برون‌سپاری و خصوصی‌سازی آفتی به جان مدارس مناطق محروم

آموزش و پرورش ایده‌آل در نظام جمهوری اسلامی

هدی محمدی: یکی از مهم‌ترین رسالت‌های نظام جمهوری اسلامی، مقولۀ تربیت انسان‌هاست و شاید بتوان گفت تربیت، نگین و محور اصلی همه امور مملکتی از جمله امور سیاسی، اقتصادی، نظامی و… به حساب می‌آید. وزارت آموزش و پرورش نیز نهادی است که در کنار آموزش، عهده‌دار پرورش و تربیت صحیح دانش‌آموزان نیز هست.
همچنین مجریان این نهاد دولتی، یعنی معلمان، باید این فرض را مبنا و سرلوحۀ کارشان قرار دهند که: «هر چیزی که از بُعد تربیتی ماندنی شد، از سایر ابعاد نیز ماندنی می‌شود.» شهید مطهری نیز در این باب می‌فرمایند: «عناصری که تشکیل‌دهندۀ یک نظام تربیتی هستند و به صورت نظام‌مند و منطقی با هم ارتباط دارند، در حقیقت برآمده و متأثر از پرسش‌ها و بحث‌های کلی‌اند که ماهیت فلسفی و وجود شناختی دارند و از چیستی انسان (موضوع تربیت) و ارزش‌های انسانی (محتوای قابل انتقال به تربیت شونده) که دو عنصر اساسی در نظام تربیتی هستند، سخن می‌گویند.»
در این چارچوب، یکی از مهم‌ترین ارکان نظام آموزش تراز، الگوی تدریس است؛ در این الگو، به جای کتاب درسی باید راهنمای معلم را تدوین کرد. این راهنما شامل هدف‌های دوره تحصیل، هدف‌های هر عنوان درسی، هدف هر جلسه تدریس و نیز روش‌ها و الگوهای پیشنهادی خواهد بود، به طوری که معلم خود را محدود به کتاب درسی نمی‌داند و باید همواره دانش وی را افزون کند. لذا، آن‌چه در این نظام آموزش اصالت دارد مقولۀ انسان‌پروری است که یکی از مهم‌ترین راهکارهای آن، اصلاح الگوی تدریس است که این مهم با پدیدۀ برون‌سپاری، نه‌تنها اصلاح نمی‌شود، بلکه اوضاعش، شرایط نابهسامان‌تری پیدا خواهد کرد.

خصوصی سازی
در تعریف نظری، خصوصی‌سازی عبارت است از: فرایندی اجرایی، مالی و حقوقی که دولت‌ها در بسیاری از کشورهای جهان برای انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداری کشور آن را به اجرا در می‌آورند. اما در عمل، خصوصی‌سازی در ساده‌ترین تعریف، محروم کردن مردم از آن‌چه که حق آنان است، و فروختن همان حق به آن‌ها توسط بخش خصوصی‌ست. بنابراین خصوصی‌سازی بیش از هر چیزی همچون موتوری می‌ماند که حرکت‌دهندۀ چرخ‌هایی‌ست که به ظاهر چرخ‌های توسعه هستند، در حالی که له کردن محرومان و مستضعفان را هدف قرار داده است. بنابراین با این که به نظر می‌رسد خصوصی‌سازی مسیری به سمت آبادانی و پیشرفت است در واقع ابزاری است که محرومان را محروم‌تر و اغنیا را غنی‌تر می‌کند، در نتیجه جامعه را از عدالت دور کرده و به سمت دو قطبی مستضعفین و ثروتمندان می‌کشاند.
شاید برای توصیف موضع نظام جمهوری اسلامی نسبت به خصوصی‌سازی، بیانات رهبری در دیدار با رییس جمهور و اعضای هیأت دولت در سال 83 بهترین توصیف باشد، رهبر انقلاب اسلامی در این جلسه فرمودند: «دوستان به مسألۀ کوچک کردن، خصوصی‌سازی و حجم زیاد و فربۀ دولت اشاره کردند، که این‌ها همه مورد تأیید است. من این نکته را عرض کنم؛ ما در زمینۀ همۀ فعالیت‌های گوناگون اقتصادی و تولیدی کشور و حواشی آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعه‌‌محوریم، هم عدالت‌محور. ما طبق برخی از سیاست‌هایی که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادی هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآوری نظام ما همین است که می‌خواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادی در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافی نیستند. ما دیدگاهی که تصور کند اینها با هم نمی‌سازند یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم. این نکته باید در همۀ موارد؛ هم در کاهش حجم دولت، هم در مسألۀ خصوصی‌سازی، هم در نگاه کلی به مسائل اقتصادی و هم در تقسیم منابع میان بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی رعایت شود.»
8 سال پیش از این دیدار نیز رهبر معظم انقلاب در نشستی که با مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی داشتند با موضع خصوصی‌سازی آموزش عالی قویا مخالفت کردند و فرمودند: در شرایط امروز کشور و با وجود دشمنان خارجی و نیز ضعف دستگاه فرآورده‌های علمی و تبلیغی در کشور، خصوصی‌سازی آموزش عالی، عملی و جایز نیست و هیچ‌کس نباید برای آن برنامه‌ریزی کند.

برنامه ششم توسعه
خصوصی سازی پر رنگ‌ترین واژه موجود در برنامۀ ششم توسعه است، که دامان همۀ بخش‌های این برنامه را گرفته است، آموزش نیز از این دایره جدا نیست، به طوری که در بند 1 مادۀ 14 این برنامه که تنها بندی است که در آن به آموزش و پرورش اشاره شده آمده: «وزارت آموزش و پرورش مجاز است در جهت ارتقاء کیفیت آموزشی و بهره‌وری نسبت به خرید خدمت از بخش خصوصی و تعاونی اقدام نماید. ارائۀ خدمات آموزشی در این گونه مدارس با استفاده از نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات بخش خصوصی و تعاونی یا با مشارکت در استفاده از امکانات و تجهیزات بخش دولتی و نیروی انسانی خصوصی و تعاونی بر اساس ضوابطی که به تصویب هیآت وزیران می‌رسد، صورت می‌گیرد. آموزش عمومی دولتی در طول سال‌های برنامه ششم رایگان است.»
خصوصی‌سازی آموزش، محدود به ایران نیست، در قرن اخیر بسیاری از کشورهای جهان به این برنامه روی آورده‌اند، یکی از راه‌های خصوصی‌سازی آموزش واگذاری مدارس دولتی به مدارس غیردولتی است، که در سراسر جهان اتفاق می‌افتد، اما تفاوت مدارس خصوصی ایران با دیگر نقاط جهان در چیست؟
مدارس خصوصی در دیگر کشورها هم وجود دارد، با این تفاوت که مدرسۀ خصوصی دیگر مجاب نیست از قوانین و سیاست‌هایی که دولت برای آموزش تعیین کرده پیروی کند، در حالی که در ایران مدارس خصوصی موظف هستند از قوانینی پیروی کنند که دولت مقرر کرده است، به عبارت دیگر در ایران دولت در مدارس خصوصی، هم پول می‌گیرد و هم مدرسه را مجاب می‌کند تا از قوانین خاصی که خود دولت تعیین کرده پیروی کند.

طرح برون‌سپاری مدارس از کجا به وجود آمد؟
یکی از مهم‌ترین اخبار آموزش و پرورش در سال 93 واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی بود، آخرین روزهای شهریور سال 94 بود که آموزش و پرورش در طرحی جدید اقدام به واگذاری حدود 900 مدرسۀ دولتی به بخش خصوصی کرد. مرضیه گُرد، رئیس سازمان مدارس غیر دولتی وزارت آموزش و پرورش در رابطه با واگذاری مدارس دولتی به مؤسسان مدارس غیر دولتی گفت: «در مناطقی که فضای مازاد داشته باشیم، مؤسسان مدارس غیردولتی می‌توانند این مدارس مازاد و دانش‌آموزان متقاضی را به شکل غیردولتی تحت پوشش قرار دهند. در برخی موارد دانش‌آموز و فضا را داریم اما معلم برای تدریس نداریم، بنابراین در این شرایط که عمدتاً در مقطع ابتدایی به دلیل کمبود آموزگار با آن مواجه می‌شویم از بخش غیردولتی بهره می‌بریم، یعنی با مؤسسان دارای مجوز با رعایت همۀ مقررات و شرایط اعلام شده، قرارداد بسته و به شکل خرید خدمات آموزشی، مدرسه توسط آن‌ها اداره می‌شود.»
برون سپاری، محدود به شهرهای بزرگ نیست. یکی از طرح‌های این پروژه، برون‌سپاری در مناطق کوچک و محروم است. یعنی مناطقی که دولت به لحاظ اقتصادی قادر نیست به آن‌جا نیروی انسانی بفرستد، از این رو مدرسه را به شخصی (حقیقی یا حقوقی) واگذار می‌کند (در واقع به برون می‌سپارد) با این پیش فرض که بخش خصوصی معلم مجرب برای آن منطقه بفرستد. اما آیا ساکنین مناطق محروم قادر به پرداخت هزینه‌های تحصیل هستند؟ آیا بخش خصوصی به راستی اساتید مجرب را به این مناطق می‌فرستد؟ آیا با وجود خصوصی‌سازی، دانش‌آموزان مناطق محروم قادر به تحصیل هستند؟ آیا مسئولینی که مدارس به آن‌ها سپرده می‌شود به سطح علمی دانش‌آموزان توجه دارند یا به کاهش هزینه‌های خود بیش از وضعیت کیفی تحصیلات می‌اندیشند؟
بدیهی‌ست که این سیاست فوری آموزش و پرورش که در آستانۀ شروع سال تحصیلی اعلام شد انتقادات زیادی را از سوی معلمان و اولیای دانش‌آموزان به دنبال داشت و معلمان را مجاب کرد تا جذب مدارس غیر دولتی شوند، از سوی دیگر مدارس غیردولتی در انتخاب اساتید خود مختار شدند و این امر امنیت شغلی معلمان را مورد تهدید قرار داد.
در پایان به سخنان مقام معظم رهبری باز می‌گردیم، آیا برون‌سپاری که حاصل تدبیر وزارت آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید است طرحی به غیر از خصوصی‌سازی آموزش که حقی همگانی است و در قانون اساسی نیز به همگانی بودن این حق اشاره شده، هست یا خیر؟ آیا این طرح با نظام آموزشی مد نظر جامعه اسلامی مطابقت دارد؟ آیا برون‌سپاری به سد بزرگی که مانع دموکراتیزه شدن علم است نمی‌ماند؟ آیا برون‌سپاری موجب کتاب‌محوری و فاصله گرفتن از استادمحوری نمی‌شود؟ آیا برون‌سپاری بازماندگی محرومان و مستضعفان از تحصیل را به دنبال ندارد؟ و آیا برون‌سپاری، خواب پیشرفت را هم از محرومان نمی‌گیرد و خیانتی در حق آنان محسوب نمی‌شود؟
برون‌سپاری مانند بسیاری از طرح‌های مطرح شده در دولت یازدهم، باطنی زشت و لباسی زیبا به تن دارد، در نگاه اول به نظر عقلانی، هوشمندانه و منصفانه به نظر می‌رسد اما با کمی توجه و تمرکز پیامدهای مخرب و منفی آن به خوبی مشهود است.


این مطلب، در زمستان 1395، به سفارش موسسۀ مطبوعه به رشتۀ تحریر درآمده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره سایت

از رنج زندگی، به ادبیات پناه آورده‌ایم؛ به واژه‌های خیال‌انگیز و آهنگین، به آه، نگاه و نگاره. به عشق، به مهر، به دوست داشتن…

پیوند دوستان

Copyright 2020 | Elmirashahan.ir | All Rights Reserved