکبین به هر گناه دیگری)، توصیه شده که فرد جایگاه خود را بشناسد و این عمل را به طریقی انجام دهد که از سوی فرد ظالم (یا مرتکب هر گناه دیگری) تحت تاثیر قرار نگیرد و رفت و آمدش به منزلۀ تایید اعمال آنان نباشد، بلکه با امر به معروف و نهی از منکر آنها را مورد تاثیر خود قرار دهد. با در نظر گرفتن این موارد، یکی دیگر از آثار منفی قطع رحم (اگر به دلیل ارتکاب به گناهی، خویشاوندی را مناسب رفت و آمد نمیبینیم) این است که فرصت دعوت آنان به راه درست و اصلاحشان از دست میرود. چه بسا افرادی در میان خویشاوندان و بستگان یک خانواده باشند که اعضای خانواده بتوانند با برقراری رابطۀ مناسب با ایشان، آنها را از اشتباه خود برگردانند، اما چنین نکنند و با قطع رحم و طرد کردنشان، آنها را بیش از پیش به سوی اعمال نادرست خود سوق دهند.
افراد با ترک صلۀ رحم، عواقب ناگوار آن را نه تنها در زندگی فردی و خانوادگی، بلکه در اجتماع خویش نیز مشاهده خواهند کرد؛ چرا که جامعهای متشکل از افراد نزدیک و متصل، قطعا جامعهای پویاتر و بانشاطتر خواهد بود. همچنین چنان که گفته شد، قطع رحم با افزایش مشکلات روحی و اخلاقی در میان افراد همراه خواهد بود. جامعهای که اعضای آن با چنین مسائلی دست به گریبان باشند، سلامت روانی خود را از دست داده و نسبت به جوامع دیگر، بیشتر دچار تزلزل و فروپاشی میشود.
آثار و پیامدهای قطع رحم در قرآن و احادیث
خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن، صلۀ رحم و اهمیت آن را مورد تاکید قرار داده است؛ از جمله آن که در آیۀ 90 سورۀ نحل، آن را در کنار رعایت عدالت، احسان و همچنین امر به معروف و نهی از منکر قرار داده و به این طریق، جایگاه والای آن را یادآور شده است. اما در قرآن کریم، تنها عمل به صلۀ رحم نیست که مورد تاکید قرار گرفته، بلکه دربارۀ ترک آن نیز – به دلیل آثار و پیامدهای ناخوشایندی که برای جامعه خواهد داشت – بارها و به طور جداگانه هشدار داده شده است. از جمله در آیۀ 27 سورۀ بقره، خداوند افرادی را که خلاف دستور او صلۀ رحم را به جا نیاوردهاند، در زمرۀ افراد زیانکار قرار داده و آنان را از جمله افرادی که در زمین فساد به پا میکنند، برشمرده است. همچنین در آیات 22 و 23 سورۀ محمد(ص) نیز خداوند ترک کنندگان صلۀ رحم را مورد نفرین قرار داده و بار دیگر آنان را در کنار فساد کنندگان روی زمین، آورده است.
در احادیث و روایات بزرگان دین نیز در کنار برشمردن آثار مثبت به جا آوردن این فریضه، پیامدهای ترک آن هم مورد توجه قرار گرفته است. شاید مشهورترین و مورد استنادترین حدیث دربارۀ قطع رحم، حدیثی از پیامبر اکرم(ص) باشد. ایشان فرمودهاند: «قطعکنندۀ رحم به بهشت داخل نمیشود.» همین حدیث بهتنهایی میتواند مذمت قطع رحم در دین و لزوم دوری از آن را به خوبی نشان دهد.
پیامبر(ص) همچنین در حدیث دیگری دربارۀ قطع رحم چنین فرمودهاند: «هیچ طاعتی نیست که پاداشش زودتر از صلۀ رحم برسد و مجازاتی سریعتر از مجازات ظلم و قطع رحم نیست.» در این حدیث همچنین بار دیگر میبینیم که عمل قطع رحم از نظر سرعت رسیدن مجازات، با عملی مانند ظلم کردن یکسان در نظر گرفته شده و این، بار دیگر ناپسندی عمل قطع رحم را برایمان آشکار میسازد.
در حدیثی از امام علی(ع) نیز چنین نقل شده است: «خداوند متعال با هر کس که صلۀ رحم کند، ارتباط برقرار میکند و با هر کس که قطع رحم کند، قطع رابطه میکند.» ایشان همچنین در حدیث دیگری، یکی از آثار اجتماعی قطع رحم را به این شکل بیان نمودهاند: «هر گاه مردم قطع رحم کنند، ثروتها در دست افراد شرور قرار میگیرد.» این حدیث به نوعی به انحرافات رفتاری ایجاد شده در اثر قطع رحم در جامعه اشاره دارد. امام صادق(ع) هم در احادیث مختلفی به قطع رحم پرداختهاند. ایشان در حدیثی به تاثیر قطع رحم بر کاهش طول عمر اشاره کردهاند: «ما غير از صلۀ رحم چيزى نمیشناسيم كه بر عمر بيفزايد، تا آنجا كه گاهى عمر كسى سه سال است و وقتى كه اهل صلۀ رحم میشود، خداوند هم سى سال بر عمرش میافزايد و آن را سیوسه سال میكند و گاهى عمر كسى سیوسه سال است و قطع رحم مىكند، خداوند هم سى سال از عمر او میكاهد و عمرش را به سه سال كاهش میدهد.» در همین رابطه، ایشان در حدیث دیگری با نام بردن از گناهان مختلف، آثار هر کدام را برشمرده و دربارۀ قطع رحم چنین گفتهاند: «گناهى كه مرگ را شتاب میبخشد، قطع رابطه با خويشاوندان است.»
قطع رحم در دین بسیار ناپسند شمرده شده و دربارۀ آن آیات و روایات بسیاری وجود دارد که در این گزارش مجال کافی برای پرداختن به همۀ آنها فراهم نیست. اما با نگاهی کوتاه بر آیات و احادیث مطرح شده و همچنین مرور اثرات فردی و اجتماعی این عمل، بهخوبی متوجه پیامدهای ناگوار حاصل از آن خواهیم شد. تبعات حاصل از قطع رحم، اول از همه خود ما و سپس جامعهمان را مورد تهدید قرار میدهد. بنابراین چه خوب است نگاهی دوباره به صلۀ رحم داشته باشیم و این فریضۀ الهی را – که در دنیای امروز و با ایجاد سبکهای زندگی جدید در حال کمرنگ شدن است – سبک نشماریم و همواره به آن اهتمام بورزیم و دیگران را نیز به آن دعوت نماییم.
این مطلب، در پاییز ۱۳۹۵، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.