عاشقانه‌ای از نجمه زارع

خبر به دورترین نقطۀ جهان برسد…


•••
خبر به دورترین نقطۀ جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد؟
چه می‌کنی اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست‌ترش داشته، به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطۀ جهان برسد
گلایه‌ای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هق‌هقِ تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه…! نفرین نمی‌کنم… نکند
به او -که عاشق او بوده‌ام- زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved