شیوه‌های کسب استعداد و آموزش فرماندهان و ارتقاء زبدگان

و نِعمَ الوکیل

المیرا شاهان | ما دو همسایه بودیم که یک روز نان و نمک هم را می خوردیم. اما روزی آمد که سایه ی همدیگر را نیز با تیر زدیم. بدون آن که به چشم های همدیگر نگاه کنیم و یادمان باشد که خیلی قبل تر از آنکه هم سایه ی هم باشیم، برادر بوده ایم…

***

اگرچه جنگ، در مفهوم عام می تواند موجب بروز کمبودها، مشکلات و نارسایی های بسیاری در زندگی بشری شود، در مقابل می تواند زمینه ی ایجاد خیر و نیکی، و پرورش افراد در ابعاد مختلف اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در یک جامعه پدید آورد. آن جا که مشکلات به جای مانع بودن، تبدیل به بروز لایه های پنهان انسانیت همچون روحیه ی ایثار، جوانمردی، شهادت طلبی و شکوفایی استعدادها می شوند. چنانچه خداوند در آیه 216 سوره ی بقره با اشاره به مسئله ی جهاد، می فرماید: چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است.
مسئله ی دفاع مقدس نیز، به عنوان ارزشمندترین اتفاق تاریخی قرن اخیر، با وجود سختی ها و جان فشانی های بسیارِ نسل انقلاب، همواره از اثرات و پیامدهای قابل توجهی برخوردار بوده است و در موارد زیادی، در قالب فرصت و خیر ظهور کرده است که این مسئله، خود مرهون ابعاد مختلفی از جمله فرماندهی جنگ و تصمیم گیری های آگاهانه در لحظات حساس و دشوار است. این در حالی است که کشور ما در ابتدای بروز این واقعه، فاقد هرگونه آمادگی نظامی و تجربه ی دفاعی این چنین بوده و با این وجود، با دقت در این دفاع ارزشمند، همواره شاهد حضور افرادی هستیم که غالباً کمتر از سی سال داشته اند، اما فرماندهانی حاذق و به زعم خود کاردان و کارشناس بوده اند. این افراد از طریق کسب اطلاعات کافی از نقشه ها و تصمیمات دشمن، و بررسی زوایا و ابعاد مختلف مقابله با آن ها، به طرح ریزی عملیات پرداخته و اقداماتی منحصر به فرد و نوآورانه ترتیب می دادند و دست به ابتکار می زدند؛ برای مثال می توان از ابتکاراتی همچون پل خیبر، پل بعثت و فراهم ساختن بیمارستان های صحرایی نام برد که با شناسایی موقعیت ها به اجرا می رسید.
در دفاع مقدس، فرماندهان عملیاتی در سطوح مختلف، به طور متفاوتی انتخاب می شدند. در سطوح عالی، اغلب فرماندهان را افرادی تشکیل می دادند که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در مبارزات علیه رژیم شاه با یکدیگر آشنایی نسبی داشتند و در گروه های چریکی علیه آن رژیم، مبارزه مسلحانه می کردند. افرادی همچون محسن رضایی، علی شمخانی، رحیم صفوی، غلامعلی رشید، محمد باقر ذوالقدر، از جمله ی این فرماندهان هستند که پس از پیروزی انقلاب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوستند. با آغاز جنگ، محسن رضایی که در شورای فرماندهی سپاه بود به جبهه رفت و علی شمخانی معاونت او را بر عهده داشت. افرادی مثل حسن باقری، حسین علایی، عزیز جعفری، احمد غلامپور و … نیز فرماندهان قرارگاه های عملیاتی بودند که هسته های اولیه ی فرماندهان عالی جنگ را تشکیل دادند. در سطح دوم، فرماندهان میانی قرار داشتند که به موجب بروز استعدادهایشان، فرمانده ی لشکرها و تیپ های عملیاتی می شدند. از این بین می توان به شهید باکری، شهید زین الدین، شهید احمد کاظمی، شهید حسین خرازی، شهید همت و شهید احمد متوسلیان اشاره کرد. فرماندهان رده های پایین تر به چند صورت تعیین می شدند. یا از بین افرادی که پیش از آن دوره ی سربازی را گذرانده و آموزش دیده بودند، یا از بین افراد مسنی که به واسطه ی جمعیت زیاد جوان از آن ها به عنوان فرمانده استفاده می شد. دسته ی سوم، شامل فرماندهان با سوادی می شد که بیشترشان یا معلم بودند یا روحانی، و دسته چهارم، آن دسته از افرادی که در شهرستان ها از وجهه عمومی خوبی برخوردار بودند. این افراد اگر استعداد خود را به خوبی بروز می دادند و جوهره ی فرماندهی داشتند به کارشان ادامه می دادند و اگر از این فاکتور مستثنی بودند، معمولاً خودشان کناره می گرفتند و افراد بهتری را معرفی می کردند.
در ماه های اولیه ی آغاز جنگ، فرماندهان سطح نخست، عموماً با مطالعات فراوان، حضور در جلسات فرماندهان ارتش و بررسی متون و کتب نظامی به آگاهی لازم می رسیدند. از جمله ی این فرماندهان می توان به صیاد دل ها، شهید صیاد شیرازی، اشاره کرد که در امر بالا بردن آگاهی نظامی این گروه تاثیر به سزایی داشتند. فرماندهان سطح دوم، به پیشنهاد شهید حسن باقری، دوره های عالی نظامی، اطلاعات و عملیات را تحت عنوان طرح مالک اشتر پشت سر می گذاشتند و گذران این دوره ها طی زمانی بود که جبهه های جنگ در حالت آرام تری قرار داشت؛ در این حالت نیز این دوره ها به صورت نوبتی برگزار می شد تا میدان نبرد از افراد خالی نماند. افسران ارشد ارتش، بخصوص نیروی هوایی در آموزش های اولیه به فرماندهان سپاه نقش داشتند. فرماندهان رده ی سوم نیز، طی آموزش های کوتاه مدت و بلند مدت، اصول نظامی و عملیاتی را فرا می گرفتند.
به مرور و همزمان با اداره جنگ، سازمان سپاه با گسترش نیروهای نظامی و ایجاد پادگان های متعدد آموزشی، علاوه بر آموزش بسیجی ها و نیروهای مردمی، نسبت به گزینش ویژه ی فرماندهان اقداماتی انجام داد. به طوری که هر گردان، دارای تعدادی از افراد با قابلیت فرماندهی شد و بدین ترتیب چنان چه فرماندهی به فیض شهادت نائل می آمد، بلافاصله جایگزینی در جای او قرار می گرفت. این پشتکار و میل به کشف استعدادها و آموزش های نظامی به افراد، از سال دوم جنگ به بعد به شکل جدی تر و قدرتمندتری تداوم یافت؛ به طوری که رزمندگان و فرماندهان به طور مستمر آموزش نظامی می دیدند. تا آن جا که در برخی موارد، فرماندهان سپاه و بسیج قادر بودند به نیروهای ارتش نیز موارد آموزشی را انتقال دهند.
با همه ی این تعاریف، فضای جبهه ها در محدودیت خاصی قرار داشت. محدودیت، که در بسیاری موارد علت اصلی بروز خلاقیت ها و نمایش استعدادهاست، زمینه ای مناسب برای این گونه طرح ریزی ها فراهم می کرد. جبهه به عنوان مکتب و دانشگاهی بود که فرماندهان و رزمندگان ما، با استفاده از تجربه ها و مشاهدات عینی خود و بی آنکه دوره های تخصصی و آموزشی بسیار ویژه ای گذرانده باشند، خود برای رفع موانع دست به کار می شدند. این افراد با دارا بودن توانایی آینده نگری و عاقبت اندیشی، دست به پیش بینی می زدند و می کوشیدند که همواره نیروهای خود را شاداب و پر انرژی نگه دارند. بدون شک، رشد و گسترش سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جز در سایه ی آینده نگری فرماندهان اتفاق نمی افتاد که در این زمینه مصادیق بسیاری وجود دارد؛ از جمله دوکادره کردن لشکری که شهید مهدی زین الدین فرماندهی آن را بر عهده داشت.
فراهم کردن فضایی متحد و مشترک، به جبهه های ما این امکان را می داد که با نیرویی مضاعف و عملیات هایی برنامه ریزی شده دفاع کنند. این فضای متحدانه، با تشکیل جلسات گروهی و اتخاذ تصمیماتی سنجیده به جامعیت و تنوع در تصمیم گیری کمک می کرد.
می توان گفت که در تمام مراحل دفاع مقدس، در کنار از خودگذشتگی ها، جوانمردی ها و رشادت های مردمان ایرانی، ایمان راسخ به خداوند و ولایت حضرت امام (ره)، موجب به اجرا در آمدن اقداماتی اساسی و کارساز بوده اند که همه ی این ها، جز در سایه ی لطف خداوند منان و دین مبین اسلام ممکن نمی شد. امید است که نسل های بعد، همواره با حفظ ارزش های دفاع مقدس و انقلاب شکوهمند اسلامی، پیکر سرزمین پر افتخارشان را از گزند دشمنان بدطینت این مرز و بوم، محفوظ بدارند.

منبع: دریا/ هرمزگان

این مطلب، در تابستان ۱۳۹۳، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved