هستی دفتری: سرطان در كشورهاي توسعه يافته دومين، و در كشورهاي در حال توسعه چهارمين و در ايران سومين علت مرگ و مير محسوب مي شود. به طوري كه از هر چهار نفر، يك نفر در طول زندگي خود دچار سرطان خواهد شد. چيزي كه سرطان های مختلف را از همديگر متمايز ميكند تنها شكل ظاهري بروز آن هاست نه ماهيت سرطان ها. پس بهترين راه در مواجهه با اين بیماری این است كه یاد بگیریم از عواملي كه سبب ايجاد آن ميشوند دوري کنیم و از بروز آن پيشگيري كنيم. چرا که تفاوتي نميكند چه نوع سرطاني مدنظر باشد، مهم نوع پیشگیری و نحوه ی مواجهه با آن است. موفقيت آميزترين شيوه پيشگيري، پرهيز کردن از تماس با عوامل سرطانزا است که این عوامل در رابطه مستقیمی با سن، جنس، نژاد، ژنتیک، محیط، مواد مخدر، سیگار و بسیاری موارد دیگر دارد. ممکن است کنترل آن ها امکان ناپذیر یا بسیار سخت باشد. اما موردی که شاید بتوان آن را کنترل کرد تا منجر به سرطان نشود، عوامل روحی است. در طب روان تني اعتقاد بر اين است كه بين روان و جسم نوعي ارتباط و اتحاد وجود دارد. به گونه ای كه عوامل تنيدگي آور در پيدايش تمام بيماري هاي جسمي نقش بسزايي دارند. اين تاثير در ارتباط با انواع سرطانها نيز تا حدودي مد نظر پژوهشگران قرار گرفته است كه از ميان اين عوامل تنيدگي آور مي توان به عواملي از قبيل مرگ همسر، طلاق، مرگ يكي از اعضاء خانواده، بيماري و تغييرات شغلي اشاره كرد. سيستم غدد داخلي بدن نيز نسبت به حوادث زندگي و حالات رواني بسيار حساس بوده و تاثيري مهم بر فرآيندهاي ايمني مي گذارند. عوامل استرس زايي كه تغييرات هيجاني در موجود زنده به وجود مي آورند، سبب ترشح سريع ACTH و به دنبال آن موجب آزادسازي كورتيكوستروئيدها از آدرنال مي شوند. محققين دريافته اند كه كورتيكوستروئيدها معمولا سبب كاهش فعاليت سيستم ايمني بدن خواهند شد. بنابراين آزادسازي كورتيكوستروئيدها به دنبال رويدادهاي استرس زاي زندگي مي تواند ایجاد بيماري هاي جسمي بخصوص بيماري هاي مرتبط با سيستم ايمني مانند سرطان را تسريع نمايند. به عنوان مثال تحقیقات نشان داده است 30 درصد افرادی که مبتلا به بیماریهای روحی هستند به سرطان پستان مبتلا می شوند. فشارهای عصبی به کاهش امید در زندگی و اضطراب، منجر میشود. دكتر بوچانون يكي از پژوهشگران دانشگاه پسيلوانيا طي تحقيقاتي به اين نتيجه رسيد كه در طول مدت ده سال، مرگ و مير افراد بدبين نسبت به افراد خوش بين بيشتر بوده است. درسال 1998 ميلادي در تحقيقي كه توسط Rabin, Cohen صورت گرفت، شواهد كلينيكي در بيماران، حقايق بالا را تصديق نمود.
مطالعات انجام شده از سوي دانشمندان دانشگاه اينديانا در آمريكا نشان داده است كه افراد مبتلا به اختلالات روحي در سنين جواني بيشتر در معرض ابتلا به سرطان قرار دارند. در اين شرايط امكان ابتلا به سرطان هاي مهم از قبيل تومورهاي مغزي و سرطان ريه بسيار افزايش مييابد. در اين مطالعه، محققان دپارتمان هاي پزشكي روانپزشكي و طب داخلي از كالج اين دانشگاه بيش از 700 هزار بيمار سرطاني را مورد بررسي و آزمايش قرار دادند. بررسي ها نشان داد كه در حدود 10 درصد از اين بيماران 6 ماه پيش از مشاهده اولين علايم ابتلا به سرطان دچار مشكلات روحي و رواني بودهاند. همچنين، بر اساس بخش ديگري از اين پژوهش ها ميزان كشيدن سيگار در جوانان مبتلا به اختلالات روحي بسيار زياد است كه اين امر موجب افزايش نرخ بروز سرطان ريه در ميان جوانان ميشود.
دكتر محمدرضا قوام نصيري رييس مركز تحقيقات سرطان در دانشگاه علوم پزشكي مشهد چندی پیش در یک مصاحبه گفته بود: طبق تحقيقات جديد، استرس مهمترين عامل بروز سرطان در انسان شناخته شده است. فشارهاي رواني و استرس با تحت تاثير قرار دادن سيستم ايمني بدن زمينه بروز سرطان را در انسان تشديد ميكند.
دانشمندان دانشکده پزشکی دانشگاه ویک فارست نیز برای اولین بار گزارش کرده اند که هورمون استرس، اپی نفرین، باعث بروز تغییراتی در سلول های سرطانی سینه و پروستات می شود که ممکن است آنها را به مرگ سلولی مقاوم کند. بر این اساس استرس هیجانی در ایجاد سرطان نقش دارد و موجب کاهش تاثیر داروهای ضد سرطان خواهد شد. سطوح اپی نفرین که توسط غدد آدرنال تولید می شوند در پاسخ به استرس افراد به شدت افزایش می یابد و می تواند پیوسته با پایدار ماندن وضعیت استرس زا و افسردگی، در سطح بالای خود باقی بماند. هدف مطالعه اخیر تعیین ارتباط مستقیم بین هورمون های استرس و تغییرات سلول های سرطانی بود. در حالی که ارتباط بین استرس و سرطان پیشنهاد شده، مطالعات در گروه های مختلف نتایج متناقضی را بدست داده اند. محققان با مطالعه سلول های سرطانی سینه و پروستات در آزمایشگاه دریافته اند پروتئینی به نام bad که باعث مرگ سلولی می شود، وقتی سلول های سرطانی در معرض اپی نفرین قرار می گیرند غیر فعال می شود. اگرچه ارتباط بین استرس و سرطان پروستات کاملا مشخص نشده است، اما مطالعات جدید نشان می دهد سرطان پروستات در مردانی که داروهای مسدود کننده های بتا مصرف می کنند، کمتر اتفاق می افتد. این داروها موجب توقف اثرات اپی نفرین می شود. پزشکان به بیماران تحت درمان توصیه می کنند جهت جلوگیری از اثرات منفی استرس حتی الامکان در کنترل آن بکوشند.
يافته هاي تحقيقاتي به اين نتيجه رسيده اند كه تنشهاي مزمن و مكرر با كم شدن عملكرد سيستم ايمني رابطه مستقيم دارد. به عنوان مثال در يكي از اين مطالعات كه روي 23 نفر داوطلب انجام شد روش كار بدين صورت بود كه اين افراد به صورت مصنوعي در شرايط خاص استرس زا مثل برگزاري امتحان قرار گرفتند. در مقايسه با اين گروه، گروهي در شرايط آرامش يا Relaxation قرار داده شدند. هر دو گروه تحت بررسي برخي از فاكتورهاي مربوط به عملكرد سيستم ايمني، در مدت زمانهاي ذكر شده قرار گرفت. نتايج تفاوت هاي واضحي را بين سيستم ايمني اين دو گروه نشان داد. به اين صورت كه مواقع بروز نگراني و اضطراب، ميزان گلبولهاي سفيد خون و احتمال حضور برخي ويروسها در بدن بالا ميرود و بسياري از فاكتورهاي ايمني دچار تغيير يا نقصان در عملكرد ميشود. در مقابل، گروهي كه در شرايط آرامش و آسودگي خاطر براي مدت زمان معين قرار گرفتند، برخي از فاكتورهاي موجود در سيستم دفاع ايمني بدن آن ها افزايش يافته بود. علاوه بر اين، مطالعات ديگر نيز نشان داده كه ميزان فعاليت و تعداد سلولهاي “آن كي” پس از استرسهاي رواني كوتاه مدت و آني، مثل پرش با چتر نجات، زد و خورد، كشمكش حسابهاي ذهني پيچيده و غيره به سرعت افزايش مييابد. اين مطالعه گویای این نکته است كه سيستم ايمني به سرعت عليه عامل استرس زا عكسالعمل نشان ميدهد، اما در مقابل، در موارد استرس هاي مزمن و طولاني مدت، همانند اختلافات فردي، بيماري، ترس مزمن، مرگ عزيزان، طلاق، نااميدي و افسردگيهاي طولاني مدت، ميزان عملكرد مثبت سيستم ايمني از جمله تعداد و فعاليت سلولهاي “آن كي” دچار نقصان ميشود.
اضطراب و استرس نه فقط در بروز سرطان، بلکه در درمان آن نیز به شدت اختلال ایجاد می کند. در صورت مراجعه ی دیر هنگام بیمار سرطانی به پزشک، بیمار دچار احساس گناه و سرزنش می شود که این احساسات باعث تضعیف نیروی روانی، مقاومتی و سلامتی بیمار میشود و متاسفانه برخی پزشکان نیز با سرزنش بیمار، احساسات منفی را در او تقویت میکنند. بیشتر بیماران به محض اطلاع از بیماری خود دچار سردرگمی، وحشت و نگرانی می شوند. این عوامل موجب عدم تصمیم گیری در بیماران و قرار دادن مسوولیت بیماری به عهده دیگران می شود که این افراد با کمک روانشناس پس از مدتی بر خود مسلط می شوند.
به گفته دكتر ديپاك چوپرا دركتاب «شفاي كوانتومي»: به خوبي روشن است در يك جو منفي، توانايي بهبودي و شفا به ميزان زيادي كاهش مي يابد. براي مثال افراد افسرده نه تنها بازتاب هاي ايمني بدنشان كاهش مي يابد، بلكه توانايي DNA آن ها براي خود ترميمي ضعيف ميشود. پس شايد وقت آن رسيده باشد كه با تمام وجودتان سعي كنيد غم گذشته را نخوريد كه غم گذشته همان افسردگي است و همين طور سعي كنيد غم آينده را از خود دور كنيد كه غم آينده چيزي جز استرس و اضطراب نيست، و مطمئن باشيد آنچه در زندگي به طور قطع لازم است عشق و محبت است، بقيه چيزها فقط مفيدند.
این مطلب، در پاییز ۱۳۹۳، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.