مروری بر کتاب فارسی سال دوازدهم

تمرین در قلمروهای متکثر برای افزایش مهارت دانش‌آموز

گروه مؤلفان پایۀ دوازدهم: محی‌الدین‌بهرام محمدیان، عباسعلی وفایی، احمد خاتمی، حسین قاسم‌پورمقدم، حسن ذوالفقاری، علی‌اکبر کمالی نهاد، غلامرضا عمرانی، معصومه نجفی‌پازکی، علی واسوجویباری، سیدشعبان حسینی‌اصلی، علی شیوا و محمد نوریان (اعضای شورای برنامه‌ریزی) حسین قاسم‌پورمقدم، شهناز عبادتی، محمدرضا سنگری و احمد تمیم‌داری (اعضای گروه تألیف) حسین داوودی (ویراستار)

سال انتشار و نوبت چاپ کتاب مورد بررسی: چاپ اول 1397

مشخصات نویسندۀ این مطلب، آزاده جهان‌احمدی: دکتری فلسفه و فوق دکترا از دانشگاه مموریال (بین‌رشته‌ای فلسفه و ادبیات)‎ـ مدرس دانشگاه‌ـ رئیس اندیشکده و مرکز بررسی‌ها‌ـ مطالعات و تحقیقات استراتژیک دکترینال (مرکز مطالعات راهبردی) در بنیان.

خاطرم هست آن زمان شیوۀ معمول در انتخاب رشتۀ تحصیلی دورۀ متوسطه این بود که هرکس معدل بالاتری داشت و نمرۀ ریاضی و زیست‌شناسی‌اش بالاتر بود، رشتۀ ریاضی‌فیزیک یا علوم‌تجربی را انتخاب کند. اصلاً یک‌جور تفاخر نهفته در آن بود که در جواب شما چه می‌خوانید؟ طرف سرش را تا جایی که می‌شد بالا می‌گرفت و گلویش را صاف می‌کرد و می‌گفت: تجربی یا ریاضی. نقطۀ مقابلش بچه‌های ادبیات بودند. یک قانون نانوشته وجود داشت که بچه‌تنبل‌ها و آن‌ها که حفظیات‌شان خوب است، باید ادبیات‌وعلوم‌انسانی بخوانند و البته همه هم می‌دانستند علوم‌انسانی فقط حاشیه است و اصل همان ادبیات است. حالا بماند که چه تعداد از این بچه‌ها بودند که هم این قانون نانوشته را نقض می‌کردند و هم آن شیوۀ معمول را که خیلی هم معمول نبود.

من هم آن روزها در عالم نوجوانی تکلیفم با خودم روشن بود. عاشق ادبیات بودم و اصلاً حرف و نگاه دیگران برایم هیچ‌ارزشی نداشت. پس با افتخار و علی‌رغم «تو دیگه چرا؟»گفتن معلم‌ها، سر کلاس‌های ادبیات نشستم. برای دانشگاه هم اسبم را برای ادبیات زین کرده بودم و از بازی روزگار بی‌اطلاع. آن روزها هنوز پیش‌دانشگاهی باب بود و من در آن مقطع به فلسفه علاقه‌مند شدم و دانشگاه هم فلسفه خواندم. جالب است آن روزها هم که فلسفه می‌خواندم باز هم از بازی روزگار بی‌اطلاع بودم که چند سال بعد باید برگردم و با جمع دوستان ادبیاتی کتاب‌های ادبیات را بررسی کنیم.

بله! من ادبیاتی هستم و در این یادداشت به بررسی کتاب فارسی (3) پایۀ دوازدهم خواهم پرداخت.

در این نوشتار علاوه‌بر بیان مطلبی به شکل کلی، به شکل خاص دو فصل از کتاب (ادبیات پایداری و ادبیات داستانی) را مورد بررسی قرار خواهم داد.

در پایۀ دوازدهم دورۀ متوسطه، دانش‌آموزانی بر سر کلاس‌های درس حاضرند که تقریباً یازده سال مداوم در مدرسه فارسی خوانده‌اند و حالا در آستانۀ ترک مدرسه با مدرک دیپلم (فارغ از رشتۀ تحصیلی) و آزمون سراسری برای ورود به دانشگاه، قرار است آخرین آموزش‌ها در این مقطع در زمینۀ زبان فارسی را فرابگیرند.

پیش از تغییر نظام آموزشی و تبدیل به دو شش سال، دانش‌آموزان در سال آخر تحصیل دبیرستان، دوره‌ای می‌گذراندند که پیش‌دانشگاهی نامیده می‌شد و دروس عمومی و اختصاصی مرتبط با رشتۀ تحصیلی‌شان را می‌خواندند. یکی از آن درس‌های عمومی درسی بود با عنوان زبان‌وادبیات‌فارسی (عمومی) دورۀ پیش‌دانشگاهی. کتاب این درس در 150 صفحه و در نه فصل و بیست‌وهفت درس تنظیم شده بود. دانش‌آموزان در خلال آن نه فصل با گونه‌های ادبی متنوعی آشنا می‌شدند و اشعار و داستان و لغات مرتبط با همان گونه را فرا می‌گرفتند. ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی، داستان، ترجمه، حسب‌حال و زندگی‌نامه، توصیف و تصویرگری عنوان فصل‌های کتاب بود. درمجموع تمرکز کتاب فارسی پیش‌دانشگاهی با بیست‌وچهار قطعه بر شعر بود و بعد از آن نثر قدیمی داستان قرار دارد. در این میان اما داستان معاصر موضوعیت چندانی نداشت.

اما دوره و کتاب جدید فارسی یعنی فارسی (3) در 180 صفحه و هشت فصل و هفده درس تنظیم شده است. به غیر از ادبیات تعلیمی، غنایی و داستانی، سایر گونه‌ها در کتاب جدید تغییر کرده‌اند. ادبیات پایداری، سفر و زندگی، انقلاب اسلامی، ادبیات حماسی و ادبیات جهان، گونه‌ها و درس‌های جدیدی هستند که اشعار و داستان‌های مرتبط با این عناوین در کتاب گنجانده شده است.

به نظر می‌رسد تغییر ژانرها در راستای افزایش آگاهی و مهارت دانش‌آموزان باشد. هرچند این تغییر در کل قابل‌قبول و پذیرش است، اما جای ژانر زندگی‌نامه در فهرست کتاب خالی است. یکی از عواملی که می‌تواند نوجوانان را به خواندن ادبیات علاقه‌مند سازد، همین گونۀ زندگی‌نامه است و از این مسیر است که معمولاً دانش‌آموزان علاقه‌مند می‌شوند تا نوشتن روزهای خود را تجربه کنند. همین موضوع دست‌مایۀ علاقه‌مندی تدریجی‌شان به گونۀ داستان خواهد بود.

در کتاب فارسی (3) حدود پانزده قطعه شعر، پنج داستان و دو خاطره‌نوشت وجود دارد و جز فصل ادبیات سفر و زندگی همۀ بخش‌ها دارای شعر هستند. پراکندگی و تنوع اشعار انتخابی نشان‌دهندۀ برنامه‌ریزی مؤلفان کتاب است که از انباشت آن‌ها در یک فصل اجتناب کرده‌اند؛ به این شکل که در همۀ فصول بین سه قطعه تا یک قطعه شعر در خدمت مفاهیم کتاب و درس موردنظر است.

در این کتاب نسبت به وقایع اجتماعی پیش آمده، واکنش دیده می‌شود؛ گنجاندن شعر امیری‌اسفندقه در توصیف شهادت «شهیدحججی» مؤید همین نکته مهم است.

به نظر می‌رسد با نگاه آماری به این پراکندگی و تحلیل محتوایی؛ نویسندگان محترم به‌انصاف به همۀ دوره‌های تاریخی ادبیات ایران نگاه داشته‌ و در انتخاب و چینش مطالب به قله‌های ادبیات ایران توجه کرده‌اند. شاهدمثال‌هایی که از اشعار و حکایت و داستان آمده، همه متعلق به نویسندگان جریان‌ساز ادبیات ایران است.

در این کتاب فصول و دروس، ارتباط و به‌هم‌پیوستگی لازم و قابل‌قبولی دارند. به نظر می‌رسد مؤلفین محترم در چینش فصول، به کتب قدمای ادبیات ایران نظر داشته‌اند. این امر در نگاه کلی به کتاب به ذهن متبادر می‌شود. به‌عنوان مثال دیباچه و مقدمۀ هراثری از آثار درخشان ادبیات همچون گلستان، شاهنامه و… با ستایش خداوند یکتا آغاز شده است. کتاب فارسی سوم هم با نیایش دلپذیر، موزون و پرمحتوا از حکیم‌سنایی‌غزنوی شروع شده است. این شعر سنایی یادآور سورۀ حمد است و در آن صفات، مقام و عظمت الهی از مفاهیم متعالی هستند که سنایی به تبیین آن اهتمام داشته است.

پس از این تحمیدیه، درس اول را از گلستان سعدی برگزیده‌اند که یکی از آثار برتر ادبیات فارسی است، خاصه که سعدی شاعر ممتاز سبک عراقی از واژگان عربی نیز بهره برده است؛ واژگانی چون قسیم، جسیم و… یا آیات قرآن. به‌هرحال به نظر می‌رسد که مؤلفین محترم در گزینش متون نظم و نثر علاوه‌بر آموزش به قابلیت طرح سؤال تستی جهت آزمون سراسری هم توجه داشته‌اند.

در دو فصل ادبیات داستانی و پایداری، کاستی‌هایی مشاهده می‌شود که در شش فصل دیگر این‌طور نیست و از توازن قابل‌قبولی برخوردارند.

فصل دوم باعنوان ادبیات پایداری از بخش‌های جدید در این کتاب است. ترسیم چهرۀ مظلوم و ستمدیدۀ مردم، ستایش سرزمین خود، ستایش آزادی و آزادگی، بزرگداشت مقام شهدا، بیان ظلم و جنایت و بی‌عدالتی، امیدوارکردن مردم به پیروزی از مهم‌ترین شاخص‌های ادبیات پایداری هستند.

در این بخش سه شعر از زمان مشروطه و زمان مبارزه با استبداد و یک داستان و خاطره از دوران معاصر و مرتبط با حوزۀ دفاع مقدس وجود دارد. هرچند انتخاب نویسندگان قابل‌احترام و قابل‌قبول است، اما در حوزۀ شعر دفاع مقدس اشعار درخشانی از شعرای معاصر مانند قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی، عبدالجبار كاكایی، سپیده كاشانی، علیرضا قزوه و فرید طهماسبی در حافظۀ ادبیاتی ایران موجود است که مؤلفین محترم می‌توانستند با کسر یک شعر از دوران مشروطه به یکی از اشعار این بزرگان بپردازند.

یکی از بهترین انتخاب‌ها در پایان این فصل رقم خورده است. در بخش روان‌خوانی، با انتخاب داستانی از قصه‌های شیرین و فرهاد احمد عربلو روبه‌رو هستیم. مجموعه‌داستان‌های کوتاه عربلو با زبانی طنز برای جمعیت هدف نوجوان نوشته شده‌اند و انتخاب آن برای این بخش قابل‌تقدیر است.

در بخش ادبیات داستانی فقط به داستان و نثر توجه نشده است بلکه در ابتدای این فصل، داستان سی‌مرغ را از منطق‌الطیر عطار نیشابوری می‌خوانیم. هرچند نام جمال‌زاده با داستان کباب غاز در این فصل می‌درخشد، اما یکی از فقدان‌های بزرگ در این کتاب، نبود نام و اثری از جلال آل‌احمد است. به نظرم مؤلفین می‌توانستند با تمهیدی که خیلی هم سخت نیست، از یکی از داستان‌های او استفاده کنند.

نکتۀ مثبتی که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد، درگیرکردن دانش‌آموز در سه قلمرو در پایان هردرس است؛ قلمرو زبانی (که با واژه سروکار داریم)، قلمرو ادبی (که مرتبط با آرایه‌های ادبی است) و قلمرو فکری (که محتوای متن، مورد مداقه قرار می‌گیرد). به نظر می‌رسد تفکیک این قلمروها و چالش دانش‌آموزان با این بخش‌ها به درک و تحلیل در زمینۀ ادبیات کمک شایانی می‌کند.

بخش پایانی این گزارش به نظرات دو تن از شعرا، نویسندگان و معلمین دربارۀ کتاب اختصاص دارد. جهت رعایت امانت‌داری مطالب بزرگواران عیناً نقل می‌شود:

نظر شاعران دربارۀ بخش ادبیات کتاب فارسی سال دوازدهم

کاظم رستمی (شاعر): فرصت کوتاه است، بنابراین از خیر نقد و بحث در فضای کلی کتب آموزشی می‌گذرم و به کتاب ادبیات فارسی پایۀ دوازدهم در مبحث شعر می‌پردازم. در بخش شعر تعلیمی به رسم سالیان پیش کماکان شعر مست و هشیار پروین اعتصامی را به دانش‌آموزان ارائه می‌دهیم، اما آیا تا امروز کسی هم پیدا شده بپرسد، چرا؟ این شعر دقیقاً مشغول تعلیم‌دادن چه چیزی است؟ یا از کدام جامعه و نظام سرتاسر فساد و تباهی سخن می‌گوید که حتی یک نقطۀ روشن در آن نیست؟! آیا از ناصرخسرو هم چیزی به بچه‌ها ارائه می‌دهیم یا از اشعار تعلیمی سنایی و حکیم گنجه چیزی می‌خوانند؟ اصلاً مگر خود مرحوم پروین اعتصامی اشعار تعلیمی و گفتگومحور فوق‌العاده جذاب و آموزندۀ دیگری مثل گفتگوی کعبه و دل یا مناجات مرد فقیری که عسل و شوربا می‌خواست و… ندارد؟ آیا غزل مست و هشیار در دایرۀ ادبیات تعلیمی می‌گنجد یا ادبیات اعتراض؟

تمام بخش ادبیات پایداری خلاصه شده به یک شعر از عارف قزوینی، شعری از فرخی یزدی و نهایتاً هم «ای دیوِ سپیدِ پای دربند»!

حقیقتاً در بیش از سی سال جریان شعر پایداری این سرزمین، هیچ‌اثر قابل‌ارائه‌ای نبود که به‌ناچار به اسم ادبیات مظلوم پایداری، دوباره سراغ پیراهن پارۀ شعر مشروطه‌چی‌ها و وطن‌پرستی ناسیونال دوران به‌دارکشیدن شیخ فضل‌الله برگشتید؟

شعر جنگ مرحوم قیصر، خیل رباعی‌های زنده‌یاد حسن حسینی و سهرابی‌نژاد، شعرهای سلمان هراتی، تیمور ترنج، نصرالله مردانی، مثنوی‌های قادر طهماسبی و هزاران‌هزار شعر و ترانه در حوزۀ ادبیات پایداری در کنار گسترۀ عظیم ادبیات پایداری جهان و اشعار محمود درویش و ادونیس و… همه‌اش خلاصه شد در دیوِ یک لنگه‌پای مرحوم بهار؟!

دیگر هیچ‌چیز قابل‌ارائه‌ای نبود و نداشتیم که به دانش‌آموزان‌مان یاد بدهیم؟

مجدداً خسته نباشید عرض می‌کنم و درخصوص ادبیات انقلاب و حماسۀ اخوان ثالث سکوت می‌کنم.

وحید طلعت (شاعر): بنده به شکل خلاصه چند مورد را توضیح می‌دهم: در صفحۀ 20 کارگاه متن‌پژوهی و استفاده از شعر حافظ (ظاهر ظاهرپرست از حال ما…): به نظر می‌رسد امثال این شعر برای دانش‌آموزان این دوره با شناخت و تفکر آن‌ها سازگاری نداشته باشد. کما این‌که معلمان محترم نیز گاهی در توضیح شخصیت‌ها دچار ضعف هستند.

شعر «دفتر زمانه» فرخی‌یزدی مناسب نیست؛ زیرا برای این سطح از آموزش، شعری درخور و قابل یادگیری و حتی یادماندی برای دانش‌آموز نمی‌باشد.

شعر مولوی (بشنو از نی چون…): این شعر از نمونه‌های قابل آموزش برای دانش‌آموزان در هرسطحی می‌باشد. وزن و نوع بیان مولوی و تصاویر به یادماندنی شعر همواره ارزشمندی و سختی متن را برای دانش‌آموز قابل‌فهم می‌نماید و آموزش درست آن توسط معلم می‌تواند برای تمام عمر در ذهن دانش‌آموز بماند و برایش مفید باشد.

در صفحۀ 95 شعری که در قسمت ب آمده است «برای وصف میدان‌های پُرمین…»: اصلاً مناسب این کتاب نیست و شخصیت کتاب را زیر سؤال می‌برد. این نوع بیان‌های عامیانه از اهمیت ادبیات و تعریف آن در ذهن دانش‌آموز می‌کاهد.

در صفحۀ 100: شعر فردوسی از نظر فخامت برای ذهن دانش‌آموز مهم است و خواه‌ناخواه خواندن برخی از متون برای او ولو به‌صورت اجباری در کشف زبان و آشنایی وی با زبان اصیل فارسی مؤثر است.

آوردن شعر از امثال فردوسی و خاقانی و ناصرخسرو تا حد زیادی زبان نوشتاری دانش‌آموزان را محکم می‌کند.

در این شعر نیز تراژدی سیاوش، مفید و از نظر عاطفی در ذهن دانش‌آموزان تأثیر مثبتی خواهد داشت.

در صفحۀ 120 (سی مرغ): به نظرم این متن و شعر برای دانش‌آموز این مقطع زیاد مفید نیست و در این سن نمی‌توان تصور خاصی از این مفاهیم عرفانی داشت.

کما این‌که این نوع روایت در بخش ادبیات داستانی لحاظ شده است. به نظرم استفاده از شعرهای خاص روایت‌گونۀ معاصر مفیدتر بود یا می‌شد از منظومه‌های داستان‌وار دیگری استفاده کرد.

نظر نویسندگان و داستان‌نویسان دربارۀ بخش ادبیات کتاب فارسی سال دوازدهم

اصغر فکور (داستان نویس): من کتاب ادبیات فارسی را خواندم. اگر چه در کلیت کتاب مشکلاتی وجود دارد، ولی در مورد داستان‌ها و خاطراتی که در کتاب آمده، چند نکته را عرض می‌کنم؛

داستان اول (گمان): داستانی از کلیله‌ودمنه است. این داستان اگر چه اشاره به دوری از حدس و گمان بیهوده دارد، اما از روح امید و تلاش خالی است.

داستان دوم (خاکریز): باتوجه به این که کتاب حاضر به‌عنوان کتاب ادبیات فارسی است، به نظر می‌رسد باید کاملاً از اغلاط دستورزبان منزه باشد. مثلاً در سطر سوم نوشته شده: «روحیۀ خود را نباخته» که صحیح آن «روحیۀ خود را نباخت» می‌باشد. یا در سطر 12 نوشته شده: «به‌عنوان خاکریز دو جداره یاد می‌شود» اما همان‌طور که می‌دانیم، «یاد» به معنای به‌خاطرآوردن است. وقتی می‌نویسیم: «به‌عنوان خاکریز دو جداره یاد می‌شود» آن هم در صورتی که روایت به زمان حال نوشته شده است، متن برای دانش‌آموز مشوش می‌شود. لذا به عرض می‌رسانم این خاطره به‌لحاظ محتوا خوب و از نظر ساختار ضعیف است.

و در پایان باید بگویم آن‌چه از داستان «ارمیا» انتخاب شده است، برشی ضعیف و خسته‌کننده از داستان است.

حمیدرضا داداشی (داستان نویس): در یک بررسی کلی اولین سؤال جدی در رابطه با بخش داستانی این کتاب این است که چه عاملی باعث شده تا از خیل ادبیات داستانی موجود در ایران اعم از ترجمه و تألیف، این موارد برای کتاب درسی پایۀ دوازدهم گلچین و انتخاب شود؟

از متون کهن، داستان سی‌مرغ، گنج حکمت از سندبادنامه (داستان کلان‌تر و اولی‌تر) و یا مثلاً کباب غاز نوشتۀ جمال‌زاده که طنزی سیاسی است و عملاً داستان بعد از مشروطه محسوب می‌گردد، در کتاب آمده است.

ارمیا از امیرخانی را باتوجه به دید مذهبی این نویسنده و این‌که رمان به دفاع مقدس پرداخته، انتخاب کرده‌اند. سراغ ادبیات جهان هم که رفته‌اند اولین داستان انتخابی، از پابلو نرودا است که داستانی منظوم است و بعد غزل‌واره‌ای از شکسپیر را گزینش کرده‌اند. چرا این‌ها به این ترتیب کنار هم قرار گرفته‌اند؟ گو این‌که خواسته‌اند از هرچیزی بی‌هیچ نظم و ترتیبی یک تکه‌ای بیاورند.

اشکال اصلی این است که هیچ‌توضیحی برای دانش‌آموز داده نمی‌شود که کارکرد ادبیات داستانی چیست؟ از چه زمانی شکل گرفت؟ با این توضیح که در بررسی ادبیات ایران، داستان‌نویسی را خیلی جدی می‌بینم. از طرفی باتوجه به فضایی که مشروطه ایجاد کرده بود، این موضوع خیلی باب شد؛ ابتدا ترجمه و سپس از ترجمه به سمت تألیف حرکت کردیم.

چند داستان را بدون هیچ‌توضیحی از کهن و منظوم و خارجی و ایرانی و طنز و… کنار هم قرار داده‌اند.

بهتر بود به جای این همه تمرین برای دانش‌آموز، اول کارکردهای ادبیات داستانی را توضیح می‌دادند و سپس دربارۀ داستان موردنظر باتوجه به همان کارکردها توضیح کوتاهی به وی ارائه می‌کردند و علت انتخاب داستان را بیان می‌نمودند. پیام هرداستان در خود داستان نهفته است و نیاز به این همه توضیح و تمرین نبود.

نظر آموزگاران دربارۀ بخش ادبیات در کتاب فارسی سال دوازدهم

مریم جعفری (دبیر ادبیات فارسی): حجم مطالب کتاب با ساعت‌های در نظر گرفته‌شده دربارۀ درس مطلقاً هم‌خوانی ندارد و هماهنگ نیست. دو ساعت تدریس در هفته برای کتابی که بعضی اشعارش چهل‌وپنج بیت دارد، می‌تواند نشانۀ این باشد که مؤلفین کتاب از فضای کلاس درس بی‌خبرند. باید توجه داشت که در این مقطع، آزمون سراسری دغدغۀ اصلی دانش‌آموزان است و بررسی نکته‌های تستی از جانب معلم برای دانش‌آموز اولویت دارد. حال با کمبود زمان برخی از دروس و مطالب مانند شعر دماوندیه نیاز به دو جلسه تدریس دارند که خود این موضوع فشار مضاعفی برای معلم و دانش‌آموز به همراه دارد.

نکتۀ دیگر این‌که عدم بحث از اجزای جمله به‌صورت کامل، یکی از نواقص این کتاب است. به‌عنوان نمونه در درس هفتم مؤلف به‌صورت گذرا به برخی از اجزای جمله اشاره می‌کند و فقط جمله‌های سه‌جزئی گذرا به‌ مسند و چهارجزئی گذرا به مفعول و مسند را مطرح می‌کند. از این جهت مدرسین زبان فارسی ناچارند خود با استفاده از تجارب شخصی، دانش‌آموزان را با افعال و معنی افعال و ویژگی‌های گذر و ناگذر آشنا کنند.

مهرناز مصیبی (دبیر ادبیات فارسی در دبیرستان فرهنگ): علاوه‌بر تأیید موارد ذکرشده توسط خانم جعفری توجه شما را به نکات ذیل جلب می‌کنم؛

درس یازدهم (آن شب عزیز) نوشتۀ سیدمهدی شجاعی: شش صفحه برای یک داستان؟

درس شانزدهم (کباب غاز): اغلاط املایی و تلفظی دارد. مثل شکوم در ص 132 سطر 16 که کلمۀ محاوره است . کلمۀ کتابی یا مکاتبه‌ای آن «شگون» می‌باشد. اگرچه در داستان از زبان شخصیت قصه گفته شده «شکوم»، اما به دلیل عدم توضیح در پانویس‌های درسی می‌تواند به‌عنوان یک کلمۀ درست در ذهن دانش‌آموز باقی بماند. بنابراین باید در پانویس‌ها کلمۀ صحیح نوشته شود.

گنج حکمت (آفتاب جمال حق): اگرچه این حکایت می‌تواند خارج از درس و آموزش قابل برداشت‌هایی متفاوت باشد، اما برای دانش‌آموز که آن را به‌عنوان درس در ذهن جا می‌دهد و قرار است به‌ خوبی آن اعتماد کند، دقت بیشتری لازم است. به نظر می‌رسد این حکایت می‌تواند به دانش‌آموز ما تلقین ذهنی کند که اگر راه خوب و الهی را می‌خواهی، باید از ثروت دوری کنی و به‌اصطلاح درویشی پیشه نمایی. این موضوع اگرچه در پوستۀ ظاهری خوب است، اما سدی است که فرد را به بی‌توجهی به کار و تلاش و کسب مال تشویق می‌نماید.

نتیجه‌گیری

در پایان، ضمن قدردانی از مؤلفین محترم کتاب فارسی (3) علی‌رغم محاسن و نکات مثبتی که در این یادداشت ذکر شد، این کتاب از چند جنبه نیازمند بررسی جدی و مجدد است؛

1) در زمینۀ اشعار مورد استفاده در این کتاب، شعرای زن ایرانی از فروغ تا سپیده کاشانی در حوزۀ انتخاب نویسندگان نبوده‌اند و به نظر می‌رسد به نقش زنان در ادبیات آن‌چنان وقعی نهاده نشده است.

2) در کل به نظر می‌رسد تمرکز غالب نویسندگان محترم بر شعر بود تا داستان. شعر حجم بسیار سنگینی در این کتاب داشت و از این جهت بهتر است در بازبینی‌های بعدی به این مهم پرداخته شود.

3) پیراسته‌شدن کتاب از اغلاط ویرایشی و املایی از نکات مهم و غیرقابل اغماض است.

4) بازبینی مجدد از حیث بررسی کمیت هردرس و ایجاد تناسب در همۀ بخش‌ها باتوجه به کلیت کتاب لازم است.

این مطلب، در پاییز ۱۳۹۸، در سایت شهرستان ادب منتشر شده است.

مطالب دیگر پروندۀ «بررسی ادبیات در کتاب‌های درسی»:

فقدان طنز در کتاب درسی، مانعی برای پرورش قوۀ تخیل کودکان (مروری بر کتاب فارسی سال اول ابتدایی)
جای خالی شهیدان در کتاب فارسی پایۀ دوم ابتدایی (مروری بر کتاب فارسی سال دوم ابتدایی)
سوم دبستان، مهم‌ترین سال تحصیلی دبستانی‌ها (مروری بر کتاب فارسی سال سوم ابتدایی)
فارسی کلاس چهارم دارای زبانی کهنه و نیازمند به‌روزرسانی است (مروری بر کتاب فارسی سال چهارم ابتدایی)
ترجمه، تهدیدی برای ادبیات معاصر ایران (مروری بر کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی)
چگونه می‌شود اصطلاح‌های عارفانه را برای دانش‌آموز معنا کرد؟ (مروری بر کتاب فارسی سال ششم ابتدایی)
جای خالی شعر عاشقانه در کتاب درسی (مروری بر کتاب فارسی سال هفتم)
وجود دایرۀ گسترده و متنوعی از شاعرها در فارسی هشتم (مروری بر کتاب فارسی سال هشتم)
کتاب ادبیاتی که شبیه کتاب تعلیمات دینی است! (مروری بر کتاب فارسی سال نهم)
جای خالی نویسندگان معاصر ایرانی در کتاب (مروری بر کتاب فارسی سال دهم)
کتاب فارسی تبدیل به کتاب اخلاق عملی شده است (مروری بر کتاب فارسی سال یازدهم)
جای خالی مولانا در ادبیات دانش‌آموزان (مولانا در کتب آموزشی مدارس)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved