مجتبی ناطقی: با توجه به گسترش پدیده چندفرهنگی در دنیا، والدین نگرانِ فرهنگی خواهند بود که بر فرزندان نوجوانشان تاثیر خواهد گذاشت. با وجود شباهتهای بسیار زیادی که در دورۀ بلوغ نوجوانان در سراسر جهان هست، همۀ توجه خانوادهها به چگونگی تاثیر فرهنگ بر رشد و نمو فرزندانشان است. شناخت تفاوت فرهنگها و تاثیر این موضوع بر گذراندن دورۀ نوجوانی به والدین کمک میکند تا دقیقا بدانند، فرزندانشان با چه آیندهای روبهرو خواهند شد. این موضوع، بیش از هرجا در کشورهای مهاجر پذیر اهمیت پیدا میکند.
وقتی نوجوان در خانوادهای رشد پیدا میکند که به او در سنین نوجوانی آزادیهای معینی میدهند، او از جامعه نیز همین آزادیها را توقع دارد و در جامعهای قدم میگذارد که همه با همین فرهنگ بزرگ شدهاند. در خانوادهها با فرهنگهای غربی، آزادی نوجوان به شکلی است که میتواند رانندگی کند، کار پاره وقت داشته باشد و در نتیجه خیلی زود به دنیای بزرگسالان وارد شود. در صورتی که در فرهنگ شرق، چنین فرهنگی مرسوم نیست و این آزادی تا سالهای پایانی دورۀ بلوغ به نوجوان داده نمیشود و نوجوانان شرق معمولا کمی دیرتر، قدم بر عرصه جامعه میگذارند. این موضوع بر مستقل یا وابسته شدن نوجوان به خانواده تاثیر مستقیم دارد.
بیشک والدین نقش اصلی در آموزش مسائل اخلاقی را بازی میکنند. محققانِ رفتارِ نوجوانان بر این باورند که هرچقدر هم که دورۀ رشد نوجوان در بیرون از خانه سپری شود، نمیتوان از تاثیر فرهنگ خانواده بر ریشههای این رشد و نمو چشمپوشی کرد. والدین با فرهنگهای متفاوت، ارزشهای متفاوتی را در تربیت و تعلیم فرزندان خود در نظر میگیرند. بطور مثال در خانوادهای صداقت بیش از هر چیز اهمیت دارد، بنابراین همۀ تلاش خانواده بر این است که به نوجوان خود دروغ نگفتن را (تحت هر شرایطی) آموزش دهند؛ از طرف دیگر ممکن است خانوادهای هماهنگی خانواده و جامعه را ارج نهد که در این صورت خانواده ترجیح میدهد برای این هماهنگی هم که شده نوجوان دروغ مصلحتی (دروغ سفید) بگوید تا این هماهنگی از بین نرود. پس گذران نوجوانی در هر فرهنگ خاص، یک نتیجه اخلاقی متفاوت خواهد داشت.
وقتی پای فرهنگ در میان نباشد، درست و غلطی هم وجود نخواهد داشت، بنابراین نوجوان نمیداند که باید به چه چیزی افتخار کند و یا از چه چیزی سرافکنده شود. در واقع معیار سنجشی برای نوجوان وجود ندارد. فرهنگ، یکی از دلایلی است که باعث میشود یک نوجوان در برابر همسن و سالانش، متکبر یا خجالتی خوانده شود. این تفاوت ناشی از احترام نیست ولی ریشه در جایی دارد که باید احترام وجود داشته باشد. برای مثال خانوادههای اسپانیایی تمایل دارند نوجوانان خود را با اراده و مصمم تربیت کنند و دایما احساس خودباوریِ فردی را در نوجوانانِ خود تقویت میکنند. در حالیکه در خانوادههای ژاپنی، خودباوریِ فردی، نهی و در عوض خودباوری گروهی به نوجوانان آموزش داده میشود. با این اوصاف، نوجوانان ژاپنی از دیدگاه اسپانیاییها خجالتی و در مقابل، نوجوانان اسپانیایی از دیدگاه ژاپنیها مغرور تلقی میشوند.
با توجه به اینکه نوجوانان در این دوره، هویت اصلی خود را مییابند، کار برای نوجوانانی که از هیچ فرهنگی پیروی نمیکنند، سخت شده و در ادامۀ کار دچار سردرگمی خواهند شد. در یک سو نوجوانانی حضور دارند که از فرهنگ خانواده پیروی میکنند که ممکن است این فرهنگ، فرهنگ مناسبی برای ادامۀ کار نباشد. از سوی دیگر نوجوانانی هستند که هویت خود را در میان همسن و سالان خود مییابند. در این مرحله از زندگی تفاوتهای فردی بر اساس تفاوتهای فرهنگی ظاهر میشوند. در این میان، بدترین شرایط را نوجوانانی تجربه خواهند کرد که در کشوری دیگر (کشوری غیر از وطن شان) زندگی میکنند.
یکی از اشتراکهایی که میتوان میان فرهنگهای مختلف نام برد، مقدس و محترم شمردن این مقطع از زندگی است. انسانها در هر جای دنیا، با هر فرهنگ و زبانی که هستند، آغاز دورۀ نوجوانی را به فرزندانشان تبریک گفته و جشن میگیرند.
این جشن در ایران با عنوان «جشن تکلیف» مرسوم است. همانطور که از نامش پیداست، نوجوانانی که به سن تکلیف میرسند، مکلف به انجام وظایف دینی میشوند. دختران با رسیدن به سن 9 سالگی و پسران به سن 15 سالگی، به تکلیف رسیده و موظف به اجرای دستورات دینی هستند. جشن تکلیف در ایران معمولا توسط مدارس انجام میشود. مربیان پرورشی وظیفه دارند آموزههای دینی را در دو بخش مسائل اعتقادی و مسائل اخلاقی به نوجوانان آموزش دهند. علاوه بر جشن تکلیف، هر یک از اقوام و خانوادههای ایرانی، آداب مخصوص و مرسوم به خودشان را داشته و به سنت و شیوۀ خودشان، آغاز نوجوانی فرزندانشان را جشن میگیرند.
در اینجا میخواهیم به معرفی برخی از سنتهای جالب و در بعضی موارد عجیب کشورهایی بپردازیم که هریک به نحوی آغاز دورۀ نوجوانی را برای فرزندانشان جشن میگیرند.
سریلانکا
در سریلانکا برای نوجوان دختری که اولین نشانههای بلوغ را مشاهده میکند، جشن میگیرند. دختر نوجوان باید حمام کند و از میوهها و غذاهایی که برای او آماده کردهاند، میل کند. دختر نوجوان باید لباس ساری (لباسهای بلندی که معمولا بانوان سریلانکایی و هندی میپوشند) بپوشد و جواهر بیاندازد. پوشیدن ساری و استفاده از زیورآلات زینتی در سریلانکا نشانۀ بزرگ شدن تلقی میشود و بدین معنا است که دختر خانواده میتواند ازدواج کند.
غنا
در قسمت شرقی غنا، مردم کروبو جشنی مرسوم به “دیپو” میگیرند. این جشن سنت دیرینۀ مردم کروبو بوده و در ماه آوریل برگزار میشود. مردم بر این عقیدهاند که با برگزاری این جشن، دختران نوجوان برای شروع این دوره از زندگیشان آماده میشوند و بعد از این همسران خوبی خواهند بود. دختران مهرههای ریز ریز به دور کمر خود میبندند. این جشن به مدت دو روز برگزار میشود. دختران نوجوان باید بادام زمینی و نیشکر بخورند و موهای قسمتی از سر خود را بتراشند.
ژاپن
“سِیجین شیکی” نام جشنی است که در ژاپن، برای دختران و پسرانی برگزار میکنند که به سن 20 سالگی رسیده و تقریبا دورۀ بلوغ را گذراندهاند. در این جشن دخترها کیمونو (لباس سنتی کشور ژاپن) و پسرها کت و شلوار مشکی (یا لباس سنتی ژاپنی) میپوشند. این جشن به جشنی که در فارغ التحصیلی میگیرند شباهت زیادی دارد. در این جشن، مهمانها با غذاها و نوشیدنیهای (بدون الکل) متنوعی پذیرایی میشوند.
یهودیها
بارمیتزوا و بت میتزوا نام جشنهایی هستند که افراد یهودی برای نوجوانان (دختران 12 ساله و پسران 13 ساله) خود برگزار میکنند. نوجوانان یهودی با رسیدن به این سن و شرکت در این جشن، از آن پس میتوانند در مراسمهای مذهبی شرکت کنند. این جشن معمولا بصورت تشریفاتی برگزار شده و هزینههای زیادی را برای خانواده بههمراه دارد.
برزیل
“ساترِه ماوِه” نام قبیلهای در آمازون، برزیل است. قبیله ساتره ماوه با اندک ارتباطی که با دنیای بیرون از خود داشته، توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کردهاست. یکی از موضوعهای قابل توجه، جشنی ترسناکی است که برای نوجوانان خود برگزار میکنند. این جشن،”پسران گوارانا” نام دارد که توسط اعضای قبیله انجام میگیرد. وقتی پسران به سن 12 سالگی میرسند باید به جنگل رفته و مورچههایی وحشی (که طولشان به 1 اینچ میرسد) را جمعآوری کنند، چرا که در جشن مورد استفاده قرار خواهند گرفت. رهبر قبیله مورچهها را بهوسیلۀ یک شربت گیاهی بیهوش و آنها را به شکل دستکش (با استفاده از برگهایی بزرگ) میبافد. با گذشت یک ساعت و بیدار شدن مورچهها، جشن سنتی این قبیله آغاز میشود. پسر باید دستکشهای مورچهای را بهمدت ده دقیقه بپوشد. این سنت عجیب بیشتر اوقات منجر به گریه کردن پسر نوجوان میشود. اعضای قبیله بر این عقیدهاند که نوجوانانشان با این کار برای روزهای سخت پیش رو آماده خواهند شد. نوجوانان این قبیله برای تبدیل شدن به یک مرد کامل باید به مدت 20 بار، ماهی یکبار، این کار را انجام داده و در مرتبۀ آخر گریه نکنند و از خود ضعف نشان ندهند.
ایالات متحده آمریکا و کانادا
جشن 16 سالگی شیرین، همانطور که از نامش پیداست، جشنی است که همزمان با جشن تولد 16 سالگیِ دختران و پسران آمریکایی و کانادایی برگزار میشود. برخی از خانوادهها این جشن را بصورت مجلل و برخی بصورت ساده برگزار میکنند. اخیرا یکی از شبکههای تلویزیونی آمریکا اقدام به ساخت برنامهای با همین نام کرده است. در پایان جشن، خانوادهها معمولا به نوجوانان خود اتومبیل هدیه میدهند که به عقیدۀ آنها نشان از مسئولیتپذیری و آزادی فرزندانشان دارد.
آمریکای جنوبی
در بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی، خانوادهها برای دختران نوجوان خود جشن “کوآنسِرِنا” (برگرفته از کلمۀ کوئین به معنای ملکه) برگزار میکنند. دختران با رسیدن به سن 15 سالگی سنت دیرینۀ خانواده را با یک مراسم کاتولیک آغاز میکنند. دختران نوجوان به کلیسا میروند و غسل تعمید خود را تجدید میکنند. بعد از اینکه تعهد خود به خانواده و ایمانشان به خدا را تحکیم کردند به جشن و پایکوبی میپردازند.
جزیرۀ بافین
در شمال جزیرۀ بافین، نوجوانان 11 تا 13 ساله همراه پدرانشان به حیات وحش رفته تا مهارتهای خود را در شکار بسنجند و با آبوهوای قطب شمال خو بگیرند. این روزها این سنت شامل حال دختران جزیره هم میشود. آنها بر این عقیدهاند که پسران و دختران نوجوانشان باید در سنین نوجوانی با مهارتهای مختلف زندگی در قطب آشنا شوند.
مالزی
تولد 11 سالگی برای دختران مسلمان مالزی، روزی خاص به شمار میرود. در این روز جشنی با عنوان «خاتم القرآن» میگیرند. آنها خود را برای چنین روزی آماده میکنند تا در روز تولد 11 سالگیشان قرآن را بار دیگر به طور کامل مرور کنند. در این روز خانواده و دوستانشان را دعوت و در حضور آنها جزء پایانی قرآن را قرائت میکنند.
این مطلب، در زمستان ۱۳۹۴، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.