«نقل گیتی» یک رمان با صفحات کم اما با تصاویر و خردهداستانهای زیاد است که در پستوی هرکدام تجربههای شخصی و انسانی خانه کرده است. خوشخوان و پرکشش و البته معناگرا و پر محتوا و عمیق. «سهیل» که در جمع سربازان صدام به عنوان نیروی احتیاط فراخوان شده و در خط مقدم قرار است با ایرانیها بجنگد، با برخی آدمها ارتباط میگیرد و فضا را مهیا میکند تا از جمع نیروهای صدام فرار کند و به ایرانیها بپیوندد.
گل زیباست و البته عمرش کوتاه است. گل شقایق یا بهقول ما مشهدیها «گل دخترو» عمرش از بیشتر گلها کوتاهتر است. روزهای اول زندگی خیلی سعی کردیم زمانی که شقایقها باز میشوند، برویم کوه و دشت و آنها را از نزدیک ببینیم. یکی دو سال اول که فروردین و اردیبهشت هردومان جبهه بودیم و نشد. سومین سال زندگی و شاید یکیدو سال بعدش هم که من مشهد بودم، تو نبودی.
بالاخره بعد از چند سال توانستیم یک اردیبهشتماه را دریابیم و با هم راه بیفتیم طرف کوههای خلج مشهد …
یادداشتی از اکبر صحرایی بر رمان «نقل گیتی» نوشتۀ محمد خسرویراد. این پادکست، در تابستان ۹۸، با اجرا و ساخت المیرا شاهان، منتشر شد.