دِمیان؛ سفر به دنیای فلسفه

گناه نخستین
المیرا شاهان | حتما داستان چیدن سیب از درخت زندگی را شنیده‌اید؛ ادیان ابراهیمی از آن به‌عنوان نخستین گناه آدمی یاد می‌کنند که موجب هبوط آدم و حوّا به زمین شد و پس از آن، گناهان، یکی پس از دیگری به زمین ریختند… «سیب» یا «گندم»، فرقی نمی‌کند. ما با خواندن کتاب «دمیان»، به اتفاقی نسبتاً مشابه برمی‌خوریم.
«دِمیان» نگاهی تازه به زندگی آدم، حوا و فرزندان آن‌ها دارد. داستان از زبان جوانی به نام «امیل سینکلر» نقل می‌شود. او روایت زندگی‌اش را از کودکی آغاز می‌کند؛ اینکه باورها و اعتقادات چطور در ضمیر ما شکل می‌گیرند و خانواده به‌عنوان «روشنی» چه تفاوتی با «تاریکیِ» بیرون از این محدوده دارد.
اینکه سینکلر، معصومیت یازده سالگی‌اش را چگونه به خاطر دزدیدن یک سیب به گناه می‌آلاید و در چنگ سوءاستفادۀ همکلاسی خبیثش قرار می‌گیرد. دوستی‌اش با «دمیان» اما، او را با نگاه تازه‌ای نسبت به گناه آشنا می‌کند؛ اینکه گناه‌کار همیشه یک نفر نیست و برای مثال در قتل هابیل توسط قابیل نیز، شخص هابیل بی‌تقصیر نبوده است.

سینکلر یا هسه
هسه در مقدمۀ کتاب «دمیان» می‌نویسد که این اثر براساس یک داستان واقعی نوشته شده است. داستانی فلسفی و روانکاوانه در نُه فصل با عناوینی مثلِ «دو دنیا»، «قابیل»، «حوّا» که با مضامین دینی و باورهای ما پیوند خورده است و به نظر می‌رسد روایت زندگی خود هسه باشد. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«سال‌هایی پیش‌ آمدند که در خود وجود غریزه‌ای را دریافتم که در دنیای مشروع، مذموم و مطرود بود. مانند بیداریِ غریزۀ جنسی که آن را به مثابۀ دشمنی منهدم‌کننده، غیرمشروع، نکوهیده و یک گناه فرض می‌کردم. آنچه کنجکاوی مرا تحریک می‌کرد، آنچه مرا به رویاهای شهوانی و در عین حال شکنجه‌آمیز می‌کشاند، رمز عظیم بلوغ بود که با زندگانی سالم و سعادتمند بچگی من که کاملا محصور و محفوظ بود جور درنمی‌آمد، من هم مثل همه رفتار کردم. زندگانی کودکانه‌ای را ادامه دادم درحالی‌که دیگر کودک نبودم. وجدان من در میان اشیای مانوس و مجاز می‌زیست و منکر دنیای جدیدی بود که به وجود می‌آمد. اما در کنار این زندگی، زندگی دیگری نیز می‌گذراندم؛ زندگی پنهانی رویاها، غرایز و امیال مبهم که روی آن زندگانی بیدار و وحشت‌زده، پل‌های شکننده‌ای می‌بست؛ زیرا دنیای کودکی من داشت فرو می‌ریخت.»

کوتاه دربارۀ نویسنده
هرمان هسه که از شاعران و نویسندگان مشهور قرن 19 و 20 میلادی و اهل آلمان است، در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدر او مبلّغ یکی از فرقه‌های پروتستان در هند و پدربزرگ مادری‌اش مدیر انتشارات فرقۀ «تورع» در اروپا بود. فضای خانوادگی، او را به تحقیق و مطالعۀ ادیان و حتی سفر به هند و آشنایی با فرهنگ و تمدن این کشور سوق داد. به همین خاطر در مطالعۀ آثارش به مضامین دینی بسیاری برمی‌خوریم. بیشتر داستان‌ها و رمان‌های هسه با فلسفه و عرفان شرقی درآمیخته است و گاهی شخصیت‌های کتاب، او و حوادث و تجربیاتش را روایت می‌کنند. «سیذارتا» و «گرگ بیابان» از مشهورترین آثار او در حوزۀ ادبیات داستانی است. او داستان «دمیان» را در 42 سالگی نوشت.

مخاطبان این کتاب چه کسانی هستند؟
اگر به فلسفه علاقمندید و مایلید قدری به دل قصه‌ها و روایات تاریخی و ادیان سفر کنید، این کتاب 288 صفحه‌ای را که نشر افق با ترجمۀ رضا نجفی منتشر کرده، تهیه کنید و از مطالعۀ آن لذّت ببرید.

امتیاز من: ☆★★★★

این مطلب در پاییز 1399 در سایت با هم کتاب به انتشار رسیده است.

نویسنده: هرمان هسه
مترجم: رضا نجفی
ناشر: نشر افق
سال چاپ: 1397
تعداد صفحه: 288
Goodreads: 4.13/5

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved