عاشقانه‌ای از بهمن صباغ‌زاده

به اخمت خستگی در می‌رود، لبخند لازم نیست…

به اخمت خستگی در می‌رود، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست
همیشه دوستت دارم – به جان مادرم – اما
تو از بس ساده‌ای، خوش‌باوری، سوگند لازم نیست
به لطف طعم لب‌های تو شیرین می‌شود شعرم
غزل را با عسل می‌آورم، هرچند لازم نیست
مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری
بپوشان بافه‌های گیسویت را، بند لازم نیست
«به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را»
عزیزم، بس کن، از این بیشتر ترفند لازم نیست
فدای آن کمان‌های به هم پیوسته‌ات، هر یک –
جدا دخل مرا می‌آورد، پیوند لازم نیست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved