بررسی نظرات روانشناسان پیرامون مشکلات روانی کنکور برای جوانان

یک کنکور و یک دنیا استرس!

احمد تقدم: باز هم رسیدیم به کنکور، امتحانی که نقش مهمی در سرنوشت و آینده جوانان ایفا می‌کند و البته که مشکلات خاص خودش را هم به دنبال دارد. یکی از شایع‌ترین آسیب‌های کنکور، ایجاد استرس و اضطراب در کنکوری‌هاست که می‌تواند باعث مشکلاتی برای آن‌ها شود. از آنجاییکه استرس یکی از مهمترین مشکلات جوامع امروزیست، گفتگویی با یک روانشناس ترتیب دادیم تا با چگونگی مقابله با آن آشنا شویم. بدین منظور به سراغ خانم نیلوفر میرفخرایی که دارای فوق لیسانس روانشناسی تربیتی‌ست و حدود یک دهه سابقه مشاوره در حوزه کنکور را دارد رفتیم.
خانم میرفخرایی برای شروع، گفتگو را با تعریف استرس آغاز می‌کند: «استرس هرگونه عکس‌العمل ما در برابر فشار درونی یا بیرونی‌ست. احساسی که شامل حس تنش، ناراحتی و امثال آن است. استرس در بعد رفتاری به شکل بداخلاقی، در بدنی به شکل بروز سردرد، خشکی دهان، تپش قلب و… و در بعد عاطفی با احساساتی مانند غم و خشم دیده می‌شود.»
خانم میرفخرایی درباره اینکه چه کسانی بیشتر از استرس آسیب می‌بینند گفت: «در علم روانشناسی نمی‌توان برای همه افراد بخصوص درباره چنین موضوعی یک نسخه تجویز کرد و این آسیب بسته به آمادگی افراد در برابر تنش و اضطراب، متفاوت است. اما بطور کلی کسانی در برابر استرس آسیب‌پذیرترند که روش‌های مقابله با اضطراب را یاد نگرفته‌اند. ما باید خود را در برابر اضطراب مجهز کنیم و مهمترین نکته، شیوه‌ی درست اندیشیدن است. وقتی کسی با خود می‌گوید “اگر در فلان رشته پذیرفته نشوم به کجا خواهم رسید؟” حتما فشار زیادی را متحمل می‌شود. شیوه اندیشیدن هم به نگرش افراد بستگی دارد، و ممکن است تحت تاثیر اولویت‌هایی باشد که خانواده متوجه فرد می‌کند.» وی درباره انواع آسیب‌هایی که می‌تواند متوجه فرد شود نیز می‌گوید: «درباره انواع و شدت آسیب‌ها، نکته کلیدی زمان تحت استرس بودن است. اگر استرس در بلندمدت اتفاق بیفتد، باعث فرسودگی زیادی در بدن می‌شود و در فرد مواردی مانند افسردگی‌های عمیق، آلزایمر، زخم معده و حتی ام اس بروز پیدا می‌کند. در حالیکه آسیب استرس کوتاه مدت در حد اختلال در فشار خون و… است.»
با این حال او اعتقاد دارد که استرس می‌تواند یک محرک بزرگ نیز باشد: «با تمام مسائلی که گفتم، ما باید استرس خوب و بد را از یکدیگر تفکیک کنیم. اصولا زندگی بدون استرس زندگی نیست و حالت یکنواختی پیدا می‌کند. به همین دلیل است که وقتی استرس وجود نداشته باشد، خودمان آن را ایجاد می‌کنیم، مثلا پازلی را به هم می‌ریزیم و… . با این حال مقدار استرس که می‌تواند برای فرد محرک باشد، از فردی به فرد دیگر مختلف است. برای برخی لازم است بارها خلق استرس کرد تا بتوان در آن‌ها قوه محرکه‌ای ایجاد کرد. در رابطه با کنکور هم اگر تحصیلات را به عنوان یک وسیله (و نه هدف) برای کسب مقام اجتماعی، شغل و… در نظر بگیریم، می‌توان از آن به عنوان یک محرک مفید استفاده کرد.»
بدین ترتیب به سوال کلیدی می‌رسیم: “برای کنترل استرس مضر چه باید کرد؟” خانم میرفخرایی پاسخ می‌دهد: «بسیاری مسائل هستند که روی خودآگاه ما تاثیر می‌گذارند و به ما در کنترل استرس کمک می‌کنند. ما باید بتوانیم صادقانه احساسات خود را بپذیریم. متاسفانه خانواده‌ها بارها و بارها به کودکان و نوجوانان می‌گویند “فلان کار که ترس نداره!” درحالیکه باید بگویند “من می‌دونم که می‌ترسی و ترس هم داره.” در واقع باید وجود ترس و استرس را پذیرفت.»
وی ادامه می‌دهد: «برای نوجوانانی در سن کنکور خوب است که جملاتی که باعث استرس در آن‌ها می‌شود را لیست کرد و سپس روی آن‌ها به فکر و تامل پرداخت. توصیه دیگر من اینست که به خود اجازه ورود افکار مثبت بدهیم. یادمان باشد که همیشه نیمه پری هم در لیوان وجود دارد. راه دیگر ضبط صدای خود و شنیدن آن است. با این روش می‌توانید از خودتان حمایت کنید. چند بار شنیدن یک جمله از زبان خودتان، می‌تواند روی شما تاثیرات زیادی داشته باشد. اجتماعی شدن و گفتگو با دیگران درباره تجربیات آن‌ها هم می‌تواند کمک بسیار خوبی باشد. اما به نظر من، بهترین راه اینست که به این جمله طلایی باور داشته باشیم: “قرار نیست من بهترین باشم، بلکه باید به اندازه کافی خوب باشم.”»
با توجه به نزدیک بودن زمان کنکور، بخش انتهایی این گفتگو به توصیه‌های خانم میرفخرایی به کنکوری‌ها و جوانان دانشجو اختصاص یافت: «تاکید می‌کنم که باید بپذیریم خود معمولی‌مان (و نه بهترین) را هم دوست داشته باشیم. ترسیم اهداف بزرگ خوب است، ولی باید با خودمان هم صادق باشیم. به همین ترتیب، خانواده‌ها هم نباید انتظارات غیرواقعی از نوجوان داشته باشند. مسئله مهم دیگر، اینست که اهدافمان را در کوتاه‌مدت مشخص کنیم و پیشرفت بصورت تدریجی را بپذیریم. بدانیم افزایش 10 نمره، از جمع 10 پیشرفت یک نمره‌ای حاصل می‌شود. برای کاهش استرس مضر، بهتر است نوجوانان از کسانی با افکار منفی که بر “نمی‌توانیم” تاکید می‌کنند هم فاصله بگیرند و همیشه به یاد داشته باشیم فعالیت بدنی و تغذیه مناسب برای سلامتی و ایمنی بدن، و در نتیجه افزایش کارایی لازمند. در انتها می‌گویم که نوجوانان مطمئن باشند که کنکور تنها راه برای موفقیت نیست.»

***

گفتگو با خانم میرفخرایی پایان یافته بود، من اما با توجه به تجربیات خود، به موضوعی جز استرس کنکور فکر می‌کردم. اینکه چگونه در چند مقطع مختلف، از انتخاب‌هایم در دانشگاه یا دبیرستان ناراضی بودم. اینکه دوستی نوجوان دارم که هرچند زمان انتخاب رشته تحصیلی‌اش در سوم راهنمایی فرا رسیده، اما هنوز نمی‌تواند تصمیم خود را با قاطعیت بگیرد. در واقع بخش مهمی در کنکور وجود دارد که معمولا کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و آن انتخاب رشته است. با توجه به اهمیت این انتخاب تعیین‌کننده در آینده جوانان و نوجوانان، تصمیم گرفتم تا درباره انتخاب رشته (سوم راهنمایی و دانشگاه) و آسیب‌هایی که می‌تواند داشته باشد گفتگویی با کارشناسی دیگر صورت دهم.
خانم هانیه وزیرپناه، کارشناس مشاوره تحصیلی و فارغ‌التحصیل راهنمایی و مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی، در پاسخ به این سوال که عبور از کنکور مهمتر است یا انتخاب رشته صحیح، می‌گوید انتخاب رشته، یک مسیر و تصمیم برای زندگی و آینده فرد است و کنکور فقط مانعی تک مرحله‌ای برای گذشتن از آن. وی ادامه می‌دهد: «اصولا من با استفاده از واژه‌هایی مانند “ماراتن علمی” برای کنکور مشکل دارم و آن را صحیح نمی‌دانم. بحث ماراتن هدف را به اول شدن و نه کدام مسیر تغییر می‌دهد و از اهمیت “کدام رشته” کم می‌کند. اصولا سیستم نمره‌دهی باعث ایده‌آل طلبی در بسیاری از نوجوانان شده و هدف را به گرفتن 20 تغییر می‌دهد. در حالیکه انتخاب مسیر مهمتر از به پایان رساندن آن است. از طرف دیگر انگیزه و تلاش کسی که مثلا می‌گوید باید برای قبولی در پزشکی تلاش کنم، با کسی که می‌گوید اول باید قبول شوم بعد ببینم بهترین رشته‌ای که می‌توانم بزنم چیست تفاوت زیادی دارد.»
خانم وزیرپناه همچنین درباره ضربه‌های روحی ایده‌آل‌طلبی می‌گوید: «من در تجربیاتم به خوبی دیده‌ام که بسیاری از کسانی که برای موفقیت در کنکور تلاش فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهند و ایده‌آل‌طلبی زیادی دارند، هنگام ورود به دانشگاه دچار سرخوردگی می‌شوند. چون با ورود به محیط دانشگاه، متوجه غیرواقعی بودن ایده‌آل‌های خود درباره آن می‌شوند.»
او درباره آسیب‌های انتخاب رشته اشتباه در آینده ایران هم یک هشدار جالب توجه ارائه می کند: «حتی کسانی که پس از زحمت بسیار موفق به ورود به رشته‌های مناسب می‌شوند هم ممکن است پس از طی چند ترم از ادامه تحصیل انصراف بدهند. در واقع اولین ملاک روحی- روانی برای پی بردن به انتخاب رشته اشتباه، میزان خوشحالی و رضایت خود فرد است. در نتیجه یک انتخاب اشتباه و نداشتن علاقه، خلاقیت در فرد از بین می‌رود و فرد به زندگی یکنواخت روی می‌آورد: یک زندگی که در آن کار می‌کند تا فقط زندگی کند و خبری از نوآوری در آن نیست. خطر چنین اتفاقی در جامعه آینده ما و بخصوص درباره نسل متولدین دهه 60 می‌تواند به شکل ظهور “یک جامعه میانسالِ کارمندِ خسته” باشد که افراد در آن از روی اجبار کار می‌کنند و نشانه‌ای از خلاقیت در آنان نیست. یادمان باشد که مهمترین ملاک برای نوآوری و خلاقیت در تکنولوژی‌های مختلف و علوم، علاقه به رشته مورد فعالیت است.»
اما یک مسئله مهم در این میان وجود دارد: “آیا نوجوانان از ثبات شخصیتی لازم برای گرفتن تصمیم‌های مهم زندگی برخوردارند؟” خانم وزیرپناه می‌گوید: «حرکت زیگزاگی در میان انتخاب‌ها را ما بیشتر از کودکان انتظار داریم تا جوانان. نوجوان هم در سنی این انتخاب‌ها را انجام می‌دهد که از لحاظ شخصیتی به دنبال تعریف و اثبات هویت خود هستند. با این حال اگر شاهد تغییر در انتخاب‌ها باشیم، 3 عامل مهم وجود دارند: شاید نوجوان هنوز نتوانسته به یک ثبات هویتی دست یابد؛ ممکن است نوجوان آگاهی‌های کافی نسبت به شغل‌ها و شرایط جامعه نداشته باشد و یا اینکه این انتخاب‌ها تحت تاثیر والدین اتخاذ شده باشد. این ها 3 عامل اساسی هستند که باعث می‌شوند فرد از این شاخه به آن شاخه بپرد. البته متغیرهای محیطی هم نقش مهمی دارند، چنانکه ممکن است مدتی یک رشته جذابیت داشته باشد و پس از مدتی به دلایلی این جذابیت را از دست بدهد. اما بطور کلی نوجوانانی که این 3 عامل را نداشته باشند، کمتر از انتخاب‌های خود دچار پشیمانی می‌شوند. البته امروزه متاسفانه کسب درآمد از شغل، به یک معیار کلی برای بسیاری از مردم تبدیل شده و عدم رضایت در کسب درآمد می‌تواند باعث ناراحتی فرد از مسیر پیموده شده شود. ولی این یک خصیصه معمولیست و آن را نباید با اشتباه در انتخاب‌ها یکی کرد.»
با این حال کارشناسان مشاوره تحصیلی جهت کاهش ضریب خطا در انتخاب‌های مهمی مانند انتخاب رشته سال سوم راهنمایی و یا کنکور چه پیشنهادی می‌دهند؟! خانم وزیرپناه معتقد است با توجه به رویاپردازی‌های نوجوانی، انتخاب باید در یک دوره زمانی (و نه یکباره) صورت بگیرد: «یکی از کارهای همکاران ما در مدارس مختلف، برگزاری آزمون رغبت‌سنجی و اولویت‌بندی رشته‌هاست. البته در این آزمون‌ها ممکن است علایق نوجوانان کاملا شناخته نشود و یا اطلاعات بدست آمده سطحی باشد. به همین دلیل توصیه ما اینست که نوجوانان وارد یک سیکل حداقل یک ماهه شوند و از همه اطرافیان خود سوالاتشان را بپرسند. همچنین باید لیستی از نوع فعالیت‌های مورد علاقه خود تهیه کنند، زیرا علاقمندی ها نقش بسیار مهمی در نوع فعالیت شغلی دارد. بطور مثال ممکن است کسی به داشتن فعالیت بدنی علاقمند باشد، یا اینکه فردی تحلیل‌گر و گوشه‌گیر باشد. فرد دیگر ممکن است توانایی خوبی در حفظیات داشته باشد. بنابراین شناخت روحیات و توانایی‌های خود ملاک بسیار مهمی در این انتخاب‌هاست.»
جمله انتهایی خانم وزیرپناه را برای چندمین بار از زبان ایشان می‌شنوم: «به خاطر داشته باشیم که بی‌علاقگی به رشته و شغل منجر به عدم‌پیگیری و پیشرفت در فرد می‌شود و امکان نوآوری و خلاقیت را از بین می‌برد.»
پس از پایان 2 مصاحبه و گفتگو پیرامون استرس کنکور و اهمیت انتخاب رشته، گذشته خودم را مرور می‌کنم: جلسه کنکور، انتخاب رشته، دانشگاه، فارغ‌التحصیلی و… . تنها می‌توان برای جوانان در مسیر زندگی و انتخاب‌هایشان آرزوی موفقیت کرد، و امیدوار بود که روزی کنکور و انتخاب رشته جای خود را به یک شیوه ارزشیابی در سراسر مدت تحصیل بدهد.

این مطلب، در بهار 1394، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved