چون شب بیست و سوم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/09/23-Shabe-BistoSevvom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! چون نورالدین نزد وزیر رفت، وزیر دختر خود را به عقد او درآورد و گفت: امشب شما زن و شوهر هستید، و بامداد پیش ملک میرویم و تو را به جای خود به وزارت میگمارم. داستان بدین سان ادامه یافت اما بشنویم از شمسالدین که چون از سفر بازگشت …