تاثیر رسانه بر فرهنگ روستانشینان

تروای رسانه در قلعۀ روستا

محمدرضا رحمانی: اجتماع روستایی معمولا دچار نوعی انزوای فرهنگی بوده است. کمبود راه های ارتباطی و دور بودن از شهرها باعث شده که ارزش ها و هنجارهای روستا همواره در حصاری محفوظ و باقی بمانند. این اجتماع به دلیل همین محدودیت ها و البته روحیه ی اطاعتی که بین افراد وجود داشت دارای سازگاری و همرنگی منحصر به فردی بوده است. دلیل اینکه از افعال گذشته استفاده می کنیم به این خاطر است که شرایط به همین صورت باقی نمانده و تغییر کرده. شرایطی که “Community” یا اجتماع روستایی را به حدی تغییر داده است که به راحتی می توان از آن، رسیدن به “society” یا جامعه روستایی را برداشت کرد. در اجتماع روستایی، خانواده یا گروه خویشاوندی واحد پایة سازمان اجتماعی بوده اند، کنترل اجتماعی در خلال روابط خانوادگی یا همسایگی وجود داشته است، انسجام اجتماعی بالا بوده و کنش های اجتماعی بین افراد، سطحی. دیری نپایید که همین اجتماع روستایی با آمدن پدیده ای به نام رسانه به جامعه روستایی تغییر ماهیت داد. جامعه ای که در آن کنترل اجتماعی طوری دیگر معنا می شود و روابط به صورت پیچیده و رسمی هستند. البته مبتنی بر نیاز های افراد. به طور کلی روابط سنتی بین افراد روستا با ظهور رسانه شکل مدرن پیدا می کند.
تروای رسانه در قلعة روستا در واقع همان شبیخون فرهنگی در روستا است. روستائیانی که به نوعی فریب رسانه به معنای تهاجم را خوردند و از ابعاد منفی آن تاثیر پذیرفته و سبک زندگی اجتماعی و فرهنگی خود را به مهاجم باختند. این جمله تحویلآ مصداق همان خود باختگی فرهنگی ست. رسانه ای که ذاتا می توانست رسالت اطلاع رسانی و خبرگزاری اش بر دیگر جنبه هایش فزونی پیدا کند، امروزه نه تنها در روستاها بلکه در خود شهر ها هم آفت جان خانواده ها گشته است و بنیان خانواده ها را سخت تهدید می کند.

رسانه عامل تغییر سبک زندگی روستائیان
رسانه و تاثیراتش با طی کردن یک سیر تدریجی سبک زندگی روستایی را تا حدی مدرنیزه کرده که حتی بعضا مشاهده می شود افراد الگوهایی را برای زندگی خود انتخاب کرده اند که نه تنها در فرهنگ ایرانی ارزش محسوب نمی شود بلکه در فرهنگ غربی هم جایگاهی ندارد. بررسی این تاثیرات در جامعة روستایی ایران بسیار تاسف بار است. رسانه باعث تغییر نوع نگرش مردم روستا به زندگی شده است. تبلیغات، فیلم ها و سریال های تلویزیونی که در بستر جامعه شهری اتفاق می افتند، با نمایش زندگی خوش رنگ و لعاب شهری، مردم روستا را به این فکر انداخته است که برای رسیدن به آن سبک زندگی باید مولفه هایی را در خود ایجاد کنند. اولین گامی که با وجود سختی می تواند در تصمیمشان موثر باشد قرار گرفتن در فضای شهری ست. بنابراین دست به مهاجرت می زنند و اینگونه است که رسانه در رشد مهاجرت روستائیان به شهر تاثیر گذار است. اما برای خیلی از روستائیان امکان مهاجرت واقعا وجود ندارد، پس سراغ دومین راه می روند که الگوبرداری و شبیه سازی ست. به طور مثال، زن و مردم روستایی در تلویزیون به عنوان یک رسانه ی محوری مشاهده می کنند که زن و مرد شهری دارای یک فرزند هستند و هر دو کارمند، همان یک فرزندشان هم در مهدکودک در حال بزرگ شدن است. ابتدا به ساکن این زن و مرد روستایی چه تصمیمی می گیرند؟ تصمیم می گیرند که یک فرزند بیشتر نداشته باشند و از فرزندان بیشتر جلوگیری می کنند. بنابراین رسانه در کاهش نرخ موالید و رشد جمعیت روستا می تواند تاثیر گذار باشد. (طبق آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران از سال 85 تاکنون- جمعیت روستایی 10 درصد کاهش یافته است و اگر این نسبت بدون تغییر تا 5 سال آینده باقی بماند، در دهه 1385 تا 1395 کاهش 20 درصدی جمعیت روستایی کشور را شاهد خواهیم بود. این در حالی است که در 3 دهه اخیر کاهش جمعیت روستایی همواره 6 الی 7 درصد بوده است). در ادامه همین زن روستایی با الگو برداری از زن شهری کم کم وظایف مادری اش را هم رها می کند؛ چون علاقه مند است برای رسیدن به یک منزلت اجتماعی بالاتر، همانند آن زن کار کند. با تصمیمش برای اشتغال عملا جایی برای تربیت فرزند در ذهن خودش باقی نمی گذارد، پس فرزندش را هم به مهدکودک می فرستد. بنابراین عملا سبک زندگی زن روستایی شبیه زن شهری می شود. دغدغه ها، انگیزه ها و اهدافش نسبت به زندگی تغییر می کند. در بُعد دیگر به راحتی می توان تاثیر رسانه را در قشر جوانان روستایی مشاهده کرد. دختران روستا با جدیت تمام درس می خوانند و وارد دانشگاه شهرهای بزرگ می شوند. به تدریج با ارتقای سطح تحصیلاتشان نوع نگاهشان به زندگی تغییر می کند و به راحتی گذشته، تن به ازدواج نمی دهند؛ چرا که توقعاتشان بالاتر رفته است. بنابراین رسانه در افزایش سن ازدواج هم تاثیرگذار است. در طرف مقابل هم ماجرا از همین قرار است پسر روستایی برای رسیدن به موقعیت های بهتر در زندگی برای به دانشگاه رفتن تلاش می کند تا بتواند با تحرک اجتماعی، طبقه ی اجتماعی خویش را در جامعه بالا ببرد.
یکی دیگر از تاثیرات رسانه بر مولفه های فرهنگی روستا بُعد معماری و نحوة ساخت و سازها است. برای مثال، در مناطق معتدل و بارانی شمال کشور که اغلب خانه ها با توجه به شرایط آب و هوایی حالت شیروانی و سقف چوبی داشته، ساختمان هایی ساخته می شود که هیچ سنخیتی نه با آن منطقه بلکه نه با فرهنگ ما دارند. انسان های خودباخته چشم انداز طبیعی کشور را برای رسیدن به اهداف مادی خود تخریب کرده و دست به ساخت و ساز خانه هایی تماماً مدرن می زنند. در خانه هایی که حریم مشخصی ندارند با هر نوع پوششی مشغول قدم زدن می شوند و بستری مناسب برای بروز انواع فسادها را ایجاد می کنند.

تاثیرات مخرب رسانه بر اجتماع و فرهنگ روستا
با ظهور رسانه های جدید راه های تازه ای هم برای گمراه کردن افراد بوجود آمد. یکی از این رسانه های بسیار خطرناک که از قضا با استقبال زیادی از سوی مردم چه در شهرها و چه در روستاهای ایران مواجه شد، ماهواره بود. این استقبال به قدری زیاد بوده است که کافی ست شما در پشت بام یک روستای دور افتاده بایستید و نظاره گر آن ها باشید. از آنجا که جامعه ی هدف ما مردم روستا هستند به تاثیرات این رسانه ی مخرب که البته بعضا در شهرها هم شاهد آن ها هستیم اشاره خواهیم کرد. 1. گسترش فحشا و بی بند و باری های جنسی در بین جوانان با نمایش آثار مبتذل در شبکه های ماهواره ای 2. افزایش آمار طلاق با گسترش روابط نامشروع و آزاد از طریق تبلیغ در همین شبکه ها 3. ترویج و تبلیغ بی حیایی بین زنان و مردان روستا 4. تغییر نوع پوشش ظاهری خصوصا حجاب بین خانم های روستایی 5. ریختن قبح خودآرایی زنان و دختران در مکان های عمومی روستا و … . متاسفانه امروزه ماهواره در روستاهای ایران باعث افزایش آمار فسادهای اخلاقی در بین نوجوانان شده که نتیجة آن کاهش سن بلوغ در بین دختران و پسران است. این موضوع زنگ خطر جدی برای فرهنگ مردم روستاست؛ زیرا آسیب های اجتماعی دیگری را به دنبال خواهد داشت.
رسانه ی جدید دیگری که تاثیرات مخرب فراوانی بر فرهنگ جامعه روستایی گذاشته است، اینترنت نام دارد. این رسانه با اینکه منبع عظیمی از داده ها و اطلاعات مفید و غیر مفید است، دارای قابلیت های فراوانی ت درحوزة فسادهای اخلاقی است. رسانه ای ست که در فضای مجازی به راحتی می تواند انواع آلودگی های اخلاقی و رفتاری را به جوانان روستا تزریق کند. این رسانه که دایره ی ارتباطاتش وسیع تر از رسانه های قبلی ست، در برخی از موارد شدت ابتذال را به اوج خود می رساند. تمامی حریم های خصوصی و خانودگی افراد را زیر قدم های تکنولوژیک خود له کرده و به ماهیت خانواده به عنوان ابتدایی ترین و اصلی ترین رکن جامعه حمله می کند. در واقع مخرب ترین تاثیر اینترنت همین ورود به حریم خصوصی افراد است. زمانی که این حریم از بین برود بی اعتمادی بین زوج ها بالا رفته و نهایتا بنیان خانواده سست می شود و طلاق افزایش. این سست شدن بنیان خانواده و افزایش طلاق در جامعة کوچک روستایی بستر مناسبی را برای گسترش روابط نامشروع و آزادانه بین مردم فراهم می کند که در آخر لطمه ی جبران ناپذیری بر فرهنگ روستائیان خواهد زد.
برای رهایی یافتن از این بحران های خطرناک، سیاست گذاران کلان فرهنگی، باید از ضرورت مخاطب شناسی در فرآیند رسانه ای آگاه باشند. اگر به این ضرورت مهم اعتنا شود، قطعا ما شاهد تولیدات مناسب با دغدغه و ذائقه ی جامعه هدف خود خواهیم بود. حال می خواهد این جامعة هدف شهر باشد یا روستا.

منابع:
1. گیدنز، آنتونی؛ جامعه‌شناسی، تهران، حسن چاوشیان
2. مرکز آمار ایران

این مطلب، در تابستان ۱۳۹۳، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved