شبهای طولانی زمستان بود. بابا از سر کار، مامان از خرید روزانه و ما بچهها از مدرسه میآمدیم. کنار بخاری یا زیر کرسی مینشستیم، درس میخواندیم و سریال «امیرکبیر»، «بوعلیسینا» و یا «سالهای دور از خانه» را میدیدیم. بعضی شبها صدایی آشنا شبهای سردمان را گرم میکرد. تق! تق! تق! صدای عصایی که به موزاییکها میخورد…
در این پادکست، یادداشتی از مریم کوچکی میشنوید که در شمارۀ ۳۷۰ و ۳۷۱ (دی و بهمن ۹۹) ماهنامۀ سلام بچهها به چاپ رسید.
گوینده و سازندۀ این پادکست، المیرا شاهان است.
2 دیدگاه دربارهٔ «سرزمین قصهها»
سلام.شب شما بخیر. من، مریم کوچکی هستم. امشب این پادکست رو شنیدم. ممنون از شما و صدای زیباتون
سلام و وقت بهخیر. زنده باشید. ممنون از نوشتۀ زیبای شما. از پیام ارزشمندتان سپاسگزارم.