رادیو شعر و داستان

نی‌نوای بقیع – شعری از ناصر فیض

 

قسمت هشتم.

روزگاری دلم پر از غم بود
هرچه می‌خواستم فراهم بود
داشتم باغ حیرتی سرشار
چشمم آیینه‌دار شبنم بود
هر خیالی به غیر خاطر دوست
در دلم می‌نشست، مُبهم بود
دل به سستی به دست غم دادم
رشته مهرِ دوست محکم بود
حیف شد در ترازوی کرَمش
بار سنگین جُرم من کم بود
این‌که ما را به توبه عادت داد
اولین اشتباهِ آدم بود

دادم آیینه را به دستِ دلم
خود شدم باعث شکستِ دلم

شعله‌وارم، زبانه ای دارم
داغ‌دارم، نشانه ای دارم
جان زهرا، به عشق توست اگر
ناله‌ها را بهانه ای دارم
هم‌نوا با ترنمِ دلِ خون
نینوایی ترانه ای دارم
بی تو گم در مسیر طوفان‌ها
با تو اما کرانه ای دارم
می‌توانی بپرسی از مهتاب
ناله‌های شبانه ای دارم
تا سحر با ستاره‌های صبور
قصه از تازیانه ای دارم

قصه از تازیانه ای که هنوز
بر تن عشق می‌خورد شب و روز

خواست آتش مرا که آب شوم
در تب و تاب غم کباب شوم
اگر آتش زبانه غمِ توست
دوست دارم در آتش آب شوم
عاشقم، از بلا نپرهیزم
تا ابد هم اگر عذاب شوم
ذره‌ام در پناه سایه تو
می‌توانم که آفتاب شوم
آمدم تا حریم خانه تو
شاید از محرمان حساب شوم
اولین فصل عشق را خواندم
عنقریب است لاکتاب شوم

روسیاهم، عنایتی، زهرا
بی‌پناهم، بگیر دستم را

به حسینی که زاده زهراست
دو جهان در اراده زهراست
عشق با‌ آن شکوهِ بی‌مانند
عضوی از خانواده زهراست
خیمه نُه فلک از آن بر پاست
که به پا ایستاده زهراست
این سبک‌سیرِ شعله‌ور ، خورشید
تا ابد مست باده زهراست
چرخ گردون به دوستی سوگند
که دل از دست داده زهرا‌ست
آن‌چه شرحش همیشه دشوار است
زندگانی ساده زهراست

وصف او چون کنم که زهرا کیست؟
شعر من لایق ثنایش نیست

در این قسمت می‌شنوید: سخنرانی حاج آقا فاطمی‌نیا، شعری از ناصر فیض با صدای المیرا شاهان، مداحی دکتر میثم مطیعی.
زمستان 95، همزمان با ایام فاطمیه، برنامۀ نِی‌نوایِ بقیع از سوی رادیو شعر و داستان، منتشر شد. سازندۀ این پادکست المیرا شاهان است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved