ملک حردوب

چون شب پنجاه و یکم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/10/51-Shabe-PanjahoYekom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! شرکان با ایشان گفت: جامۀ فرنگیان بکنند و جامۀ دختران رومیان در بر کنند. ایشان نیز بدان‌سان کردند. پس از آن شرکان جمعی از سواران خود به بغداد فرستاد که ملک نعمان را از آمدن شرکان و ملکه ابریزه بیاگاهانند که مردم شهر و سپاه را به استقبال بفرستد. …

چون شب پنجاه و یکم برآمد ادامه »

چون شب پنجاهم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/10/50-Shabe-Panjahom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! ملکه با سردار سواران گفت که شما یک‌یک با او مبارزه کنید تا دلیرترین شما ظاهر شود. آن مرد گفت: به حق مسیح سوگند که راست گفتی، ولی نخستین مبارز جز من نخواهد بود. ملکه گفت: صبر کن تا من او را از حقیقت کار بیاگاهانم. اگر او قصد …

چون شب پنجاهم برآمد ادامه »