حکایات حیوانات

چون شب یکصد و پنجاهم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/150-Shabe-YeksadoPanjahom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون گرگ انگشت ندامت به دندان گرفت و فروتنی آغاز کرد، نیازمندانه با روباه گفت: شما طایفۀ روبهان، شیرین‌زبان‌ترین وحشیان و خوش‌روترین جانوران هستید و مزاح را دوست می‌دارید و این سخنان تو می‌دانم که از روی مزاح است. ولیکن همه‌وقت مزاح نه نیکوست. روباه گفت که: مزاح را …

چون شب یکصد و پنجاهم برآمد ادامه »

چون شب یکصد و چهل و نهم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/149-Shabe-YeksadoCheheloNohom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! گرگ با روباه گفت: سخنی که تو را سود ندهد مگو و چیزی که تو را خشنود نکند مشنو. روباه گفت: پند تو را شنیدم و اطاعت کردم و دیگر هرگز خلاف رضای تو نکنم که حکیمان گفته‌اند: از چیز ناپرسیده جواب مگو و به جای دعوت ناکرده مرو …

چون شب یکصد و چهل و نهم برآمد ادامه »

چون شب یکصد و چهل و هشتم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/148-Shabe-YeksadoCheheloHashtom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! آن عابد روزی خود را به دو نیم بخش می‌کرد. نیمه‌ای خود می‌خورد و نیمۀ دیگر به کبوتران می‌داد و عابد به فزونی نسل کبوتران دعا می‌گفت. نسل ایشان افزون گردید. کبوتر به جز آن کوه که عابد بدانجا بود در مکان دیگر جای نداشتند و سبب گرد آمدن …

چون شب یکصد و چهل و هشتم برآمد ادامه »

چون شب یکصد و چهل و هفتم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/147-Shabe-YeksadoCheheloHaftom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! طاووس چون سخن بطّه بشنید عجب آمدش و گفت: ای بطّه! تو از بنی آدم ایمن گشته‌ای از آن‌که ما در جزیره‌ای از جزایر دریا هستیم که آدمی‌زاد را بدو راه نیست. در نزد ما جای بگیر تا خدا کار بر ما و تو آسان گرداند. بطه گفت… ادامۀ …

چون شب یکصد و چهل و هفتم برآمد ادامه »

چون شب یکصد و چهل و ششم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/146-Shabe-YeksadoCheheloSheshom.mp3  حکایات حیوانات: ملک با شهرزاد گفت: همی خواهم که از حکایات پرندگان حدیث گویی. شهرزاد گفت: سمعاً و طاعتا. ای مَلِک جوان‌بخت! به روزگار قدیم طاووسی با مادۀ خود در کنار دریا جای داشتند و در آن مکان بسی درندگان و وحشیان بودند. ولی درختان بسیار نیز در آن‌جا بود و طاووس با مادۀ …

چون شب یکصد و چهل و ششم برآمد ادامه »