گفتگو با حمید محمدی محمدی

زندگینامۀ خیرین به روایت روزنامه‌نگار

نرگس رزاقی: دغدغۀ ثبت زندگی نامۀ خیرین مدرسه ساز را داشت. حمید محمدی محمدی که این روزها با مجلۀ همشهری محله و انتشارات سورۀ مهر همکاری می کند دغدغۀ آن روزهایش را کتاب کرده است. متولد سال ۱۳۵۰ در تهران است و نوشتن را از سوره ی نوجوانان و با نویسنده های نام آشنای این حوزه یعنی محمدرضا فرشاد و رضا رهگذر آغاز کرد. هفته نامۀ مهر حوزه هنری، همشهری محله مناطق ۱۳، ۱۴ و ۱۷، خبرگزاری های فارس، کتاب و مهر، و همچنین روزنامه های کیهان، جمهوری و آفتابگردان ردپای کلمات او را در خود دارند. نشریات کودک و رادیو تهران نیز روزگاری نام او را در خود ثبت کرده اند.

*از چه راهی برای کتابخوان کردن دیگران استفاده می کنید؟
وظیفه اصلی اهل قلم این نیست مردم را مجبور به خواندن کنند. نویسنده وظیفه اش تولید محتوای یک اثر برای خواننده است. بهترین کار این ها با محتوا و کار خوب است که افراد را کتاب خوان کنند. وظیفه نویسنده کار خوب نوشتن است که جامعه کتاب خوان ما بیشتر شود. این نقد و بررسی وظیفه دیگران است.

*بهترین سن برای شروع کتابخوانی از چه زمانی است؟
انسان ها دقیقا از زمانی که خواندن و نوشتن یاد می گیرند باید کتاب بخوانند. بچه های ما از نظر ادبیات فقیرند یعنی اطلاعات ادبی و زبانی آن‌ها ضعیف است. حتی بعضی از آن ها نمی دانند پیاله یعنی چه!

*آیا لازم است با کتاب های خاص (موضوعات خاص) مطالعه را شروع کنیم یا با هر کتابی که دوست داریم؟
انتخاب کتاب یا موضوع برای خواندن مثل یک غذاست. هر چیزی که میل و رغبت دارند بخوانند، هر چیزی که ذائقه ی فرهنگی و علایق آن ها در حوزه مطالعه شان است بخوانند. مانند غذا که نباید به خوردن هر چیزی اصرار کنیم.

*با این حرف موافقید که هر کتابی ارزش خواندن ندارد؟
قطعا همین طور است به علت اینکه حداقل در کشور ما برای بالا بردن عناوین کتاب یک نویسنده افتخارش این است که 300 تا کتاب دارد. در صورتی که یک نویسنده بزرگ فقط سه کتاب دارد. ولی کتابش ارزش خواندن دارد و خیلی مفید است. پس هر کتابی ارزش خواندن ندارد ولی ارزش ورق زدن دارد.

*معیارهای یک کتاب خوب چیست؟
در حوزه ادبیات، کتابی که تخیل خواننده را بالا ببرد؛ مثل شعر که ارتباط قوی دارد با تخیل، ادبیات باید تخیل مخاطب را پرواز دهد. تجربه، تخیل و دانش سه عنصری است که اگر کتاب بتواند در خود این سه را داشته باشد می تواند کار درستی انجام دهد.

*اولین تجربه کتابخوانی شما به چه زمانی باز می گردد؟
من اولین کتاب را سال 60 با 61 بود که خواندم، جدی ترین کتابی که موضوعش در ذهنم مانده است مربوط به دفاع مقدس است به اسم نخل های بی سر.

*جرقه این آغاز از کجا زده شد؟
خواندن و نوشتن از همان کودکی و مدرسه آغاز شد؛ انشاهایی که برای همه اقوام می نوشتم و نمرۀ 20 می گرفتم. از کودکی یعنی دوم یا سوم ابتدایی بود که فهمیدم می توانم بنویسم.

*با کتاب های فانتزی موافقید یا واقعی؟
واقعی را بیشتر می پسندم شاید به سن و سال افراد بر می گردد. هرچه تخیل قوی تر باشد کارهای فانتزی را بیشتر می پسندد.

*خودتان برای نوشتن کدام فضا را بیشتر می پسندید؟
برای نوشتن واقعی را بیشتر می پسندم، زیرا قدرت فانتزی را ندارم. افرادی که این گونه می نویسند ذهن قوی تری دارند.

*فضای داستان هایتان را از سلیقه و نیاز مردم می گیرید یا از معیارهای شخصی؟
مبنای من همیشه زندگی نامه افراد بوده است حوادث را انتخاب کردم و داستان نوشتم.

*آیا جمع های کتابخوانی که در بین جوانان رواج دارد حقیقتا به کتابخوان شدن آن ها کمک می کند؟
بله هر کسی که کتاب بخواند و روی میزش کتاب باشد قابل احترام است.

*یک یا چند کتاب خوب معرفی کنید و دلیلتان را برای این انتخاب بگویید.
دختر شینا که کاملا برخاسته از متن زندگی فداکارانه در کشور ماست. جغد بهتر است یا پنکیک.

*آیا نویسندگان ایرانی در داستان نویسی موفق هستند؟
بله به صورت نسبی موفق اند؛ مثل رضا امیرخانی و فرهاد حسن زاده.

*چرا پی دی اف ها توانستند جایشان را میان مردم باز کنند؟
رواج این موضوع در سیستم ها و گوشی ها و غیره است. من خودم با PDF خوانی موافق نیستم.

*آیا آفتی برای کتاب های کاغذی به حساب نمی آیند؟
آفت تیراژ کتاب خیر، ولی خیلی تاثیر نداشته است. اگر هم بخواهیم همه راه ها را ببندیم اوضاع کتابخوانی از این هم بدتر می شود.

این مطلب، در پاییز ۱۳۹۴، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

منبع: نشریه نخل جنوب استان بوشهر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved