کسانی که با تاریخ ادبیات فارسی در ایران آشنا هستند میدانند شعر عرفانی یکی از مهمترین وجوه و موفقترین گونههای ادبی این تاریخ است. نخست باید یادآور شد این گونۀ ادبی بهخودی خود از ممیزهها و مشخصههای شعر فارسی و ادبیات ایرانی است و همتای قدرتمندی در دیگر زبانها و سرزمینها ندارد. دو دیگر آنکه این شعر توانسته فرازمندی، برتری، محبوبیت و مقبولیت بالایی را در بین مخاطبان عمومی و همچنین مخاطبان خاص ادبیات فارسی به دست بیاورد…
و اسماعیل میدانست آن چاقو نمیبرد
که صیادی که من دیدم دل از آهو نمیبرد
کدامین بارگاه است این، کدامین خانقاه است این
که در اینجا نفس از گفتن یاهو نمیبرد؟
دلا دیوانگی کم نیست، شاید عشق کم باشد
اگر زنجیرها را زور این بازو نمیبرد…
یادداشتی از حسن صنوبری بر مجموعهشعر «عشق سوزان است» سرودۀ مهدی جهاندار. این پادکست، در تابستان ۹۸، با اجرا و ساخت المیرا شاهان، منتشر شد.