آداب و رسوم و سنت‌های خاص روستاهای شمال کشور (مازندران، گیلان، گلستان)

سرزمین سنت‌های فراموش شده

ماندانا بخشی: در زمانه ی جدید، گسترش شهرنشینی و زندگی مدرن باعث به فراموشی سپاری ِ بسیاری از رسوم و سنت های قدیمی ِ جوامع شده است. وقوع چنین رخدادی، در کشوری مانند ایران – با آن پیشینه ی غنی تاریخی و سنت هایی که در پشت هر کدام اندیشه ای ژرف وجود دارد – ناگوارتر به نظر می رسد. اما در کشور ما، هنوز هم بخش هایی هستند که مردمانشان به حفظ سنت های پسندیده ی ایرانی-اسلامی همت گمارده و به راحتی تسلیم شرایط زمانه ی جدید نشده و آداب و رسوم را به فراموشی نسپرده اند. بله! منظور، روستاهای کشورمان هستند. روستاهایی که خود، در طی سال ها مهد ِ ایجاد و گسترش این آداب و رسوم بوده و هنوز هم از حافظان آن به شمار می روند. هر چند که بسیاری از سنت های ارزشمند ما، حتی در خود روستاها نیز کم کم دارد به دست فراموشی سپرده می شود، اما بسیاری از این رسوم هنوز هم در این مناطق جریان دارند و می توان از روستاها سراغشان را گرفت. شمال کشورمان، خطه ای است که به دلیل داشتن اقلیمی مناسب و زمین های وسیع کشاورزی و آب و هوای مساعد، همواره زندگی کشاورزی در آن رونق داشته است و می دانیم که زندگی کشاورزی در روستاهاست که معنا می یابد و بنابراین، زندگی روستایی در این قسمت از کشورمان همواره مورد توجه بوده و این ناحیه از نقاطی است که با وجود گسترش زندگی شهرنشینی، هنوز هم شمار زیادی از روستاهای کشور در آن واقع شده اند و زندگی اصیل روستایی همچنان در آن جریان دارد.
روستاییان، مردمانی تلاشگر اند که از فرهنگی غنی برخوردارند. بررسی آداب و رسوم رایج در میان روستاییان، جدا از آن که ما را با این فرهنگ اصیل آشناتر می سازد، ریشه هایمان را نیز به ما می شناساند و البته، در مرحله ی بعد، تفکر در چرایی ِ ایجاد چنین رسومی ضروری است. بنابراین، در این گزارش به بررسی سنت ها و آداب و رسوم خاص روستاهای شمال کشور می پردازیم. مواردی که در اینجا به بررسی آن ها پرداخته ایم، آداب و رسومی هستند که در مراسم ازدواج، ماه رمضان، ایام محرم و جشن نوروز به اجرا در می آیند. بدیهی است که سنت های روستاییان تنها به این موارد محدود نمی شوند و ما تنها به گوشه ی کوچکی از آن ها پرداخته ایم.

مراسم ازدواج
ازدواج در روستاهای استان گیلان همچون کارناوالی باشکوه است و هر جا که مراسم ازدواجی در کار باشد، تمام مردم روستا با هم در آن همراه اند و مثل آن است که عضوی از خانواده ی خودشان ازدواج می کند. از جمله رسوم پسندیده ی ازدواج در روستاهای گیلان که در اینجا به آن می پردازیم، مراسم «گیشه بری» است. در اصطلاح، بردن عروس به خانه ی داماد را گیشه بری می گویند که شورانگیزترین قسمت از مراسم عروسی است. در این هنگام صدای سازونقاره، ترانه خوانی و مبارکباد فضا را پر می کند. در مناطق مختلف گیلان مراسم گیشه بری به شیوه های مختلفی انجام می گیرد. در روستاهای شرق گیلان، نهالی را از خانه ی پدر عروس کنده و عروس و داماد، این نهال را با هم در خانه شان می کارند.
اگر راه خانه ی داماد نزدیک باشد، عروس را پیاده می برند و اگر راه دور باشد، مرکبش اسبی مزین و آراسته خواهد بود که البته باید نر و اخته نکرده باشد. در مناطق شرق گیلان (روستاهای کوهستانی دیلمان)، عروس از هر جوی آب روان که بگذرد بخشی از مهریه ی خود را به حضرت فاطمه (س) می بخشد و جمع این بخشش ها را از مهریه ی او کم می کنند. در نیمه ی راه، داماد با دو تن ساقدوش به پیشواز عروس می آید و یک نارنج، پرتقال و سیب یا یک تکه قند به طرف عروس پرتاب می کند که مفهوم برکت خواهی و طلب نیک بختی در آن نهفته است.
مراسم عروسی در روستاهای مازندران نیز با مشابهت هایی برگزار می شود. در استان مازندران هم جشن ازدواج، جشنی همگانی و باشکوه است که از مراحل مختلفی تشکیل می شود. این مراحل عبارت اند از: مراسم خیاط سر (این مراسم در عروسی‌ها انجام می‌شود که در آن به بازی‌های محلی و آواز خوانی مازندرانی می‌پردازند و مردم به شادی پرداخته و در کنار آن به مراسم عروسی می‌پردازند)، حمام دامادی، پخت و پز غذای عروسی (که در محوطه ای باز و سرسبز و توسط تمام زنان روستا انجام می شود)، آماده کردن اسب جهت بردن عروس به خانه بخت، مراسم محلی چکه و سماء در مسیر حرکت به سمت خانه ی عروس (نوعی رقص محلی است)، اجرای رسم نار زنی برای آغاز زندگی مشترک، خواندن دعا توسط یکی از ریش سفیدان قبل از ورود به منزل، مراسم بار برون داماد به خانه ی پدری عروس، اجرای آئین چشم و نظر توسط خانواده عروس و داماد، آئین شیمارون (عسل به دهان مادر شوهر گذاردن توسط عروس)، آئین برکت (عروس با پا زدن به ظرف مسی دانه های برنج را به عنوان برکت به داخل خانه میریزد) و …
در روستاهای گلستان نیز پس از پشت سر گذاشتن مراحل اولیه (شامل خواستگاری، مراسم عروس دیدنان، گذراندن شیربها و حنابندان) مراسم عروسی انجام می گیرد. در روز عروسی همه ی مردم ده دعوت اند و اکثراً از صبح در خانه ی داماد حاضر می شوند و همه کمک می‌ کنند که مجلس به خوبی برگزار شود. ساعت 9 الی 10 داماد را به حمام می‌برند که این از مهمترین بخش های عروسی است. همه برای تماشا به خانه ی داماد می‌آیند. در موقع رفت و برگشت به حمام ساز می‌زنند و موسیقی‌های محلی می‌خوانند. وقتی داماد از حمام بیرون می‌آید، در خارج از حمام، جمع زیادی منتظر او هستند و زنان برایش اسفند دود می کنند. جمعیت با ساز و تنبک داماد را به خانه ی پدرش می‌برند و در آنجا رقص و شادی می‌کنند. بعد از ناهار مهمان ها متفرق می‌شوند و فقط فامیل های نزدیک، در خانه ی داماد می‌مانند. در این روز، عروس در خانه ی پدرش است و خانواده ی عروس هم خود مهمانی دارند. بعد از ظهر از طرف خانواده ی داماد برای بردن عروس می‌آیند. در عصر روز عروسی، جهیزیه ی عروس را می‌برند که جهیزیه ی او شامل لباس و چیزهای دوختنی است و از لوازم خانه و ظرف و ظروف خبری نیست. بعد از آن، مراسم ِ سه ‌روز (پا تختی ِ امروزه) که مختص جوان ترها و البته فقط خانم هاست، برگزار می‌شود که در آن دخترها و نوعروسها برای ناهار نزد عروس آمده و بعد از آن کادوی خود را می دهند و می روند.
در روز بعد که «چهار روز» نام دارد، میانسالان و بزرگترها در مجلس حضور می یابند و مادر عروس هم در این روز به خانه ی عروس می‌آید. بعد از شادی و پایکوبی و صرف ناهار، هدایای خود را می‌دهند و مادر عروس هم به اطرافیان داماد خلعت می‌دهد و مراسم عروسی تمام می‌شود.

مراسم ماه رمضان
با شروع ماه رمضان، در همه جای ایران جنب و جوشی در می گیرد و مردم، در سراسر کشورمان – به دلیل قداست و اهمیت این ماه – رسومی برای بهره گیری بیشتر از ماه مهمانی خدا دارند. شمال کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نیست و مردم این خطه، از نیمه ی شعبان به استقبال ماه رمضان می روند. مردم شمال در ماه رمضان به نذورات و دستگیری از فقیران و افطاری های دسته جمعی توجه خاصی دارند و برای هریک از این رسوم، آداب و آیینی دارند که امروزه بیشتر در روستاها دنبال می شود. آداب و رسوم مردم شمال در ماه رمضان، در اکثر استان های این منطقه، مشابه و تا حد زیادی به هم نزدیک بوده و ریشه هایی مشترک دارند. در اینجا به برخی سنت های به جا مانده در روستاهای شمال در ماه رمضان اشاره می کنم:
روزه‌ سری: رسمی دیرینه در شمال کشورمان رایج است که روزه سری نام دارد؛ كسانی كه برای نخستین بار به سن تكلیف رسیده و روزه گرفته اند، تا زمانی كه از جانب بزرگترها هدیه ای به عنوان روزه سری نگیرند، افطار نمی‌كنند. هدایای بزرگترها معمولاً شامل چادر نماز و طلاجات برای دختران، و پول و انواع نقره‌جات قدیمی برای پسران است.
سحر خوانی: هنوز هم در بعضی از روستاهای شمال، مردم با سحر‌خوانی ِآواز‌خوانان بیدار شده و خود را برای سحر آماده می‌‌كنند. سحر‌خوانان با صدای بلند می‌خوانند: «سحر شد بپا خیز هنگام نماز است» و همسایه‌ها نیز – در صورتی که کسی خواب مانده باشد – با این آواز او را بیدار نموده و برای سحری آماده می کنند.
مراسم وداع با ماه مبارك رمضان: این مراسم از شب 27 ماه رمضان برگزار می‌شود. در این شب‌ها، مداحان و مبلغان دینی، ندای‌‌ «الوداع با رمضان/ الوداع شهر نور و القرآن» را سر داده و با اشعار زیبایی از سرود های محلی با ماه رمضان وداع می‌كنند و برای ورود به ماه شوال و بزرگ‌ترین عید اسلامی آماده می‌شوند.

مراسم ماه محرم
در ایام محرم، در روستاهای شمال کشورمان مانند سایر مناطق ایران، كلیه ی تکیه ها و مساجد از چند روز پیش از شروع ماه محرم سیاه پوش می شوند و از روز اول ماه محرم مراسم عزاداری آغاز میشود. مردم در دسته ها و هیات های زنجیرزنی و سینه زنی به مساجد و تکیه ها می روند و كسانی كه نذر دارند، نذورات خود را از جمله آش خرما، شربت، غذا و … بین مردم پخش می كنند.
در روستاهای شمال کشورمان، مراسم نخل گردانی در ایام محرم معمول است. از روز اول تا هفتم، مردم به عزاداری می پردازند و در روز هفتم، همه ی مردم روستا به كنار نخلی می روند و به آن سلام می كنند. اعتقاد بر این است كه نخل، تابوت امام حسین(ع) است. در روز هشتم، نخل را بیرون می آورند و در محله ها می گردانند. مردم نیز همراه نخل روانه می شوند. به این مراسم اصطلاحا «نخل گردانی» می گویند. كسانی كه نذر دارند در روز هشتم، نهم، دهم، همراه نخل گردانی نذورات خود را بین مردم پخش می كنند. نخل ها را به در هر خانه كه می برند صاحبخانه نذر خود مانند شربت، خرما، شیر، دود كردن اسپند و … را ادا می کند.
در شب دهم محرم -كه شام غربیان است- نخل را دور محله می گردانند و همه ی مردم پابرهنه و شمع به دست همراه نخل به امامزاده می روند و تا صبح به سینه زنی و عزاداری می پردازند. تا چند سال پیش، مراسم تعزیه خوانی نیز در محرم برگزار می شد. امروزه در روستاها كم و بیش تعزیه خوانده می شود.
از دیگر مراسم روستاهای شمال در ایام محرم، مراسم خاصي تحت عنوان «پامنبری» است که بیشتر در روستاهای استان گلستان برگزار مي‌شود. در منازل قديمی روستاها، منبرهاي خاصي برپا است و هر فردي كه نذری دارد، به عنوان میهمان به این منازل آمده و دور منبر را شمع کاشته و آن ها را روشن مي‌كند. برخي افراد كه نذرهای بيشتری دارند، چهل شمع روشن کرده و در زمان روشن کردن اولين شمع تا شمع چهلم با هيچكس حرفی نمی زنند. سپس به حرمت امام زمان(ع) – که منبر را از آن او می دانند – آن را می بوسند و گره ای به نیت ِ باز شدن مشکلات بر منبر می زنند. در پایان صاحب منزل، از ميهمان با برنج و شربت پذیرایی می کند؛ اما افرادي كه چهل شمع نذر كرده‌اند، لب به غذا نمیزنند.

مراسم نوروز
نوروز، جشنی کهن برای گرامی‌داشت سال نوی شمسی است. در هنگام نوروز، مردم سراسر کشورمان، شروع سال جدید را جشن گرفته و با آداب و رسوم خاصی آن را برگزار می کنند. شروع سال نو، درست در ابتدای بهار قرار دارد و بهار، موسم رویش و سرسبزی دوباره ی طبیعت -پس از طی زمستانی سرد- است و از همین رو، شور و شادی بسیاری به همراه دارد. این شور و شادی، در شمال کشورمان -که این سرسبزی و رویش، خودش را بیش از هر جای دیگری نمایان می کند-، دو چندان است و مردم این خطه، رسوم و سنت های متعددی برای گرامیداشت نوروز دارند که در اینجا مجال پرداخت به همه ی آن ها را نداریم، بنابراین به تعدادی از مهم ترین آن ها اشاره می کنیم:
نوروز خوانی: از مراسم مهم هر ساله در شمال کشورمان است. نوروزخوانی هم اکنون تنها در روستاها رواج دارد. این مراسم، نماد ورود بهار و خیر و برکت است. نوروز خوانان معمولاً پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به داخل روستاها می آیند و با خواندن اشعاری در مدح امامان یا ترانه‌های محلی، مژده ی سال نو را به مردم می دهند. نوروز خوانان سه نفر هستند؛ یک نفر اشعار را می خواند، یک نفر ساز می زند و نفر آخر که به او کوله کش (بارکش) می‌گویند به در خانه‌های مردم می‌رود و می خواند: «باد بهارون بیمو/ نوروز سلطون بیمو/ مژده هدین به دوستان/ گل به گلستون بیمو/…» صاحبخانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ و … از آنان پذیرایی میکند.
عروس گوله: نمایش عروس گوله نیز از دیگر مراسم قبل از حلول سال نو به شمار می رود. این نمایش همراه با آواز ریتمیک دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاصی است. بازیگران این نمایش معمولاً سه نفرند و به نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر می شوند. نقش نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده، اجرا می کند. پیر بابو یا کوسه پیرمردی است که بر سر تصاحب نازخانم با غول به بحث و جدل می پردازد. غول هم خود را با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق به هیبتی عجیب می آراید. این گروه به در منازل رفته، به ایفای نقش می‌پردازند و در ازای این ایفای نقش و تبریک سال جدید به صاحبخانه و آرزوی خیر برایش، از او هدایایی دریافت می کنند.
چهارشنبه سوری: از مراسم به جامانده در ايران زمين، چهارشنبه سوری است كه در پايان چهارشنبه هر سال برگزار مي شود. در روستاهای شمال، صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشی درست مي كنند. آشي كه هفت نوع ترشي مانند آب نارنج، آب ليمو، آب انار، سركه، گوجه سبز، و اب ازگيل در آن مي ريزند و بعد از آماده شدن، بين همسايه ها پخش مي كنند. هنگام غروب نیز آتشی برپا کرده و با آرزوی شادی برای خود و خانواده ی خود از روی آتش می پرند و چنین مي خوانند:
«گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه/ زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه».
سیزده سال: آخرین مراسم نوروز در روستاهای شمال در روز سیزدهم فروردین برگزار می شود که به آن «سیزده سال» می گویند. در این روز مردم روستاها به کنار رودخانه‌ها و یا در دل جنگل‌ها می‌روند و به صورت گروهی، آخرین روز نوروز را گرامی می‌دارند. این مراسم معمولاً با بندبازی، کشتی گیله مردی و نواختن ساز و نقاره همراه است.

همان طور که پیش از این اشاره شد، این ها تنها گوشه ای بسیار کوچک از دنیای عظیم و زیبای آداب و رسوم روستاییان شمال است. با بررسی این رسوم و دقت در اندیشه ی نهان در پشت هر کدام، به اهمیت بیش از پیش آن ها پی برده و ضرورت حفظ آن ها را با تمام وجود احساس خواهیم کرد.

این مطلب، در تابستان ۱۳۹۳، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved