مهدی و دشمنانش؛ فراماسونری

فراماسونری؛ ابهام یک توطئه

احمد تقدم: بی شک شما پیش از این با نام “فراماسونری” بسیار برخورد کرده اید. نامی که شنیدنش ابهام، سوال ها و بعضا ترس های زیادی را به همراه دارد. سازمانی که در سرتاسر جهان نفوذ کرده است و بی صدا مجموعة دین داران و وطن پرستان را به خود جذب می کند. بیشترین داستان ها در مورد فراماسونری، ریشه در ابهاماتی دارد که گویا این سازمان خود خواسته به آنها دامن می زند، تا رازآلودگی عجیبش، ذهن کنجکاو آدمی را به جستجو و دام یک شستشوی مغزی سوق دهد. اما این بازی از کجا شروع می شود؟ باور کنید که حتی تاریخِ دقیقِ تشکیل انجمن و شروع فعالیت های این گروه مورد تایید همگان نیست. نه تاریخ به روز، بلکه حتی یک قرن! اگرچه اولین و بزرگترین ابهام در این تشکل، اعضای آن هستند که عموما ناشناخته اند، و حتی عضویت در این سازمان را به صورت رسمی نمی پذیرند. در دایره المعارف فلسفه رمز و سر و فرا روانشناسی نوشته شده است که فراماسونری، جنبشی سری تشکیل شده در قرن هفدهم میلادی است. اما عرفان ثابتی، پژوهشگر جامعه شناسی دین در دانشگاه لنکستر می گوید: “پیشینۀ برخی از متون ماسونی به قرن چهاردهم میلادی می رسد و شواهدی مبنی بر تاسیس لژهای ماسونی در انگلستان و اسکاتلند در قرن شانزدهم میلادی وجود دارد با این حال شکوفایی فراماسونری در قرن هجدهم میلادی رخ داد که یکی از علل آن رواج ایدۀ اخلاقیات جهانشمول در عصر روشنگری بود”.
خاستگاه واژه ی فراماسونری دو روایت دارد؛ برخی معتقدند این واژه یعنی Freemason (فراماسون) – به معنای بنّا یا معمار آزاد است، و اینکه این به چه معنی است خود دو معنی می دهد، یکی اینکه اولین انجمن را معماران بنا کردند، و دیگری باوری دینی است: مطابق با آیات قرآن، شیاطین از جن و دیو که به اسارت سلیمان نبی علیه السلام درآمده بودند، برای او بنّائی و غواصی می کردند (سوره ص). و ظاهراً معماران و بنایان چیره دستی نیز بوده اند. در شاهکار معماری آنها همین بس که: وقتی بلقیس به کاخ سلیمان وارد می شود، صیقل سطح مرمرین کف تالار قصر به حدی بوده است که او تصور می کند نهر و برکه ای از آب است و لباس خود را بالا می گیرد تا خیس نشود! (سوره نمل) این معماران و بنّاهای چیره دست اگرچه صاحب ذوق و سلیقه زیادی بوده و در ساخت و ساز برای سلیمان دست به شگفتی می زدند، ولی همواره از اینکه در بند و اسارت سلیمان بودند، در رنج و عذاب بسر می بردند. به همین دلیل زمانیکه خبر مرگ سلیمان را شنیدند، به سبب آزادی و رهائی که با مرگ وی نصیب آنها شده بود از شدت خوشحالی فریاد زدند: “ما آزادیم! اکنون، ما معماران آزادیم!” و اما روایت دوم می گوید واژه فراماسونری احتمالاً از freestone mason به معنی بنّای آزاد در انگلیسی و یا franc mason به معنای بنّای فرانسوی در فرانسوی گرفته شده است.
درست معلوم نیست که فعالیت های فراماسونری به چه حوزه هایی محدود می شود، این خود عامل وهم برانگیز دیگری است. این سازمان تعریف مشخص و جامع و کاملی از فعالیت ها و اهداف خود ارائه نمی کند. از طرفی فراماسونرها مدعی اند که با شعار “آزادی، برابری، برادری” به انقلاب ها و مقابله با حکومت های دیکتاتوری می پردازند. گفته می شود که فراماسون‌ها نقش بزرگی در انقلاب آمریکا در سال‌های ۱۷۷۵-۱۷۸۳ علیه استعمار انگلیس، در انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ علیه نظام اشرافی فرانسه داشتند. همچنین آموزه‌های فراماسونری نقش کلیدی در ایدئولوژی انقلاب آمریکای جنوبی بر ضد استعمار اسپانیا به رهبری سیمون بولیوار داشت. اما این نقش چطور و توسط چه کسانی ایفا شده است را کسی نمی داند. از طرفی دیگر، باورهای دینی این گروه هرگز به طور شفاف مشخص نشده است. منتقدان مذهبی، ملی گرا، و منتقدان سیاسی، گروه های عمده مخالف با این سازمان را تشکیل می دهند؛ البته به جز یهودیان. بسیاری از مخالفان، فراماسونری را منشعب از صهیونیسم می دانند. به عنوان نمونه، ماده ۲۸ میثاق‌نامه حماس عنوان می‌کند که «فراماسونری از صهیونیسم دستور می‌گیرد».
برخی در نقد کتاب دیالوگ ماسونی اثر دکتر ایشین داغ، فراماسونر ترک، دشمنی با دین را از طرف فراماسونرها محکوم می کنند و می گویند مطالب نقل شده از کتاب دیالوگ فراماسونری، سیر استحاله فرهنگی اعضای تشکیلات فراماسونری را آشکار می کند. این سیر از ادعای آزادی مذهب آغاز می شود، با رسیدن به عقاید مشترک تداوم می یابد و با نفی مذهب و جایگزینی عقل و علم گرایی به جای آن به پایان می رسد. در بخشی از این کتاب نوشته شده است: “ماسونی به ایمان و عقاید شخصی هیچ برادری مداخله نمی کند. هر ماسون برابر تمنیات روحی خود، دینی را پذیرا می شود. در این خصوص آزادی کامل دارد. در افکار سیاسی نیز وضع به همین منوال است. ما در فراماسونری این طرز شروع را قبول داریم. ولی در مراحل بعدی و با گذشت زمان و پیشروی درجات فراماسونی موافق با تکامل تدریجی و احراز هویت فراماسونری در رسیدن به عقاید مشترک هستیم. از نظر ما، فراماسونری، نمونه های گوناگون انسانی را در بر می گیرد و با القای اصول و پرنسیب های اصلی آنان را پرورش داده و بار می آورد، می تراشد و صیقل می دهد، متحول می کند، و آنان را برای رسیدن به حکمت و عرفان یاری می کند. فراماسونری دارای نظام، آداب و عصاره ای است که در نتیجه دکترین فراماسونری حاصل می شود. برای کسانی که به ساحل عرفان رسیده اند، دیگر عبارت تولد ادیان مفهومی ندارد. آن ها بر ماورای دین مسلط شده اند. از نظر آنان وابستگی به دین و مذهب خاصی بی مورد است”. با این همه این سازمان علنا جنبشی لیبرال بوده‌ است با گرایش های حکومت سکولار. دشمنی این انجمن با مذاهب و آیین ها به صورت غیر رسمی آشکار است. علی الخصوص با باورهای انتظار منجی عالم. با نگاهی به عملکرد حکومت های سکولار و ضدیت آنها با باور به ظهور منجی با توجه به نفوذ و قدرت اعضای این گروه در حکومت های سکولار، رسیدن به چنین نتیجه ای سخت نیست.
در نهایت، نماد ها و نشانه های مبهم فراماسونری، بیشترین ابهام و شک را بر می انگیزند. نمادهای “چشم جهان بین”، “گونیا و پرگار”، “ستاره شش گوش”، “ستون سنگی با نوک هرمی” از جمله این نماد ها هستند که اگر چه در بسیاری ادیان، این نماد ها متعلق به کافران و مرتدان و بعضا شیطان پرستان است، هیچ جوابی در نفی این موارد از طرف فراماسونرها داده نشده است. مراجع و اندیشمندان مسلمان دشمنی ها و عناد های بی پاسخ بسیاری را در این نماد ها تحلیل کرده اند.
در ایران نقدهای بسیاری بر این سازمان گفته یا نوشته شده است. اولین فراماسونری در ایران به دوران ناصر الدین شاه قاجار برمی گردد. میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، نخستین انجمن نوین سیاسی اجتماعی ایران را در سال ۱۲۷۵ یا ۱۲۷۶ قمری بنیان نهاد و آن را فراموشخانه نامید. ریاست افتخاری انجمن که خود با اجازة ناصرالدین‌شاه تأسیس شده بود، با شاه بود و اعضای آن از قشرهای متفاوتی بودند. در دوره محمدرضا پهلوی برخلاف دوران رضاشاه با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان، لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تاسیس شد و نفوذ فراماسون‌ها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت. هرچند هیچ‌یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسون‌های سرشناس بودند. بعد از انقلاب اسلامی، فراموشخانه به عنوان مامور مخفی انگلیس و صهیونیسم شناخته و تعطیل شد. در سال های اخیر هم سخنرانی ها و نوشته های بسیاری در نقد و مقابله با فراماسونری تهیه شد، و هر کسی از زاویه ای این گروه را تهدیدی علیه دین، و آزادی و وطن پرستی دانسته است. با جستجوی کوتاهی در صفحه های مجازی، به راحتی به این مطالب دست خواهیم یافت.
مراحل پیوستن به سازمان فراماسونری، عضویت، آیین ها، مراتب پیشرفت، جلسات سری، فعالیت ها و … شاید یک طرح خود خواسته است برای جلب توجه و تزریق این تفکر که نفوذ و قدرت سازمان آنچنان است که هیچکس توانایی شناخت و دسترسی به سازمان را ندارد، مگر کسانی که در آیین ها قبول شوند و افتخار بزرگ عضویت نصیبشان شود. این ها حربه های زیرکانه ای است که نباید آن را فراموش کرد. اگر چه چنین مطالبی به صورت رسمی منتشر نشده است، اما از آیین های عضویت در برخی لوژ های فراماسونری شامل اعلام دشمنی با دین، و تلاش به براندازی حکومت های دینی و اعلام آمادگی برای دشمنی با منجی عالم و مبارزه با ایشان است. شاید به دلیل همین توطئه هاست که فراماسونری کوچکترین ردی از فعالیت های خود بر جای نمی گذارند. توجه بیش از حد به چنین وضعیتی، خواست خود آنهاست تا نامشان بیش تر و قدرتشان بیش از آنچه هست در اذهان تصویر شود. در عین حال بی توجهی و کمبود اطلاعات و ابهام پراکنی هم ضرربار خواهد بود. با اندکی توجه، هشیاری، و جمع آوری اطلاعات ریز و درشت از هر دو طرف، می شود به نتایج معقول تر و اثرات بهتری در زمینه چگونگی برخورد با چنین پدیده ای دست یافت.

این مطلب در پاییز ۱۳۹۳، به سفارش مؤسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved