روز: 12 مهر 1399

یادداشتی بر دوباره از همان خیابان‌ها

«نیمی از سنگ‌ها، صخره‌ها، کوهستان‌ها را گذاشته‌ام با دره‌هایش، پیاله‌های شیر به خاطر پسرم نیم دگر کوهستان، وقف باران است. دریایی آبی و آرام را با فانوس روشن دریایی می‌بخشم به همسرم. شب‌های دریا را بی آرام، بی آبی با دلشورۀ فانوس دریایی به دوستان دور دوران سربازی که حالا پیر شده‌اند. رودخانه که می‌گذرد …

یادداشتی بر دوباره از همان خیابان‌ها ادامه »

چون شب ششم برآمد

https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2020/09/6-Shabe-Sheshom.mp3  شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! صیاد به عفریت گفت که چون تو قصد کشتن من کردی، اکنون من نیز تو را در خُمره اندازم و به دریا افکنم. عفریت چو این بشنید فریاد برآورد و بنالید و صیاد را به خداوند سوگند داد و گفت: ای مرد! تو بدکرداری مرا به رفتار بد پاسخ …

چون شب ششم برآمد ادامه »

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved