شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! تاجالملوک هروقت که از قصر به در رفتی، بس که بدیعالجمال و نکوروی بود، نظاره گران بدو مفتون میگشتند. چون سالی چند بر او بگذشت، مردی شد زیباروی و نیکو شمایل و یاران و دوستداران از برای او بههم رسیدند و دوستداران و نزدیکانش امید داشتند که پس از مرگ پدر، سلطنت بر او قرار گیرد و ایشان هریک امیری شوند…
ادامۀ قصه را گوش کنید.