
چون شب یکصد و بیست و نهم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/129-Shabe-YeksadoBistoNohom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! تاجالملوک چون قصۀ آن جوان بشنید در شگفت ماند، با جوان گفت: به خدا سوگند آنچه بر تو گذشته

چون شب یکصد و بیست و هشتم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/128-Shabe-YeksadoBistoHashtom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! عزیز گفت: نوشته بود در این صورت تفریط مکن که در زمان غیبت تو مرا مونس بود و تو

چون شب یکصد و بیست و هفتم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/127-Shabe-YeksadoBistoHaftom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! عزیز گفت: چون بیدار شدم خود را به در باغ افتاده دیدم، برخاسته اندکاندک برفتم تا به خانۀ خود

چون شب یکصد و بیست و ششم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/126-Shabe-YeksadoBistoSheshom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! عزیز گفت: چون خود را در آن حالت یافتم مرگ را معاینه دیدم و هرچه استغاثه و تظلم کردم

چون شب یکصد و بیست و پنجم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/125-Shabe-YeksadoBistoPanjom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! آن جوان با تاجالملوک گفت: پس از آن به باغ درآمده همی رفتم تا به آن مکان برسیدم. دیدم

آیا حواس جشنوارۀ فیلم فجر به حفظ هویت اسلامی است؟
بررسی کمبود جلوههای هویت اسلامی در جشنواره

چون شب یکصد و بیست و چهارم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/124-Shabe-YeksadoBistoChaharom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! دختران حاضران را گواه گرفت که تمامت مهر قبض کردهام و ده هزار دوم از مال پسر به ذمت

چون شب یکصد و بیست و سوم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/123-Shabe-YeksadoBistoSevvom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! آن جوان با تاجالملوک گفت که: پیرزن مرا در میان خانه افکند و خود نیز به خانه اندر آمده

چون شب یکصد و بیست و دوم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/122-Shabe-YeksadoBistoDovvom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! عزیز گفت که: عجوزی به در آمد؛ به دستی شمعی روشن و به دست دیگر رقعهای پیچیده داشت و

چون شب یکصد و بیست و یکم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/121-Shabe-YeksadoBistoYekom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! آن جوان با تاجالملوک گفت که: دختر گفت: مرا بیم از آن است که به مصیبتی گرفتار شوی و

چون شب یکصد و بیستم برآمد
https://elmirashahan.ir/wp-content/uploads/2021/01/120-Shabe-YeksadoBistom.mp3 شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! آن جوان با تاجالملوک گفت: چون به خانه رفتم مادرم گفت: خون این بیچاره به گردن توست. خدا تو