رادیو شعر و داستان

«شاخ دماغی بودن»، قاعده یا استثنا؟

 

رمان شاخ‌دماغی‌ها، دارای متنی است که حوصله را سر نمی برد. فصل‌های اپیزودگونه آن، با این که نشانه ای از این است که یک روایت بلند و داستانی هدفمند روبروی ما قرار نگرفته، این امکان را به خواننده های نوپا می دهد که از حجم کتاب نترسند و بتوانند با یک ربع یک ربع خواندن های منقطع هم کتاب را تمام کنند؛ و این حاشیه ای مهم درمورد این کتاب است:آشناکننده مخاطب تازه کتابخوانی، با خواندن کتاب های نسبتا پرحجم.

رومیزی را از روی دستۀ چوبی مبل برداشتم، پشتی‌اش را درست کردم و نشستم. مامان به چندتا از همسایه‌ها زنگ زد، ولی نیلو خانۀ هیچکدامشان نبود. بابا نشسته بود پشت میز ناهارخوری، خیره شده بود به نقطه‌ای و هی پیشانی‌اش را می‌مالید. معلوم نبود به چی فکر می‌کند. پریشب که آمد توی اتاقمان و به آرمان گفت «برو بیرون، با سهیل کار دارم»، یک لحظه جا خوردم…

یادداشتی از مهدی طهماسبی بر رمان «شاخ‌دماغی‌ها» نوشتۀ سیده عذرا موسوی. این پادکست، در بهار 98، با اجرا و ساخت المیرا شاهان، منتشر شد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved