چون شب هفدهم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/09/17-Shabe-Hefdahom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! دختر در ادامۀ داستان چنین گفت: آن جوان سخن مرا پذیرفت و آن شب را در همان‌جا با ملک‌زاده به سر بردیم. چون بامداد شد هر دو با هم به نزد ناخدا رفتیم. کشتی نشستگان که از غیبت من بسیار نگران شده بودند با دیدن من بسیار خوشحال شدند …

چون شب هفدهم برآمد ادامه »