چون شب یکصد و چهل و سوم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/143-Shabe-YeksadoCheheloSevvom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! باکون بنشست و همان خنجر در آستین داشت. پس باکون گفت: سخن نغز و حدیثی که من آن را شنیده‌ام این است: حکایت عاشق حشیش کشیده: مردی بود خوب‌رویان دوست داشتی و مال بدیشان صرف کردی تا این‌که بی‌چیز شد و جهان بر او تنگ گشت و در اسواق …

چون شب یکصد و چهل و سوم برآمد ادامه »