نیمهی شعبان برای حمید یادآور مراسم خواستگاری خالهاش است. خالهای که برای حمید جای مادرش بود؛ چون بعد از مدت کوتاهی خواهر حمید به دنیا آمد و خالهنرگس برای کمک به خواهرش تمام کارهای حمیدکوچولو را انجام میداد. از شیر خشک درست کردن و لباس پوشاندن تا بازی کردن. طوری که حمید تا پنج سالگی فکر میکرد نرگس مادرش است و مامانش فقط خانم مهربانی است که برایشان غذا درست میکند. به خاطر همین حمید خیلی به خالهنرگس وابسته شده بود. تا اینکه …
در این پادکست، داستانی میشنوید که در شمارۀ ۳۷۳ (فروردین 1400) ماهنامۀ سلام بچهها به چاپ رسید.
گوینده و سازندۀ این پادکست، المیرا شاهان است.