چون شب بیست و دوم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/09/22-Shabe-BistoDovvom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! جعفر گفت: من حکایت بگویم، اما خواهم که از خون غلام درگذری و تا از خون غلام درنگذری حکایت نگویم. خلیفه که مایل و راغب به شنیدن داستان شمسالدین و نورالدین بود گفت: از خون او درگذرم. جعفر گفت: الحمدلله ای خلیفه! و سپس داستان آغاز کرد و گفت: …