روم

چون شب چهل و هشتم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/10/48-Shabe-CheheloHashtom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! دختر نصرانی چون این سخنان با شرکان گفت، شرکان را غرور جوانی و حمیّت دلیری بر آن بداشت که خویشتن به او بشناساند و بدو خشم آورد. ولی حسن بدیع و فزونی جمالش، شرکان را منع می‌کرد. پس دختر نصرانی به فراز دیر برفت و شرکان بر اثر او …

چون شب چهل و هشتم برآمد ادامه »

چون شب چهل و هفتم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/10/47-Shabe-CheheloHaftom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! رسولان تحفه‌ها و هدایا را به ملک نعمان تقدیم کردند که از جمله پنجاه کنیز رومی زرین‌پوش و پنجاه غلام که عباهای زیبا بر تن و کمربندهای زرین به کمر و هریک را حلقه به گوش و به هر حلقه گوهری بود که هزار دینار زر می‌ارزید، بود. ملک …

چون شب چهل و هفتم برآمد ادامه »